jeudi 31 juillet 2014

در طی سه هفته بمباران غزه توسط اسرائیل، ساختمان ها و زیر ساخت های این بخش از فلسطین یا نابود شده ویا به شدت صدمه دیده است . شهروندان غزه تلاش می کنند تا از برقراری آتش بس برای بیرون آوردن باقیمانده وسایل شخصی خود از زیر آوار بهترین استفاده را بکنند .

در ساعات اولیه برقراری آتش بس برای مردم غزه مشخص شد که محله های مسکونی به طور کامل با خاک یکسان و شمار زیادی از منازل مسکونی به ویرانه تبدیل شده است.

در طی سه هفته بمباران غزه توسط اسرائیل، ساختمان ها و زیر ساخت های این بخش از فلسطین یا نابود شده ویا به شدت صدمه دیده است . شهروندان غزه تلاش می کنند تا از برقراری آتش بس برای بیرون آوردن باقیمانده وسایل شخصی خود از زیر آوار بهترین استفاده را بکنند .

فیلم / اسرائیل منطقه ای را در غزه در عرض 1 ساعت با خاک یکسان میکند

فیلم / اسرائیل منطقه ای را در غزه در عرض 1 ساعت با خاک یکسان میکند
[تاريخ مطلب: نهم امرداد ۱۳۹۳ برابر با سی و يکم ژوئيه ۲۰۱۴]

به گزارش خبرگزاری آلمان، سازمان دیده‌بان حقوق بشر روز پنج‌شنبه (۳۱ ژوئيه / ۹ مرداد) اعلام کرد که شبه‌نظامیان شیعی طرفدار دولت عراق چند ماه است که دست به ربودن و قتل غیرنظامیان سنی‌مذهب می‌زنند.

به گزارش خبرگزاری آلمان، سازمان دیده‌بان حقوق بشر روز پنج‌شنبه (۳۱ ژوئيه / ۹ مرداد) اعلام کرد که شبه‌نظامیان شیعی طرفدار دولت عراق چند ماه است که دست به ربودن و قتل غیرنظامیان سنی‌مذهب می‌زنند.
به گزارش دویجه وله، به گفته سازمان دیده‌بان حقوق بشر، این جنایت‌ها آشکار می‌سازند که خشونت در میان پیروان مذاهب مختلف در عراق بالا گرفته است.

مدافعان حقوق بشر می‌گویند که تنها از آغاز ماه ژوئن تا آغاز ماه ژوئیه ۲۰۱۴ در مناطق مختلف پیرامون شهر بغداد، پایتخت عراق، ۶۱ مرد سنی به قتل رسیده‌اند. در یک مورد چند شبه‌نظامی شیعی در برابر چشمان مشتریان یک کافه با گلوله به سر دو صاحب سنی‌مذهب کافه شلیک کرده و آن دو‌ را کشته‌اند.

سازمان دیده‌بان حقوق بشر از دولت عراق انتقاد کرد که این قتل‌ها را تایید می‌کند. به گفته این سازمان مدافع حقوق بشر، نخست وزیر عراق، نوری مالکی از آغاز یورش سازمان تروریستی "دولت اسلامی" دست به ایجاد نیروهای امنیتی جدید با استفاده از شبه‌نظامیان زده است. این سازمان همچنین گفت که وقتی این شبه‌نظامیان مردم را می‌کشند، نوری مالکی هیچ اقدامی نمی‌کند.
سازمان دیده‌بان حقوق بشر تصریح کرد: «گویا دولت عراق بر این باور است که اگر مردم قتل سنی‌ها را تقصیر شبه‌نظامیان بدانند، می‌تواند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.»

دیده‌بان حقوق بشر مسئول بیشتر این جنایت‌ها را شبه‌نظامیان شیعی "عصائب اهل الحق" می‌داند که گفته می‌شود روابط نزدیکی با ایران و حزب‌الله لبنان دارند.

بناهای تاریخی و دینی که داعش با خاک یکسان کرده است

گروه شبه‌نظامیان دولت اسلامی عراق و شام یا داعش که در پی برپایی دوران خلافت اسلامی است، با گرفتن موصل  به تدریج به حاشیه مناطقی که در اختیار خود دارد رفت و نمادهایی که می‌گوید با «تفسیر اسلام» در تضاد هستند را تخریب کرد.

به گزارش رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی، چند ناحیه و بنا تاکنون با خاک یکسان شده است. بناهایی که مرتبط با شیعیان، مسیحیان و یا دیگر مذاهب و ادیان شناخته شده، به این بهانه که این‌ها «مراکز ارتداد» است، از بین رفته است.

تل‌عفر

پس از ورود شبه‌نظامیان داعش به تل‌عفر، اماکن و بناهای دینی تخریب شد. عکس‌های منتشر شده، تخریب مساجد و مقبره‌هایی چون قادر الیاس، سعدابن‌عقیل، مقبره امام الحکیم، مقبره اهل بیت و حسینیه صدیق را نشان می‌دهد.

موصل

در موصل که مرکز استان نینوا است، بیشترین تخریب اماکن دینی صورت گرفته است.

مسجد یونس

مقبره یونس که در قرآن و انجیل روایت شده که در شکم یک نهنگ زندگی کرد و مورد احترام مسلمانان، یهودیان و مسیحیان بود، بمب‌گذاری شده و با خاک یکسان شد.

مقتدی صدر، از روحانی‌های شیعه عراقی که از لبنان به عراق بازگشته، این حمله را محکوم کرده و گفت مقبره یونس مورد احترام تمامی ادیان بوده است.

مقبره يونس از سال ۱۹۱۲ بازسازی و تعمير شده بود و در ۲۰۱۴ با خاک يکسان شد.

مسجد شیث

مسجد شیث که در سفر پیدایش تورات روایت شده فرزند سوم آدم و حوا پس از هابیل و قابیل است، در موصل قرار داشت. این مکان هم مورد احترام مسلمانان، یهودیان و مسیحیان بود و به دست شبه‌نظامیان داعش با خاک یکسان شد. یکی از شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفت: «شبه‌نظامیان دیواری از مواد انفجاری دور مسجد کشیده و به همه گفتند از آن فاصله بگیرند و در مقابل چشم مردم، آن را منفجر کردند.»

عون الدین

بنای دینی عون‌الدین هم با مواد منفجره از بین رفت.

مقبره جرجیس

مقبره موسوم به جرجیس نبی هم در موصل توسط شبه‌نظامیان داعش با خاک یکسان شد.

صومعه ماربهنام

تمامی صلیب‌ها از ساختمان صومعه ماربهنام جمع‌آوری شده است. این صومعه در قرن چهارم در جنوب موصل بنا شد. تمامی ساکنان مسیحی صومعه ابتدا قرار شد بین مسلمان شدن یا پرداخت جزیه یکی را انتخاب کنند ولی بعد انتخاب مزبور به مرگ یا گرایش به اسلام تغییر پیدا کرد و میسحیان از موصل گریختند. تمامی نشانه‌های صومعه کنده شده ولی بنای آن هنوز تخریب نشده است.

منار الحدباء

منار الحدباء که به خاطر کج بودن آن به برج پیزای شهر موصل معروف است هم به دست شبه‌نظامیان داعش از بین رفت.




به گزارش معماری نیوز، باغشهر اسلامیه که از نمونه های منحصر بفرد باغشهر در کشور می باشد، متاسفانه علی رغم اطلاع و آگاهی مسئولین شهری و مقامات استانی، در حال تخریب و نابودی است.

خریب تدریجی باغشهر اسلامیه در جنوب خراسان با اطلاع مسئولین محلی!
تفکیک اراضی باغات، قطع درختان قدیمی و کهنسال، جدول کشی درون باغات و... از مواردی است که با اطلاع و ضمن اجرای برخی ساخت و سازهای خارج از طرح جامع توسط شهرداری و مسئولین شهری منطقه در حال انجام است.
تخریب تدریجی باغشهر اسلامیه در جنوب خراسان با اطلاع مسئولین محلی!
به گزارش معماری نیوز، باغشهر اسلامیه که از نمونه های منحصر بفرد باغشهر در کشور می باشد، متاسفانه علی رغم اطلاع و آگاهی مسئولین شهری و مقامات استانی، در حال تخریب و نابودی است.

تفکیک اراضی باغات، قطع درختان قدیمی و کهنسال، جدول کشی درون باغات و... از مواردی است که با اطلاع و ضمن اجرای برخی ساخت و سازهای خارج از طرح جامع، توسط شهرداری و مسئولین شهری منطقه در حال انجام است.

در گزارش امروز به برخی تخریب ها و همچنین اعتراضات مردم محلی و منطقه در باغشهر اسلامیه پرداخته می شود.

بر اساس گزارش معماری نیوز، باغشهر اسلامیه در جنوب خراسان ، پس از زلزله سال 1347 و تخریب فردوس ایجاد و در سال 1354 دارای شهرداری شد.

ساختار این شهر از همان ابتدا به صورت باغشهری بود. جمعیت فعلی آن کمتر از 7000 نفر است و وسعتی حدود هزار هکتار دارد.


در بهمن 87 طرح جامع آن توسط شرکت کریاس بنا تهیه شد اما از سالهای 86-87 به بعد بود که اعمال سلیقه ها و تغییرات سوال برانگیز در ساختار شهری رخ نمود.

این روند در سالهای اخیر شدت بیشتری گرفت و نتیجه آن تغییرکاربری ها و قطع درختان و ایجاد معابر و خیابان های مغایر طرح جامع مصوب بود. همه اینها با ادعای توسعه و گسترش و پیشرفت شهر موجه جلوه داده می شود.

از حدود دو سال پیش عده ای از شهروندان که دغدغه حفظ محیط زیست و دور زدن قانون را داشته اند با مکاتبات زیاد با ادارات و سازمان های مسوول در سطح شهر و استان و حتی کشور خواستار اعمال نظرات کارشناسی و نظارتی بر این امر غیر صواب شده اند که این اقدامات تا کنون بی نتیجه بوده است.

معماری نیوز در گزارش امروز خود به نمونه تخریب های صورت گرفته توسط مسئولین شهری اشاره می کند: 
  
از حدود سال 1389 شهرداری تصمیم گرفت که مسیر خیابان شهید بهشتی جنوبی به سمت کمربندی در حال اجرای اسلامیه را بازگشایی کند.این کمربندی چیزی در حدود 17 سال است که در دست احداث است! ناگفته پیداست که برای اتصال کمربندی به مسیری از داخل شهر در طرح جامع ، خیابانی در نظر گرفته شده بود اما به استناد نامه ای که به امضای چند نفر رسیده تصمیم به تغییر این مسیر می گیرد.


طی این طرح جدید که هنوز فاقد وجاهت قانونی است چندین باغ به همراه قسمتی از صحن و بنای هیئت ابوالفضلی تخریب  گردیده و  تمامی ساختمان یک مسجد وقفی تازه بازسازی شده هم جابجا می شود!

مسجد ابوذرغفاری که چند سالی از تجدید بنای آن نمی  گذرد، با موافقت هیات امنای آن جابجا خواهد شد.
اما هیات امنای هیئت ابوالفضلی بر این مساله تشکیک کرده و درخواست آنان هم برای ارایه مستندات قانونی طرح بی پاسخ مانده ولی در حال حاضر تحت فشار قرار دارند تا زودتر رضایتشان را اعلام کنند. گفتنی است که قسمتی از بنای این هیات هم در چند سال پیش و با اطلاع و همکاری شهرداری وقت احداث گردیده و حال باید تخریب گردد.


به جز یک مالک که شکایت قانونی کرده تقریبا بقیه افراد به روشهای جالب توجهی حاضر به واگذاری ملکشان شده اند. اضافه می شود که در حدود 60-70 متری این مسیر خیابان دیگری است که چند سالی از تعریض آن بیشتر نمی گذرد که گفته می شود هزینه آن از اعتباری که برای جبران خسارت خشکسالی به باغداران اختصاص داده شده، پرداخت شده است.

نکته جالب اینکه این اتفاقات با آگاهی کامل مسولین و بر اساس بازدیهای انجام شده، صورت گرفته است.
نخعي نژاد معاونت محترم امور عمراني استانداري خراسان جنوبي و شهابي مديركل محترم دفتر امور شهري و شوراها و رجبي مقدم فرماندار محترم شهرستان فردوس بهمراه كارشناسان استانداري ازباغشهر اسلاميه بازديد هایی را انجام داده و از روند این تخریب ها آگاهی کامل داشته اند. متن خبر را [ اینجا ] و [ اینجا] ببینید.

نخعی نژاد در این بازدید بر لزوم تلاش مستمر شهرداري و شورا بر حفظ باغات با توجه به نادر بودن باغ شهر در شرق كشور تاكيد و اضافه كرد: اصلاح و كاهش شبكه معابر باغ شهر اسلاميه بايد در اولويت قرار گيرد.

براساس این گزارش، علی رغم اینکه کمیسیون ماده 90 و سازمان بازرسی کل کشور نیز در جریان روند تخریب این باغشهر می باشد، در صورت لزوم اسناد دیگر و جزئیات بیشتری از این روند تخریب از طریق معماری نیوز منتشر خواهد شد.


تصویر اعلام نظر کارشناس رسمی دادگستری در مورد خسارت وارده به باغ یکی از مالکان   


نمونه از تخریب باغات و اراضی 


قطع درختان در شبانه روز  
 


 نامه منتقدین طرح و طرفداران محیط زیست به کمیسیون اصل 90 
 

یک نمونه از نامه های هشدار دهنده به شهرداری اسلامیه 

حجم بدهی‌های دولت ایران به ۲۵۰ هزار میلیارد تومان می‌رسد.


بانک‌های ایران سال‌ها است با مشکل کمبود نقدینگی مواجهند
علی طیب‌نیا، وزیر اقتصاد ایران، گفته است که حجم بدهی‌های دولت ایران به ۲۵۰ هزار میلیارد تومان می‌رسد.
آقای طیب‌نیا در عین حال گفته است: "هیچ مرجعی میزان دقیق بدهی‌های دولت را نمی‌داند."

تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۳۹۱ و پیش از رشد منفی، به بیش از ۷۰۰ هزار میلیارد تومان می‌رسید. به این ترتیب دولت ایران چیزی بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی بدهکار است.به گفته وزیر اقتصاد ایران از مجموع بدهی‌های دولت ایران "بین ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد آن بدهی به پیمانکاران، ۶۷ هزار میلیارد آن بدهی به بانک‌ها و ۷۰ هزار به صندوق بازنشستگی بوده."
عدم پرداخت بدهی دولت، بانک‌های ایرانی را در سال‌های اخیر در تنگنای مالی قرار داده است. پیش از این معاون اول رئیس جمهور ایران نیز از وضعیت صنعت برق ابراز نگرانی کرده بود. تولیدکنندگان حجم زیادی طلب دارند که عدم پرداخت آن از سوی دولت آنها را به دشواری انداخته است.
علی طیب‌نیا با انتقاد از سیاست‌های اقتصادی محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین ایران، گفته است: "هنوز تفکر افزایش حجم پول در ذهن افرادی وجود دارد، درحالی که بارها تجربه کردیم که افزایش چاپ پول فایده‌ای ندارد. در آن زمان بنده شاهد بودم در شورای پول و اعتبار برخی می‌گفتند اگر حجم پول را افزایش دهیم مشکلات حل می‌شود و اگر سیاست‌های قبلی ادامه یافته بود، دلار به صدهزار تومان رسیده بود."
مقام‌های دولت حسن روحانی بارها از سیاست‌های اقتصادی دولت پیشین ایران انتقاد کرده و به شرایط اقتصادی در دو سال آخر آن را "ویژه" می‌خوانند.

Jimmy Carter - Palestine Peace Not Apartheid - full show

Freedom for Palestine: #GazaNames Project

UNRWA Christopher Gunness breaks down in tears on live TV after attack o...


نامه ی سرگشاده به فرانسوآ هولاند و دیگر نژادپرستانی که بر ما حکومت می کنند

پرفسور کریستف اوبِرلَن*                                                                                     
ترجمه بهروز عارفی
شما رئیس جمهور**، آیا مایلید که عکس های کودکان فلسطینی را که بمب های اسرائیلی آن ها را شقه کرده، به شما نشان دهم؟
شما رئیس جمهور، آیا می دانید که از ده سال پیش، اسرائیل در هر سه روز، یک کودک فلسطینی را به قتل می رساند؟
شما رئیس جمهور، از زمره ی طبقه ی سیاسی  نفرت انگیزی هستید  که در طول جنگ الجزایر، گیوتین ها بر پا می کرد، طبقه ای که حکم قتل لعربی بن مهیدی*** را امضا کرد، طبقه ای که در لشگرکشی به سوئز شرکت کرد و به اسرائیل بمب اتمی داد.
شما رئیس جمهور، مشهود است که نه از جریان تاریخ درسی گرفته اید، و نه از کلاس های درس حقوق در انستیتوی مطالعات سیاسی پاریس.
شما رئیس جمهور،  در حالی که اسرائیل، هر روز سرزمین هایش را با توسل به زورگسترش می دهد، مدعی هستید که حق فلسطینی ها را به مقاومت با توسل به زور نفی می کنید.
شما رئیس جمهور، با پشتیبانی از دولتی که مرزهایش را به قدرت زور بزرگ تر می کند، منشور سازمان ملل متحد را نقض می کنید.
شما رئیس جمهور، با همکاری نظامی مداوم با اسرائیل، از نظر قضائی در ارتکاب جنایت های جنگی و جنایت علیه بشریت همدست هستید.
شما رئیس جمهور، در حالی که فلسطینی ها اکثریت مردم سرزمین فلسطین را تشکیل می دهند، با پشتیبانی از اقلیت، دموکراسی را نفی می کنید.
شما رئیس جمهور، من شما را به بدترین نوع نژادپرستی متهم می کنم، نژاد پرستی یقه سفید.
شما رئیس جمهور، اظهارات شما، فقط شخص شما را ملزم می کند، شما ننگ فرانسه اید.
******
توضیحات مترجم:
* پرفسور کریستف اوبرلن، جراح و استاد دانشکده پزشکی دُنی دیدروی پاریس است و آناتومی، جراحی دست و میکرو جراحی تدریس می کند. او از سی سال پیش به خدمات پزشکی در چارچوب فعالیت های انساندوستانه در نقاط مختلف جهان از مغرب تا آسیا مشغول است. از سال 2001، دکتر اوبرلن مسئولیت یک هیئت پزشکی را در فلسطین به عهده دارد و به ویژه در غزه بیشتر از سی ماموریت پزشکی و جراحی انجام داده و در هر سال، سه بار  و هر بار چندهفته را در آن باریکه می گذراند. او یک ماه پیش از غزه برگشته است. او در غزه، علاوه بر جراحی مصدومان، با همکاری دانشکده پزشکی پاریس به دانشجویان  که به خاطر محاصره، نمی توانند ان دیار را ترک کنند، پزشکی تدریس می کند.
** فرانسوا هولاند در آخرین مناظره تلویزیونی، پیش از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2012، در مقابل رقیب راست گرایش سارکوزی، در تلویزیون، خواست ژست ریاست مآبانه ای بگیرد و جملاتش را چنین به پایان رساند: من رئیس جمهور، چنین خواهم کرد، من رئیس جمهور اله خواهم کرد، من رئیس جمهور بِله خواهم کرد و الی آخر. نویسنده به این ژست او کنایه می زند.
*** محمدالعربی بن مهیدی، مبارز استقلال طلب الجزایری و از بنیان گذاران جنبش آزادی بخش ملی الجزایر است. او در سال 1957، پس از شکنجه های فراوان، بدون هیچ محاکمه ای، به دست افسران ارتش فرانسه به قتل رسید.


منبع: پژواک ایران

نويسنده ای به نام "ديويد گراسمن" دربارۀ "دگرگونسازی" زبان ای صحبت می کند که توسط نيروهای اشغالگر اسرائيلی اختراع شده است. "اشغال"، به " آزاد سازی" تبديل شده است. "استعمار" به "استقرار صلح"، "کشتار" به "هدف گيری" .

۱۳۹۳/۰۵/۰۹- Leah TSEMEL: والدين من درست قبل از قتل عامی که قسمت اعظم خانواده ام درآن کشته شدند، اروپا را به مقصد مکانی- که فلسطين ناميده می شد و ما آن را اسرائيل می ناميم – ترک کردند تا زندگی بهتر و امنيت يک کشور را برای من فراهم کنند. پس از حدود شصت سال نمی توانم بگويم که آنها موفق شده اند، کاملاً برعکس. به نظر می رسد تمام کسانی که می خواستند کشور اسرائيل را بنا نهند، نمی دانستند که ساختن آينده ای جديد بر پايۀ بيدادگری امکان پذير نيست. هم اينک بيش از سی سال است که از فلسطينی ها در دادگاه های اسرائيلی دفاع می کنم و معذلک با تمام تلاش خود براي فهماندن اين حقيقت انکار ناپذير به قاضی ها، هميشه موفق نبوده ام. وضعيت هر روز بدتر می شود و سال گذشته برای يک قدم به جلو، مجبور شدم دو تا سه قدم به عقب بردارم.

نويسنده ای به نام "ديويد گراسمن" دربارۀ "دگرگونسازی" زبان ای صحبت می کند که توسط نيروهای اشغالگر اسرائيلی اختراع شده است. "اشغال"، به " آزاد سازی" تبديل شده است. "استعمار" به "استقرار صلح"، "کشتار" به "هدف گيری" ...، اين تلاش در کتمان جنايت، به راديکاليزه شدن زبان در نزد فلسطينيان نيز انجاميده است. پيشترها که فلسطينيان در بيت المقدس براي مشاوره نزد من می آمدند، دربارۀ "سرباز" يا " اشغالگر" که برای مثال گوسفند آنها را دزديده بود، حرف می زدند، ولی امروز کودکان فلسطينی همانند بزرگترهايشان ديگر از اين کلمات استفاده نمی کنند. آنها آشکارا می گويند Elyahud (يهودی ها): " يهودی ها کارت شناسائی مرا توقيف کردند"،" يهودی ها مرا زدند"، " يهودی ها خراب کردند " ... و غيره. دولت اسرائيل که بدين ترتيب نمايندۀ همۀ يهودی های جهان شده است، چقدر مرا می ترساند، زير در آينده همۀ يهودی ها با برچسب سرباز، پليس و اشغالگر، شناسائي خواهند شد.

کودک فلسطيني که از لغت Elyahud برای خطاب کردن يهودی ها، افراد دارای يونيفرم، افراد دارای کاکی (کاسکت) استفاده می کند، در آينده در آغوش تعصب و خشک انديشی خواهد افتاد. ولی اشتباه نکنيم. تعصبی اينگونه، نزد يهودی ها نيز تقويت می شود. بر روی ديوارهای شهرهای مان می توان عبارت " عربها بيرون" يا " مرگ بر عرب ها" را به زبان عبری خواند.

تا جايی که، دولت اسرائيل ما چنين آشکارا دربارل آقاي ياسر عرفات ، رئيس جمهور منتخب فلسطينی ها صحبت می کند: او را بکشيم؟ تبعيدش کنيم؟ يا با انجام يک انتخابات رئيس جمهور ضعيف تری انتخاب کنيم که بتوانيم هرچه می خواهيم توسط او بدست آوريم؟

طبيعتاً قربانيان اصلی اشغال و ظلم و ستم از هر دو طرف، کودکان هستند. قوانين مصوب پيش از سال ١٩٤٨ که در دوران تحت الحمايگی بريتانيا، پيش از استقلال اسرائيل رواج داشتند، هنوز اجرا می شوند. اين قوانين به هر قدرت اشغالگری، اجازۀ اعمال مجازات های دستجمعی را می دهد.

من اخيراً در دادگاهی موفق نبودم. سعی کردم به نام يک انجمن دفاع از حقوق بشر در برابر تخريب خانۀ يک جوان فلسطينی مقاومت کنم، او دريک عمليات انتحاری، با انفجار بمب نزديک کمپ نظامی درحوالی تل آويو کشته شده و هشت نفر ديگر را نيز به کشتن داده بود. قانون مصوب دوران تحت الحمايگی (بريتانيا) می گويد که خانۀ کسی که درعمليات شرکت کرده، بايد ويران شود. زمانی که خانوادۀ آن جوان را خواستم تا به آنها بگويم که در دادگاه موفق نبوده ام و خانه به زودي تخريب خواهد شد، مادر او به من گفت "می دانستيم که اميدی نيست، و ساعت ها است که آن خانه را تخليه کرده ايم".

خيلی کم اتفاق می افتد که وقت داشته باشيم تا خانه را قبل از اجرای حکم تخليه کنيم. تخريب خانه، فقط کسي را که قانون را زيرپا گذاشته تنبيه نمی کند، بلکه خانواده او را نيز هدف می گيرد، اغلب، ارتش بدون تفکر اين کار را انجام می دهد: "شما فقط پنج دقيقه وقت داريد که خانه را تخليه کنيد". همه چيز نابود می شود، حتی مبل ها و وسايل شخصي. گاهی از اين خانواده ها می پرسم ظرف اين چند دقيقه چه چيزهائي را برمی داريد. می گويند: "مدارک تحصيلی بچه ها". باخوشحالي می گويم: "چه خوشبينی ای! "

کودکان يا برادران و خواهران تروريست هاي فلسطيني براي بقيه عمرشان تحت تاثير اين وقايع خواهند بود. در وضعيت اشغال نظامي، آنها حق ترک کشور، جابجائي از شهري به شهر ديگر، ادامۀ تحصيل در جاي ديگر، يا ديدن نزديکان خود را در زندان ندارند. در اين سال های اخير، خانوادۀ تروريست هاي فلسطيني به عنوان تنبيه، کوچ داده مي شوند. از آغاز انتفاضۀ جديد، کليۀ شهرها و روستاهای سرزمين هاي فلسطيني اشغال شده، تحت محاصره و منع عبور و مرور کامل قرار دارند و تانک هاي اسرائيلي به دلخواه به آنها وارد يا از آنها خارج مي شوند. کودکان فلسطيني ورزش جديدي انجام مي دهند که عبارتست از بالا رفتن از تپه ها، کوه ها و کليۀ موانع ايجاد شده توسط اسرائيلي ها براي جلوگيري از عبور از يک شهر يا يک روستا به ديگري. اگر اين « ورزش » در بازي هاي المپيک وجود داشت، فلسطيني ها حتما" صاحب مدال طلا مي شدند.

آقاي آريل شارون در حال احداث يک "ديوار امنيتي" بين اسرائيل و فلسطيين است که مرز هاي تعريف شدل سال ١٩٦٧ را رعايت نمي کند. هدف از احداث اين ديوار در وحلۀ اول ايجاد نوعي آپارتايد بين ساکنان يهودي و فلسطيني و سپس غصب زمين هائي است که هنوز توسط مهاجرين يهودي، تحت کنترل دولت اسرائيل قرار نگرفته اند.

اگر نمايش مادران فلسطيني، کودکاني که مشغول بالا رفتن از موانع هستند، به نظر خنده دار است، ولي حوادثِ هولناک، بيشتر و بيشتر مي شوند. به تازگي سربازان اسرائيلي از عبور يک زن باردار فلسطيني در حال زايمان از يک پست کنترل جلوگيري کرده اند و باعث مرگ کودک شدند.

ظلم و ستم و تحقير، هر روز بيش از روز پيش مي شود. اگر پدري بخواهد کودک خود را از دهکده اي نزديک رام الله... به بيمارستاني برساند، بايد ساعت ها راه برود. و اين پدر چه تحقيري را بايد تحمل کند، يک ريش سفيد قوم بايد براي عبور از پست کنترل، به سربازان التماس کند؟ چه تصويري از والدين در ذهن کودک نقش خواهد بست؟

کشتار جوانان که جاي خود دارد، مانند همان کودک ده ساله اي که نزديک يک پست کنترل در خروجي بيت المقدس به خاطر پرتاب سنگ کشته شد، يا پرتاب بمبي به وزن يک تن روي غزه (که بالاترين تراکم جمعيتي را در تمام دنيا دارد) توسط هواپيماي اسرائيلي که منجر به کشته شدن شانزده کودک گرديد ...، هم اکنون سه سال است که "محمد الدوره" کوچک در آغوش پدر جان به جان آفرين تسليم کرده است، او يک سمبل نيست، بلکه تجربه اي است که هر روز اتفاق مي افتد.

قسمتي از اين تراژدي عظيم به شباهت اين دو ملت بر مي گردد. دوستي اروپائي از من سؤال کرد که چگونه سربازان مي تواند يهوديان عرب را از اعراب غير يهودي شناسائي کنند، در حالي که همه به هم شبيه هستند. چيزي را که شنيده بودم به او گفتم: "سرباز، مستقيماً در چشمان فرد نگاه مي کند و اگر چشمان او چشمان يک يهودي بود، او حتماً عرب [یهودی] است".

روزي در مرز فلسطين شرقي و غربي، ١٥٠ فلسطيني را با سنين مختلف در يک پارک عمومي ديدم. آنها از نوار اردن مي آمدند و مجوز معتبر اسرائيلي نداشتند. با اطمينان از خودم به عنوان يک زن سفيد پوست، يهودي و وکيلT سعي کردم با اين مردان و سربازان صحبت کنم و مشکل را حل کنم. سربازان باتري تلفن هاي همراه اين مردان را ضبط کرده و به آنها دستور داده بودند که صحبت نکنند. آنها ساکت سر جاي خود ايستاده بودند و من ناگهان احساس حماقت کردمT زيرا آنها وضعيت را بهتر از من درک مي کردند. آنها مي دانستند که اگر به من جواب دهندT برايشان گران تمام خواهد شد و دخالت من هيچ ارزشي ندارد.

حاکميت تحميلي سربازان و پليس اسرائيلT بسيار سنگين تر از سيستم قضائي است که من نمايندۀ آن هستم. به پريمو لوي Primo levi (١) فکر مي کردم، در حاليکه با خود مي گفتم او بايد خيلي خرسند باشد که زنده نماند تا ببيند که اينبار ملت ديگري است که قرباني يهوديان شده است.

نخست وزير سابق اسرائيل "گلدان ماير" مي گفت که "افزايش جمعيت افسار گسيختۀ فلسطينيان، هر شب باعث کابوس من مي شود". در ٢٩ اوت گذشته، مجلس کنست لايحه اي را به تائيد رسانده که در صورت ازدواج يک مرد اسرائيلي با يک زن فلسطيني در سرزمين هاي اشغالي، همسر حق ورود به اسرائيل را ندارد و هر بچه اي که متولد شود و در اولين سال تولد نام او ثبت نشود، اسرائيلي محسوب نخواهد شد. ما با تمام قوا در حال مبارزه با اين سياست تمايز هستيم، که بايد جرأت گفتن نام اصلی آن را داشته باشيم: نژادپرستی.

چگونه مي توانيم از عاملين عمليات انتحاري ياد نکنيم؟ آنها کودکان فلسطيني هستند. از ميان آنها کساني را مي شناسم که کشته شده اند و کساني که زنده اند. اشتباه نکنيم آنها اينکار را نمي کنند چون به آنها وعدۀ هفتاد دوشيزۀ باکره را در آنسوي شهادت داده اند و يا چون شستشوي مغزي شده اند. اگر اين جوانان از کليۀ قشرهاي جامعه، داوطلبانه براي مرگ آماده اند، براي اين است که احساس نا اميدي عميقي مي کنند. آنها اين حس را دارند که چيز زيادي براي از دست دادن ندارند و شايد با اين کار حداقل افتخاري کسب کنند. در بارۀ جامعه ای مانند فلسطين که کودکانی آمادۀ مردن تربيت می کند، يا جامعۀ ما که می تواند گروه های مخفی ای بوجود آورد که قادرند خودروی بمب گذاری شده ای را در بيت المقدس نزديک يک مدرسۀ دخترانه، پارک کنند، چه مي توان گفت؟

کشتن کودکان به تمايلي جنون آسا تبديل شده است! از آغاز آخرين انتفاضه، ٧٠٠ فلسطيني و ١٠٠ اسرائيلي زير ١٦ سال جان خود را از دست داده اند. در سه سال اخير ، ارتش و پليس اسرائيل ٣٨٢ کودک فلسطيني را کشته اند و ٧٩ کودک يهودي نيز جان خود را از دست داده اند.

کودک اسرائيلی بودن، امروز در اسرائيل يک کابوس است. مي ترسيد که سوار اتوبوس شويد، به بازار يا منزل يکي از دوستان برويد، قبل از ورود به هر جايي، سربازان شما را تفتيش مي کنند. و اين مغلطۀ بيمارگونه که من با آن مبارزه مي کنم، مبني بر اين که تاريخ قتل عام يهوديان (" مردم جهان از يهودي ها متنفرند، ما هميشه قرباني بوده ايم" ) و « قرباني شدن» جديد اسرائيلي ها (" ما قرباني هستيم، زيرا فلسطيني ها مار مي کشند")، با هم مرتبط اند.

اين مقايسه قابل قبول نيست. در گذشته ما قرباني بوده ايم، ولي هم اينک اين مائيم که ديگران را قرباني مي کنيم. پس از سي و شش سال اشغال، دومين نسل ساکن در سرزمين هاي اشغالي به نام انجيل صحبت مي کنند. چگونه مي توانيم از وطن جديد خود جدا شويم؟ " درست پس از ١٩٦٧، سربازان جوان از خود مي پرسيدند: " آيا ما حق داريم زمين هاي ملت ديگري را فتح کنيم؟ از اين پس عملاً ديگر سؤالي پرسيده نمي شود. تمامي سربازان جوان توجيه شده اند. همگي آنها در پست هاي کنترل به کار گمارده شده اند، حتي يکي از آنها پيدا نمي شود که در نيمه هاي شب، خانواده اي را براي دستگيري عضوي از آن، از خواب بيدار نکرده باشد.

تعداد کمي از سربازان، که البته هر روز بيشتر مي شوند، از انجام خدمت سربازي در سرزمين هاي اشغالي سرباز مي زنند. تعداد بيشتري از اسرائيلي ها مي گويند " نمي خواهم خود را در اين کار درگير کنم". اميد ديگر ما به والدين است، اين والدين قهرمان فلسطيني که برخلاف اشغال، تنفر را به کودکان خود نمي آموزند، به آنها اجازه نمي دهند که با اسرائيلي ها مانند هيولا رفتار کنند، با آنها دربارۀ عقايد مختلف موجود بين اسرائيلي ها صحبت مي کنند. به آنها ياد مي دهند که دربارۀ مردم بر اساس رفتار آنها قضاوت کنند، نه بر اساس اصل و ريشۀ آنها.

می خواهم به اين مادران فلسطينی بگويم: " صبور و خوش بين باشید، به رسميت شناختن دو طرفه، ممکن است، ما قبلاً نتيجۀ کار سازمان آزاديبخش فلسطين (OLP) را ديده ايم. هم اکنون، در جهان (در سال ١٩٦٧ اينطور نبود) تمايل عمومي براي تشکيل يک دولت فلسطيني در همسايگي دولت اسرائيل وجود دارد . نسل بعد را آماده کنيد، زيرا آينده حامل خبرهاي خوب خواهد بود". مي خواهم به مادران اسرائيلي که براي صلح مبارزه مي کنند يادآوري کنم که آنها قبلاً در جنگي پيروز شده اند و حالا بايد آنرا ادامه دهند. "سازمان چهار مادر"، برگرفته از "چهار مادر انجيل" ، اين پيروزي را بدست آورده که ارتش اسرائيل بايد از لبنان خارج شود. سازمان ديگري به نام زنان سياه پوش، هم اينک به مدت ٢٠ سال است که هر هفته بر ضد اشغال راه پيمائي مي کنند، به آنها مي گويم: " شما پيروز خواهيد شد".

گروه ديگري نيز از زنان اسرائيلي وجود دارد که در کنار سنگر ها جمع مي شوند و در کنار سربازان، پسران خودشان، مي ايستند و به آنها و همچنين به فلسطيني ها مي گويند: " ما با اين نژاد پرستي وجه مشترکي نداريم، ما عليه آن هستيم"

" نوريت پلد" که پدر او يک ژنرال عاليرتبه بود، به خاطر صلح مبارزه ميی کند. دختر او که نوجوانی بيش نبود، در مرکز بيت المقدس طی يک عمليات انتحاری توسط نوجوانی فلسطينی کشته شد (٢). اين زن به جای برگزيدن تنفر، صلح را انتخاب کرده و سازمانی تشکيل داده که والدين فلسطينی و اسرائيلیِ قربانی تروريسم را گرد هم می آورد و برای صلح مبازه می کند.

هنگاميکه او در سال ٢٠٠١ جايزۀ ساخاروف را دريافت کرد، در مقابل پارلمان اروپا، ابراهيم، پدر افسانه ای اسحاق و اسماعيل، سمبل دو ملت را ياد کرد. ابراهيم می خواست برای اثبات ايمان خود به خداوند، اسحاق را قرباني کند که خداوند او را از اينکار بازداشت و برای او گوسفندی فرستاد تا به جای پسرش قربانی کند. "اگر نخواهيم که کرۀ زمين ما پر از کودکان مرده باشد، ما مادران بايد صدای خود را بلند کنيم و ساير صداها را خفه کنيم. ما بايد کاري کنيم که همۀ دنيا صداي خداوند را بشنوند که به ابراهيم مي گويد: "دستت را بر روي کودک بلند مکن "

١ – پريمو لووي ، از بازماندگان اردوگاه اشويتس که در کتاب "اگر يک انسان بود"، مشاهدات خود را بيان کرد. اين کتاب شهرت جهاني يافت و به مثابۀ کتاب مرجع در مورد جنايات فاشيسم تبديل شد. او که متولد ١٩١٩ بود، در سال ١٩٨٧ خودکشي کرد.( م)

٢ – رجوع شود به مقاله نوريت پلد، " بی بی تو چه کردی " لوموند ديپلماتيک، اکتبر ١٩٩٧

منبع: لوموند دیپلماتیک، 
نوامبر ٢٠٠٣

من الان چنان درمانده و خشمگینم، که نمی توانم احساس خود را بیان کنم. هنگامی که در این تصویرها چشمم به کودکان، سالخوردگان و مردگان می افتد، می گویم: شرم باد بر ما! گفته می شود که تاکنون دست کم ۷۰۰ فلسطینی در غزه کشته شده اند



فلیسیا ـ آمالیا لانگر در سال ۱۹٣۰ در خانواده‍ای یهودی در شهر تارنوو (لهستان) دیده به جهان گشود. بیشتر اعضای این خانواده در "شوآه" به قتل رسیدند. او در سال ۱۹۵۰ راهی اسرائیل شد و از سالهای ۷۰ تا کنون یکی از مشهورترین وکلای مدافع جهان بشمار می رود. 
خانم لانگر درسال ۱۹۶۷ علیرغم کارزاری وسیع و خصمانه وکالت فلسطینی ها را در دادگاه‍های نظامی بعهده گرفت.
فلیسیا لانگر از سال ۱۹۷۰ تاکنون با پذیرش شهروندی آلمان در توربینگن زندگی می‍کند. "نوبل آلترناتیو" یکی از جمله جایزه ها و نشان‍های گوناگون دریافتی او به شمار می‍رود.
او در سال ۲۰۱۴ به دعوت مشترک گروهی از ایرانیان و اسرائیلیان، روزهایی در برلین اقامت داشت و در یک برنامه سخنرانی شرکت کرد. در این برنامه بیش از یک صد نفر از شهروندان آلمانی و ایرانی حضور داشتند.
در زیر با متن مصاحبه ی خانم مارلند گورینگ ("نویس دویچلند") با فلیسیا لانگر آشنا می شوید.


• خانم لانگر، الان به تصاویری از غزه و اسرائیل که نگاه می‍کنید، چه احساسی به شما دست می دهد؟

ـ من الان چنان درمانده و خشمگینم، که نمی توانم احساس خود را بیان کنم. هنگامی که در این تصویرها چشمم به کودکان، سالخوردگان و مردگان می افتد، می گویم: شرم باد بر ما!
گفته می شود که تاکنون دست کم ۷۰۰ فلسطینی در غزه کشته شده اند. دو سوم کشته شدگان از افراد غیرنظامی بوده اند. کودکان بخش بزرگی از جمعیت غزه را تشکیل می دهند، به این خاطر شمار کودکان کشته شده زیاد است،. فکر می کنم که سرانجام این سیاست دهشت انگیز اسرائیل جز پاشیدن تخم نفرت نخواهد بود. به نظر می‍رسد که اتئلاف فتح و حماس، اسرائیل را به این تجاوز برانگیخت. اسرائیل نمی خواست و نمی خواهد چنین وحدتی را بپذیرد.


• نظرتان درباره واکنش بین المللی چیست؟ آیا آن را متناسب (با ابعاد کنش اسرائیل) می‍بینید؟

ـ این واکنش ضعیف است و کارا نیست. ارتش اسرائیل به جنگی جنایت کارانه دست زده است. ارتش اسرائیل به افراد غیرنظامی حمله و خانه های آنها را ویران می کند. این نه تنها شرم آور، بلکه ناقض کنوانسیون ژنو و قطعنامه های سازمان ملل است. اما جهانیان این کشتار را نمی بینند. من در یک برگ اینترنتی فلسطینی ها از کشتاری در یک "گتو" سخن گفته ام.
هفت سال است که مردم غزه در پس حصار زندگی می کنند و رنج می برند. هشتاد در صد آنها زیر مرز فقر زندگی می کنند. ۹۰ درصد ساکنان غزه دسترسی به آب آشامیدنی ندارند. غزه بزرگترین زندان جهان است.
به گفته ی جان جینگ، سرپرست موسسه ی کمک به پناهندگان فلسطینی سازمان ملل متحد، "اکنون غزه مترادف است با نقض حقوق بین المللی و انسان ستیزی". جان جینگ این حرف را نه امروز، بلکه یک سال پیش به زبان آورد.
هیچ سیاستمدار غربی نیست که مسئول این وضع نباشد. برای نمونه خانم مرکل، که به قدر قدرت ترین زن جهان مشهور است، ورود ارتش اسرائیل به غزه را تایید کرد و حتی یک بار هم حاضر نشد که از کشتار کودکان در غزه ابراز تاسف کند. نمی دانم آیا خانم مرکل احساسی نیز دارد!

• نظرتان درباره حماس چیست که از مناطق مسکونی موشک پرتاب می‍کند؟

ـ من نه تنها با موشک پرانی، بلکه با هرگونه آزار و کشتار مردم بی گناه مخالفم. من هرگز از خود آمادگی نشان ندادم که وکالت کسانی را قبول کنم که به چنین اعمالی دست زده بودند.
به یاد داشته باشید که اسرائیل ۴۷ سال است که فلسطین را اشغال کرده است، و سیاست سرکوبگرانه و آپارتاید گونه ی اسرائیل سبب ساز ناآرامی و خشونت در مناطق اشغالی شده است. پرتاب موشک به سوی اسرائیل نیز پیآمد چنین سیاسی است. ولی با این وجود باید آن را محکوم کرد.
با کمال تاسف باید گفت که جنگ اسرائیل، جنگی است ویرانگر و دردناک. ما در "کنست" نماینده ای داریم بنام "آیلت شاکل" از حزب "بیت یهودی" که در دولت نیز شرکت دارد. او در یک برگ اینترنتی نوشت:
"همه ی فلسطینی ها دشمن ما هستند. حتی زنان فلسطینی را باید کشت، چون اینها مار به دنیا می آورند."
گرچه ما در اسرائیل افراد صلح جو نیز داریم، اما نمی توان از جنبش صلح سخن گفت. بدبختانه هواداران صلح در اسرائیل در وضعیت بدی به سر می برند. هر حرفی از صلح خیانت خوانده می‍شود.

• اما اسرائیل چگونه باید از خود در برابر موشک پرانی ها دفاع کند؟

ـ بهترین دفاع از خود، از راه صلح جویی است. بدون صلح آینده امنی وجود نخواهد داشت. اسرائیل سال‍هاست که می توانست راه صلح را پیشه کند. "سازمان آزادیبخش فلسطین" نه تنها اسرائیل را به رسمیت شناخته، بلکه هوادار تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین نیز هست. حماس هم گفته است، که چنان‍چه مردم فلسطین خواهان تاسیس دو کشور باشند، از این طرح پشتیبانی خواهد کرد. نزدیکی "فتح" و"حماس" گامی است بس مهم. از سوی دیگر، اسرائیل است که هر گونه پیشنهادی را برای پیشبرد رد می کند و اشغالگری خود را گسترش می بخشد.
در حال حاضر ۶۰۰۰۰۰ اسرائیلی در مناطق اشغالی سکنا گزیده اند، یعنی ۲۲ درصد فلسطین. در حالی که چنین اقدامی ناقض قوانین بین لمللی است. این جنگ، جنگی است جنایت کارانه. باید پرسید که چرا اسرائیل چنین کاری را به خود اجازه می دهد؟
من و همسرم از بازماندگان "هولوکاوست" هستیم و الان می‍بینیم که هم اکنون اسرائیل برای توجیه جنگ افروزی خود به سوء استفاده از "هولوکاست" دست می یازد و من بر این گفته خود پافشاری می کنم.
شوهرم در ۵ اردوگاه نازی ها بسر برد و در سال ۱۹۴٨ در "ترزین اشتات" آزاد شد.
هر چند هر دوی ما همه ی بستگان خود را از دست داده ایم، اما انساندوستی خود را حفظ کرده ایم.

• آیا راه حلی سراغ دارید؟

ـ آری. حتما راه حلی هست. اما بدون اعمال فشار بر اسرائیل نمی توان سیاست اسرائیل را تغییر داد.
در افریقای جنوبی بساط " آپارتاید" برچیده شد، چون مردم این کشور از همبستگی جهانیان و سازمان ملل برخوردار بودند. اما فلسطینی ها را بحال خود تنها گذاشته ایم.

• نخستین گام اسرائیل چه باید باشد؟

ـ نخست اسرائیل باید به مسئله ی سکونت اتباع خود در مناطق اشغالی به نحوی فیصله دهد. چگونه؟ من نمی دانم، ولی اسرائیلی ها این را می دانند. اسرائیل باید به اشغال فلسطین پایان بخشد، به حقوق فلسطینی ها احترام بگذارد و به آنها حق بازگشت به زادگاهشان را واگذار کند. فراموش می شود که همه این خواستها را می توان در قطع‍نامه های سازمان ملل نیز خواند. این فراموشکاران در "حزب چپ" نیز هستند. پدیده ای که برای من اسرائیلی و یهودی شرم آور است.  

سازمان ملل می‌گوید که اسرائیل با وجود هشدارهای مکرر این سازمان مبنی بر پناه گرفتن غیرنظامیان فلسطینی در یکی از مدارس تحت نظر سازمان ملل در غزه، به این مدرسه حمله کرده است.



سازمان ملل می‌گوید که اسرائیل با وجود هشدارهای مکرر این سازمان مبنی بر پناه گرفتن غیرنظامیان فلسطینی در یکی از مدارس تحت نظر سازمان ملل در غزه، به این مدرسه حمله کرده است.

به گزارش بی بی سی کریس گونس، سخنگوی سازمان ملل امروز، چهارشنبه ۳۰ ژوئیه، گفت که حمله مذکور که به کشته شدن ۱۵ نفر و مجروح شدن ده ها نفر انجامید، "مایه شرمساری جهانیان شد."

وی به بی‌بی‌سی گفت که ۱۷ بار به اسرائیل گفته شده بود بیجاشدگان غزه در این مدرسه در اردوگاه پناهجویان جبالیه اسکان داده شده‌اند که "آخرین مورد آن چند ساعت قبل از این حمله مرگبار بود."

کریس گونس افزود "برآورد اولیه ما این است که توپخانه اسرائیل به مدرسه ما حمله کرده است."

باب ترنر، مدیر آژانس کمک‌های امدادی سازمان ملل نیز گفت این سازمان "مطمئن" است که اسرائیل مسئول این حمله بوده است.

ارتش اسرائیل می گوید که بررسی های اولیه اش نشان داده که سربازان اسرائیلی به آتش خمپاره پاسخ داده اند.

هفته گذشته نیز یک مدرسه دیگر سازمان ملل که فلسطینی‌ها به آن پناه برده بودند، هدف حمله قرار گرفت و دست کم ۱۵ نفر کشته شدند.

اسرائیل می گوید که یک آتش بس چهار ساعته محدود برای اهداف انساندوستانه در غزه برقرار کرده است، اما کامبیز فتاحی، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در غزه می گوید که این آتش بس شامل مناطقی که سربازان اسرائیلی در آنها مشغول عملیات هستند، نمی شود.

در جریان بحران جاری غزه حدود ۱۲۰۰ فلسطینی که اکثرا غیرنظامی بودند و ۵۵ اسرائیلی که اکثرا نظامی بودند، کشته شده اند.

اداره امدادرسانی سازمان ملل در غزه امروز اعلام کرد که بیست و سه روز پس از آغاز حملات سنگین اسرائیل به غزه، شمار بیجاشدگان این جنگ به مرز دویست هزار نفر رسیده و این اداره امکانات لازم به خصوص اماکن امن برای اسکان این تعداد آواره را ندارد.

حمله اسرائیل به بازاری در غزه '۱۷ کشته' به جا گذاشت

مقامات فلسطینی می‌گویند که در حمله اسرائیل به یک بازار در نزدیکی شهر غزه، دست‌کم ۱۷ نفر کشته و ۱۶۰ نفر زخمی شده‌اند.

بی بی سی گزارش کرده است که بازار هدف گلوله‌های تانک قرار گرفته است. یکی از سخنگویان وزارت بهداشت غزه گفته است که حمله به یک بازار پرازدحام در شجاعیه، در شرق غزه و زمانی انجام شد که صدها فلسطینی در بازار حال خرید و فروش بودند.

این حمله در دوره‌ای رخ داد که ارتش اسرائیل اعلام آتش‌بس کرده بود. هرچند حماس که کنترل غزه را در دست دارد، آتش‌بس را "بی‌معنی" خوانده و آن را رد کرده است.

مقامات حماس این حمله را یک "کشتار" توصیف کرده و گفته‌اند که لازم است نسبت به آن "واکنشی شدید و تکان‌دهنده" نشان داده شود.

پس از این حمله، شاهدان عینی گفتند که دود در منطقه موج می‌زند و آمبولانس‌ها در حال انتقال قربانیان هستند.

گزارش شده است که یکی از خبرنگاران یک شبکه خبری محلی کشته شده است.

گزارش شده است که ساکنان منطقه با این تصور که آتش‌بس چهارساعته اسرائیل همچنان به قوت خود باقیست، به بازار رفته بودند. ارتش اسرائیل گفته است که این منطقه مشمول آتش‌بس نمی‌شد، اما در حال تحقیق در این باره است.

پیش از این، ارتش اسرائیل گفته بود که از ساعت سه تا هفت بعدازظهر آتش‌بس برای چهار ساعت برقرار خواهد بود. اما هشدار داده بود که آتش‌بس در مناطقی که عملیات سربازان اسرائیلی در آنجا جریان دارد، اعمال نخواهد شد.

پزشکان فلسطینی می‌گویند که در یک حمله دیگر که اسرائیل پس از اعلام آتش‌بس انجام داد، هفت نفر در خان‌یونس کشته شده‌اند.
در حالی‌که تلاش‌های بین‌المللی برای پایان دادن به خشونت‌ها در غزه هنوز نتیجه‌ای نداشته است، شمار قربانیان فلسطینی به دست‌کم ۱۲۶۰ نفر رسیده و در پی حمله به نیروگاه برق در غزه، برق خانه‌ها و مراکز امدادی قطع شده است.

بیش از ۱۰۰ هنرمند اسپانیایی، از جمله خاویر باردم و پنه‌لوپه کروز، زوج سینمایی و ستارگان سینما، و پدرو آلمودوار، فیلمساز مطرح این کشور، دادخواستی را با عنوان «بیانیه فرهنگ در برابر نسل‌کشی فلسطینی‌ها» بر صفحه فیس‌بوک امضا کردند که اسرائیل را به‌شدت مورد انتقاد قرار داده و خواهان آتش‌بس فوری در غزه شده‌ است.

به گزارش وب سایت رادیو زمانه به نقل از خبرگزاری آلمان، در این دادخواست بازیگران، فیلمسازان، نویسندگان و موسیقی‌دانان اسپانیا از دولت این کشور و اعضای اتحادیه اروپا خواسته‌اند تا «بمباران مردم غیرنظامی فلسطین در نوار غزه از طریق هوا و زمین و دریا را محکوم کنند.»

«بیانیه فرهنگ در برابر نسل‌کشی فلسطینی‌ها» نامه سرگشاده‌ای بود که پیش از این خاویر باردم آن را با تفاوت‌هایی نوشته بود و روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های اسپانیایی آن را منتشر کرده بودند.

خاویر باردم ۴۵ ساله و برنده جایزه اسکار در این بیانیه ضمن بیان این‌که «این یک اشغال و جنگ نابودگر علیه مردم بی‌دفاع است»، رفتار کشورهای غربی را که به این «نسل‌کشی» اجازه می‌دهند، «غیرقابل درک و توجیه» و «شرم‌آور» توصیف کرده بود.

با این حال متن دادخواستی که در فیس‌بوک ده‌ها هنرمند آن را امضا کرده‌اند ملایم‌تر از متنی است که باردم نوشته بود.

هنرمندان در این دادخواست خواهان بازگشت اسرائیل به مرزهای سال ۱۹۶۷ و برداشتن محاصره غزه شده‌اند. آنها همچنین گفته‌اند که اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها باید پای میز گفت‌وگو بنشینند تا به یک «صلح عادلانه و پایدار دست یابند.»

امضاکنندگان دادخواست افزوده‌اند که گذرگاه‌های مرزی باید بلافاصله گشوده شوند تا رفت و آمد مردم، تیم‌های پزشکی و توزیع داروها و مواد غذایی، امکان‌پذیر شود.

از دیگر امضاکنندگان این دادخواست می‌توان به بازیگرانی چون روزا ماریا ساردا، لولا هره‌را، ادواردو نوریگا، و همچنین فیلمسازانی چون بنیتو زامبرانو و مُنتشو آرمنداریز اشاره کرد.

خاویر باردم برای رفع هرگونه تعبیر ضدیهودی بر بیانیه خود گفته بود: «پسر من در یک بیمارستان یهودی به دنیا آمده است برای این‌که بسیاری از کسانی که من دوستشان دارم و به من نزدیک هستند، یهودی‌اند. یهودی بودن مترادف با پشتیبانی از چنین قتل عامی نیست، همان‌طور که فلسطینی بودن به معنای تروریست گروه حماس بودن نیست.»

باردم افزوده است: «این یک ادعای پوچ است و به این می‌ماند که هر آلمانی را با نازیسم پیوند دهیم.»



هنرمندان مطرح دیگر از کشورهای مختلف نیز در رابطه با رویدادهای غزه در شبکه‌های اجتماعی واکنش نشان داده‌اند. از جمله مدونا، خواننده آمریکایی خشم خود را از سکوت جامعه جهانی نسبت به کشتار در غزه ابراز داشته و نوشته است: «من از حماس پشتیبانی نمی‌کنم. من از کرامت انسانی و احترام به آن دفاع می‌کنم. من از صلح دفاع می‌کنم. جنگ را تمام کنید!»

میا فارو، بازیگر آمریکایی نیز در توئیت خود از اعتراض به «خشونت اسرائیل در غزه» به‌دور از «احساسات ضد یهودی» پشتیبانی کرده است.

جان کیوساک، بازیگر آمریکایی هم در صفحه توئیتر خود گفته است: «بمباران غیرنظامیان دفاع مشروع از خود نیست.»

پیام مروان برغوتی از زندان هداریم، سلول ۲۸ ترجمه بهروز عارفی


پیام مروان برغوتی
از زندان هداریم، سلول ۲۸

ترجمه بهروز عارفی
Wed 30 07 2014 


روزنامه اومانیته، ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۴
به خلق ما و به جهان

اجازه میخواهم ابتدا به خلق مان، به شهیدان کشته شده در جریان تجاوز وحشیانه اسرائیل علیه باریکه غزه، از جمله کودکان، زنان و سالمندان سلام کنم؛ درود بفرستم به خیزش توده ای بیت المقدس، کرانه باختری و درون اسرائیل و همچنین به جنبش های مقاومت . از سلول باریکم در میان هزاران زندانی فلسطینی،پیام من این است:

تجاوز دهشتناک علیه خلق مان را محکوم کرده و تاکید می کنم که این تجاوزی است علیه همه ی فلسطین، همه ی ملت ما، علیه همه عرب ها، مسلمانان، و همه آزادی خواهان سراسر جهان.

از رهبران فلسطینی، پیش از همه، کمیته اجرائی سازمان آزادی بخش فلسطین، کمیته مرکزی الفتح، رئیس محمود عباس، حکومت او، رهبری باریکه غزه، می خواهم که در کنار خلق مان در نبرد دائمی مقاومت برای درهم شکستن محاصره و بازسازی شرکت کنند.

خلق مان را فرامی خوانم تا جنبش توده ای گسترده ای به راه انداخته و در تظاهرات علیه تجاوز و اشغال شرکت کند. 

برچیده شدن فوری محاصره ی غیرانسانی علیه خلق ما در باریکه غزه، تضمین گشایش گذرگاه رفح ضروری است و آن هم برای همیشه.
از بخش های امنیتی فلسطین و نیروهای ملی می خواهم که با حفاظت از شهروندان در سراسر سرزمین به وظیفه شان عمل کنند.

اهمیت دارد که دوباره، سازمان ملل متحد را برای کسب عضویت کامل دولت فلسطین و دسترسی به همه کنوانسیون ها و نهادهائی که محافظت از حقوق خلق ما را تضمین کند، به اقدام فراخواند. و در ابتدا از دیوان بین المللی جنائی شروع کرد.

راه آزادی و کرامت از فداکاری مفروش است.

ملت ها نباید تسلیم شوند. ملت ها نمی توانند شکست بخورند و باید همزیستی با اشغالگر و متجاوز را رد بکنند.

خلق ما دارای منابع پایان نیافتنی است برای ادامه ی مبارزه. 
ما موظف هستیم که فداکاری او را به پیروزی سیاسی تبدیل کنیم و آن ها را هر چه بیشتر به آزادی و استقلال نردیک نمائیم. خلق ما باید با اتحاد تلاش هایش به اشغال خاتمه دهد و مظهر وحدت ملی ای باشد که به معنی قانون پیروزی برای همه خلق های ستمدیده است.

آخرسر، به خلق فلسطین، هرجا که هست، می گویم که دیدار ما نزدیک است. این میله های زندان، هم چون محاصره، تجاوز و اشغال شکست خواهند خورد.

lundi 28 juillet 2014

غزه بار دیگر شعله ور شد, کشته شدن 10 فلسطینی از جمله 8 کودک

غزه بار دیگر شعله ور شد, کشته شدن 10 فلسطینی از جمله 8 کودک

اینگه موراس عکاس و نقاش اتریشی، عضو آژانس عکس مگنوم و دستیار هنری کارتیه برسون در نیمه دوم دهه 60 میلادی به خاورمیانه سفر کرد. او در این سفر به فلسطین، عراق، سوریه و سپس ایران رفت تا زندگی و مردمان را با دوربین خود به ثبت برساند.

 روایت عکاس اتریشی از ایران قدیم


 اینگه موراس عکاس و نقاش اتریشی، عضو آژانس عکس مگنوم و دستیار هنری کارتیه برسون در نیمه دوم دهه 60 میلادی به خاورمیانه سفر کرد. او در این سفر به فلسطین، عراق، سوریه و سپس ایران رفت تا زندگی و مردمان را با دوربین خود به ثبت برساند.

وی از سال 1338 تا 1339 به مدت یکسال در ایران به سر برد و با گشت و گذار در روستاها و شهرها منبع مصور با ارزشی از ایران آن زمان تهیه کرد.   عکس های او ترکیبی از عکس های سیاه و سفید و رنگی است که فارغ از ارزش تاریخی نمایانگر هنر عکاس نیز به شمار می رود.

سوژه بیشتر عکس های او مردم ایران و مناسبات اقتصادی و اجتماعی آنها بوده است و در این بین نیم نگاهی هم به معماری و باستان شناسی ایران داشته است.   در چند گزارش تصویری قصد داریم نگاهی بیاندازیم به آلبوم عکس های اینگه موراس از ایران.





































منبع:اقتصاد ایران آنلاین