samedi 27 juillet 2013

نگاهی به مردم ستمديده سرزمينمان

حمایت از گروه های تجزیه طلب

http://www.tinyuploads.com/images/AtXvE3.png
آیا بی بی سی در مسایل قومیتی ایران اهداف مشخصی دارد؟ بطور قطع. بی بی سی محض رضای خدا سالی چند میلیون دلار خرج نمی کند. آنهم در بدترین شرایط اقتصادی که بریتانیا دارد. وظیفه ی بی بی سی اجرای سیاستهای انگلستان است و من به یقین می گویم که دولت انگلستان در سالهای اخیر در ایران سیاست حمایت از تجزیه طلبان داشته. این یک مورد که در سایت ویکی لیکس منتشر شده   



دولت انگلستان در حمایت از گروههای تجزیه طلب در ایران نقش دارد عملکرد رسانه اش بی بی سی هم در همین راستا است
http://search.wikileaks.org/gifiles/?viewemailid=663978
Pakistan objects to the British and US plans on Iran and the
support provided for Jondollah in order to separate the Iranian
Baluchestan Province. This is because it believes that the success of
such a plan will mean losing the strategic Pakistani Balochistan
Province and its enormous natural resources.
از زمان رویارویی ایران با قدرتهای جهانی بر سر برنامه هسته ای و افزایش نفوذ منطقه ای ایران، موضوع حمایت از تجزیه طلبان و قومگرایان هم با همان هدف تحریمهای اقتصادی — یعنی ایجاد بی ثباتی و آشوب در داخل کشور و امتیازگیری بر سر برنامه هسته ای — بطور گسترده در دستور کار کشورهای طرف مواجه با ایران قرار گرفت و ردیف بودجه ای محرمانه در داخل سازمان سیا برای آن تخصیص داده شد.I این برنامه مشخصا توسط کشورهای آمریکا، اسراییل و بریتانیا پیگیری می شود؛ با اینحال بر پایه اسناد سایت ویکی لیکس، علاوه بر سازمانهای اطلاعاتی این سه کشور، کشورهای کوچکتر چون پاکستان هم در این این زمینه فعال هستند؛ که در مورد پاکستان، به گفته ی ویکی لیکس این همکاری با آشکار شدن حمایت سازمان موساد و سازمان اطلاعات بریتانیا از تجزیه طلبان آن کشور، خاتمه پیدا کرد.II
به گزاش لوموند دیپلماتیک در سال ۲۰۰۷، سازمان سیا علاوه بر حمایت مستقیم از تجزیه طلبان ایران، میلیونها دلار هم خرج ایجاد گروههایی با عنوان مدافعان و فعالان حقوق بشر در ایران و خارج از ایران می کند. این موضوع بعدا در سال ۲۰۰۹ توسط آقای نیکولاس برنز، معاون وزیر امورخارجه وقت آمریکا، رسما تایید شد.III وظیفه این گروهها فعالیت سیاسی و تجزیه طلبی تحت نام و لوای دفاع از حقوق بشر در ایران است. بسیاری ازاین فعالین بعدا با ایجاد ارتباطات نزدیک و دوستانه با شخصیت های سیاسی شناخته شده اپوزیسیون و نفوذ در گروههای سیاسی مختلف — بعضا حتی ملی گرا — توانستند فعالیت های قومگرایانه خود را به صورت موثرتر دنبال کنند.
در بعد رسانه ای هم این کشورها با امکانات وسیعی که در اختیار دارند، از تجزیه طلبان ایرانی حمایت می کنند. بنا به گزارش لوموند و بر پایه اسناد افشا شده در گزارش کنگره و سنای آمریکا، سازمان سیا رسانه های متعدد و کمپین رسانه ای بزرگی را برای انتشار اطلاعات نادرست و دروغپراکنی، از طریق آمریکا و اروپا و به همراهی برخی شخصیتهای ایرانی در خارج از ایران، تدارک دید.IV این رسانه های بیگانه امروز با امکانات وسیع خود در حکم شمشیر دو لبه برای ایرانیان هستند که از یک سو، در شرایط خفقان و سانسور شدید داخلی، تنها بلندگوی موثر جامعه ایرانی محسوب می شوند؛ و از سوی دیگر با توجه به وجود انحصار رسانه ای و وابستگی شدید مردم به آنها، راه را برای تبلیغات سیاسی کشورهای متبوع خود فراهم می کنند. بی بی سی یکی از این رسانه ها است که نقش مهمی را در سالهای اخیر — چه در دروغ پراکنی و چه تبلیغات سیاسی — برای تجزیه طلبان بر عهده دارد.
وارونه نمایی حقیقت و تطهیر تجزیه طلبان و تروریست هایی که بعضا جرم جنایی دارند، با عنوان فعال حقوق بشر یا زندانیان عقیدتی و سیاسی، یکی از خدماتی است که بی بی سی در طول این سالها انجام داده.V علاوه بر این بی بی سی متناوبا از طریق رسانه ی تصویری و وبسایت خود، مطالبی را بصورت دستچین شده و در حمایت از قومگرایان و تجزیه طلبان منتشر می کند. علی رغم اینکه این مقالات هر کدام در مقولات و موضوعات جداگانه ای هستند، همگی یک زمینه و تم اصلی را دنبال می کنند که مفهومی به نام «ستم ملی» است. این نوشته ها فارغ از اینکه توسط چه شخصی و با با چه سوابق و سلایقی نوشته شده و فارغ از اینکه چه استنتاجاتی را در موضوع آن مقاله مطرح می کنند، این پیام واحد را به مخاطب القا می کنند که در ایران یک گروه قومی به نام «فارس ها» وجود دارند که به اشکال مختلف سیاسی، افتصادی، فرهنگی و زبانی، حقوق قومیت های دیگر را مورد تعدی قرار می دهند و این توهم را تولید و القا می کنند که ریشه ی نابسمانی ها وگرفتاریهای مردم نواحی مختلف ایران، در واقع همین گروه قومی فارس است. این شیوه تبلیغاتی که از دوران جنگ دوم جهانی بارها آزموده شده، همان روشی است که همه دستگاههای مدرن تبلیغات سیاسی و اقتصادی بر پایه آن عمل می کنند — یعنی یک پیام واحد را در قالب نمادها و به اشکال و طرق مختلف تکرار می کنند. با این روش، علی الخصوص در رسانه های چند حسی مانند تلویزیون و در اثر تکرار مداوم یک پیام، مخاطب در طول زمان پیام پذیری می کند.
شوربختانه باید این حقیقت را بپذیریم، تا زمانی که نظام سیاسی حاکم بر ایران، حداقلی از آزادیهای قانونی — که مردم اغلب کشورهای دنیا از آن برخوردارند — و حق دسترسی به جریان آزاد اخبار و اطلاعات را برای ملت ایران به رسمیت نشناسد، رسانه های خارجی می توانند از انحصار رسانه ای کنونی سو استفاده کنند و منافع ملی ما کماکان پامال بی لیاقتی دولتمردان خودمان و زیاده خواهی کشورهای بیگانه خواهد بود؛ تا آن زمان وظیفه مقابله با این شرایط و پاسداری از هویت ملی و میراث تاریخی ایرانیان بر دوش ایراندوستان است.
پانویس ها
  1. Funding for their separatist causes comes directly from the CIA’s classified budget but is now “no great secret”, according to one former high-ranking CIA official in Washington who spoke anonymously to The Sunday Telegraph. His claims were backed by Fred Burton, a former US state department counter-terrorism agent, who said: “The latest attacks inside Iran fall in line with US efforts to supply and train Iran’s ethnic minorities to destabilise the Iranian regime.” [+], [+]
    []
  2. British and US intelligence have resented the Pakistani-Iranian
    intelligence cooperation against Jondollah in Pakistani Balochistan. As
    for the reason behind such a change in Pakistan’s position towards Iran,
    it is attributed to the discovery of a joint UK-US-Indian intelligence
    plan in cooperation with the Mosad that supports separatist movements in
    Pakistan. Foremost among these movements is the Baloch rebel movement
    through the Balochistan Liberation Army. British intelligence plays a
    major role in this plan in cooperation with Indian intelligence. When
    Pakistan was accused of supporting terrorism in India, it responded by
    providing several documents that show Indian intelligence’s involvement
    in supporting Pakistani separatist movements in Balochistan,
    Khyber-Paktunkhwa, and the Pakistani tribal area. Pakistani Prime Minister Syed Yousuf Raza Gilani handed the documents to
    Indian Prime Minister Manmohan Singh when he met with him i n Sharm
    al-Shaykh on 16 July 2009. This was through undeclared Egyptian
    mediation. Pakistan objects to the British and US plans on Iran and the
    support provided for Jondollah in order to separate the Iranian
    Baluchestan Province. This is because it believes that the success of
    such a plan will mean losing the strategic Pakistani Balochistan
    Province and its enormous natural resources. [+], [+]
    []
  3. Besides supporting separatists, a report in Le Monde Diplomatique revealed that millions of U.S. dollars are covertly administered to NGO human rights activists in Iran (Harrison 2007). These revelations are confirmed by former U.S. Undersecretary of State Nicholas Burns (Fotopoulos 2009). [+], [+] []
  4. Besides expanded propaganda broadcasts, a media disinformation campaign and the use of US and European-based Iranian exiles to promote political dissent, the programme focuses on economic warfare, especially currency rate manipulation and the disruption of Iran’s international banking and trade. Although the finding was nominally secret, it did not stay secret for long after it was reported to the House and Senate Intelligence Committees, as required by law. [+], [+] []
  5. Two individuals (Adnan Hassanpour and Abdolvahed “Hiva” Botimar) from
    a well-known Kurdish armed separatist group (Pejak), similar to PKK in
    Turkey, are sentenced to death in Iran, and just because they have
    apparently written a few articles in a tiny local newspaper. Saleh Nikbakht has told a Kurdish
    newspaper. He has also added that none of these two men are charged
    for their civil or journalistic activities. None are heroes and the
    people who want to make them look like a martyr have a political
    agenda.
    Then the whole false story appears on the
    front page of the BBC news and everyone starts talking as if Iran is
    going to execute two innocent young men because of their writings. [+]
    []

Paying the Price: Killing the Children of Iraq

jeudi 25 juillet 2013

همدردی با خانواده افشين اسانلو

کتابهای کلیدی که باید خوانده شود

امام زمان: باورها و تردیدها

Renegade Jewish Settlers Part 1/5

بازچاپ : شنیدنی هائی از خميني در آغاز امامتش



رياضي: 
"شما ياوه گويان با زندگاني معنوي و سعادت اجتماعي يك گروه انبوه صدها هزار ميليون نفري بازي ميكنيد."  
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفح ه 74 

* صد هزار ميليون ميشود صد ميليارد نفر، صدها هزار ميليون را خودتون حساب كنيد. جمعيت جهان چند نفره؟  

"ميليونها ميليون سلاطين و بزرگان و فلاسفه در عالم آمدند."  
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 176
  
"اسلام ميليونها حكم دارد."  
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 55
  
فلسفه:  

"فيثاغورث حكيم در زمان سليمان بود و حكمت را از او اخذ كرد."  
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 32
  
(فيثاغورث در قرن پنجم پيش از ميلاد در يونان زندگي ميكرد و حضرت سليمان در قرن 10 قبل از ميلاد در اورشليم زندگي ميكرد. بين اين دو نفر پنج قرن اختلاف هست) 

"انبذقلس فيلسوف بزرگ در زمان داوود نبي بود و حكمت را از او و از لقمان حكيم اتخاذ كرد."  
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 33
  
(انبذقلس - Empedocles     - فيلسوف بزرگ يوناني در قرن پنجم پيش از ميلاد و حضرت داوود در قرن دهم پيش از ميلاد زندگي ميكردند) 

" از حكما و فلاسفه بزرگ ديگر اسكندر است"  
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 35
  
تاريخ:
  
"اين موضوع مربوط به امروز و ديروز نيست. دو هزار سال است كه آمريكا ما را استعمار كرده است"  
ديدار با دانشجويان خط امام پس از گروگانگيري اعضاي سفارت آمريكا، 19 آبان 1358
  
پزشكي:  

"امروز بر دكترهاي كشور ثابت شده كه براي علاج ناخوشيهايي مثل تيفوس و تيفوئيد (حصبه) چاره اي جز عمل كردن به طبق دستورات يوناني نيست و علاجهاي اروپايي نميتوانند كاري به اينگونه مرضها بكنند"  
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 280
  

هنر:
  
اوريانا فالاچي در مصاحبه با امام خميني (متن كامل سخنراني در كتاب مصاحبه با تاريخ نوشته فالاچي- البته اگه كتاب رو تو دست دوم فروشي ها پيدا كردين)  

"سوال: شما موسيقي را عامل فساد و شهوتراني دانسته ايد. ولي آيا آثار موسيقي كساني چون باخ و موتسارت و بتهون و وردي را نيز با اين همه معنويت آنها عامل فساد ميدانيد؟  

امام خميني: من اينهايي را كه اسم برديد نميشناسم ولي اگر مارش جنگي ساخته باشند كارشان خوب است. در غير اينصورت كارشان قابل قبول نيست. "  

سياست:  

"اسلام به كاخ كرملين هم كشيده شده، به كاخ سفيد هم كشيده شده. به آمريكاي لاتين هم رفته. به افريقا هم رفته، به مصر هم رفته. ملزم كرده است همه آنها را كه از اسلام اطاعت كنند. "  
ديدار با رئيس جمهور و مقامات كشور، جماران، 18 مرداد 1363

"يكي از راههاي ايجاد اختلاف در يك ملت وجود احزاب است... اساساً احزاب از اول براي اين درست شده اند كه مردم با هم متجمع نشوند. چون دولتها از اجتماع توده ها ميترسند احزاب سياسي را درست كرده اند."
اسلام سياسي يا غير سياسي؟
"روحاني نبايد كار ديگري غير از روحانيت يعني بسط توحيد و تقوي و پخش و تعليم قانون هاي آسماني و تهذيب اخلاق بپردازد"
كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 208

"اين را بدانيد كه تنها روحانيت ميتواند در اين مملكت كارها را از پيش ببرد. فكر نكنيد كه بخواهيد كنار بگذاريد روحانيت را"
ديدار با نمايندگان مجلس، جماران 6 خرداد 1360


دانشگاه كجاست؟
"ريشه تمام مصيبتهايي كه تاكنون براي بشر پيش آمده از دانشگاهها بوده است... همه مصيبتهايي كه در دنيا پيدا شده از متفكرين و متخصصين دانشگاهي است... اگر به اسلام علاقه داريد بدانيد كه خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه اي بالاتر است"
ديدار با اعضاي دفتر تحكيم وحدت حوزه و دانشگاه، 27 آذر 1359

"ما هرچه ميكشيم از اين طبقه اي است كه ادعا ميكند دانشگاه رفته ايم و روشنفكريم و حقوقدانيم. هرچه ميكشيم از اينها است."
قم، 1 مرداد 1358

فرار مغزها:

"منافقين هي ميگويند مغزها دارند فرار ميكنند . به جهنم كه فرار ميكنند. اين دانشگاه رفته ها، اينها كه همه اش دم از علم و تمدن غرب ميزنند بگذاريد بروند. ما اين علم و دانش غرب را نميخواهيم . اگر شما هم ميدانيد كه اينجا جايتان نيست فرار كنيد. راهتان باز است."
جماران، 8 آبان 1358

صادرات انقلاب؟
"ما بايد به هر قيمت شده باشد انقلاب خودمان را به تمام ممالك اسلامي و تمام جهان صادر كنيم."
پيام به ملت، 22 بهمن 1358

"بايد در صدور انقلابمان به تمام جهان كوشش كنيم"
پيام نوروزي به ملت، اول فروردين 1359

پس از اعتراض کشورهاي جهان:
"ما قصد صدور انقلاب اسلامي را نداريم. اينها حرفهاي دشمنان اسلام است"
ديدار با مسئولان صدا و سيما، 16 مرداد 1361

جاسوسي؟
"هيچكس حق ندارد براي كشف جرم و گناه جاسوسي ديگران را بكند زيرا اين خلاف مقررات اسلام است."
ماده6 از فرمان8 ماده اي امام خميني به ملت، جماران، 1 مرداد 1361
"دانش آموزان بايد با كمال دقت اعمال و كردار دبيران و معلمين خود را زير نظر بگيرند و اگر خداي نكرده در يكي از آنها انحرافي ببينند بلافاصله به مقامات مسئول گزارش نمايند... اين كار را به صورت مخفي انجام دهند"
پيام به دانشجويان، دانش آموزان، استادان و دبيران، بازگشايي مدارس در سال تحصيلي 61-62 ، 1 مهر 1361

حكم مواد مخدر؟
"تعجب ميكنم كه اين دولت(شاه) چگونه فكر ميكند... در نظر دارند قاچاقچيان هروئين را اعدام كنند. اين موضوع نه تنها خلاف اسلام است. خلاف انسانيت هم هست"
كتاب ولايت فقيه نوشته امام خميني، نجف 1355

"اينهايي كه مواد مخدر ميفروشند شرعاً مستوجب اعدامند و بايد بدون هيچ تاخيري اعدام شوند. هيچ ترحمي هم در مورد آنها جايز نيست"
30 ارديبهشت 1359


بني صدر كي بود ؟

"جناب آقاي بني صدر را همين مردم كوچه و بازار از پاريس آوردند اينجا و رئيس جمهور كردند، براي اينكه مردي مسلمان است، مومن است ، خدمتگزار است"
ديدار با استانداهاي كشور، جماران، 18 آذر 1359

"اين آدم از اول ادعا ميكرد كه مسلمان است و براي اسلام كار ميكند و كذا. من هم از اول فهميدم دروغ ميگويد "
ديدار با افسران و درجه داران، جماران، 3 شهريور 1360

نجواهای نجیبانه ( محمد نوری زاد)

نجواهای نجیبانه ( محمد نوری زاد)

ژوئیه 25, 2013

چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۲ ه‍.ش.

نجواهای نجیبانه ( محمد نوری زاد)



شما اینجا هستید: صفحه نخست » از دیگران » نجواهای نجیبانه ( محمد نوری زاد)
نجواهای نجیبانه ( محمد نوری زاد)

نجواهای نجیبانه ( محمد نوری زاد)


من با اطمینان می گویم این اثر نافذ در آینده مرجع بسیاری از احتجاجات تاریخی انقلاب اسلامی برای نویسندگان و فیلم سازان و داستان سرایان و هنرمندان و تاریخ نگاران خواهد بود.
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، خطاهای یک به یک بزرگان دینی وشخصیت های برجسته ی نظام اسلامی به جان جامعه رسوخ کرد. در این میان، برخی از مسئولان و منتقدان و اهل قلم – بنا به ضرورت هایی که از دل نوشته هایشان می شود بدانها پی برد – شروع به نگارش نامه یا نامه هایی چند به صاحب منصبان کردند. که در این میان، مثلاً نوشته های فردی چون محمد نوری زاد، رشته ای کوچک از سلسله ای بلندی است که تاریخِ این سالهای کشور ما حتماً این نوشته های ناچاری را در سینه ی خود ثبت و ضبط کرده و خواهد کرد.
دوست جوان و غیرت مند ما جناب “خسروی فارسانی” همت کرده اند و تا هرآنجا که مقدورشان بوده، این نوشته ها را – از روزهای نخستین انقلاب تاکنون – در مجموعه ای حجیم به اسم “نجواهای نجیبانه” جمع آوری کرده اند. من با اطمینان می گویم این اثر نافذ در آینده مرجع بسیاری از احتجاجات تاریخی انقلاب اسلامی برای نویسندگان و فیلم سازان و داستان سرایان و هنرمندان و تاریخ نگاران خواهد بود. بسهم خود از مؤلف گرامی این اثر که در مسیر جمع آوری و انتشار هزاران نامه و نوشته مشقات زندان و محرومیت از تحصیل را به جان خریده و ناگزیر تن به مهاجرت سپرده است، سپاس می گویم.
محمد نوری زاد نوزدهم تیرماه سال نود و دو تهران
فهرست مطالب
فهرست اجمالی (هفت جلد)
فهرست تفصیلی جلد اول
فهرست تفصیلی جلد دوم
فهرست تفصیلی جلد سوم
فهرست تفصیلی جلد چهارم
فهرست تفصیلی جلد پنجم
فهرست تفصیلی جلد ششم
فهرست تفصیلی جلد هفتم
سخن آغازین
بخش اول: پیش‌درآمد؛ آشنایی با ساختار جمهوری اسلامی و رهبران آن
نوشتارهایی از دانشنامه اینترنتی «ویکی‌پدیا»
«سید روح‌الله خمینی»
«سید علی خامنه‌ای»
«حسینعلی منتظری»
«ابوالحسن بنی‌صدر»
«اکبر هاشمی رفسنجانی»
«میرحسین موسوی»
«سید محمد خاتمی»
«محمود احمدی‌نژاد»
«مهدی کروبی»
«علی‌اکبر سعیدی سیرجانی»
«محمد نوری‌زاد»
«انقلاب ایران (۱۳۵۷)»
«حکومت جمهوری اسلامی ایران»
«عملکرد سید علی خامنه‌ای و سازمان‌های تابعه»
«انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)»
«جنبش سبز ایران»
«احتمال تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران (۱۳۸۸)»
«پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران»
«فهرست بازداشت‌شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم»
«جان‌باختگان اعتراضات به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران»
«شکنجه معترضان به نتایج اعلام‌شده انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)»
جدول‌هایی از دانشنامه اینترنتی «ویکی‌پدیا» (نگاه اجمالی)
«جنبش‌های ملی ایرانیان»
«انقلاب ۱۳۵۷»
«سیاست و حکومت ایران»
«نیروهای مسلح ایران»
«جدول اطلاعات ده دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران»
«شورش‌ها و تظاهرات‌های مهم در ایران پس از انقلاب ایران»
«شکنجه دولتی در ایران»
«کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷»
«قتل‌های زنجیره‌ای ایران»
«جنبش دوم خرداد»
«انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)»
«جنبش سبز ایران»
«زندانیان سیاسی سرشناس منتسب به جنبش سبز»
«جان‌باختگان در سرکوب معترضان بین سال‌های ۱۳۷۸-۱۳۸۸ ایران»
بخش دوم: نوشتارهای درباره چیستی و چرایی نامه‌نگاری به رهبران جمهوری اسلامی
«اتهام: نامه سرگشاده به رهبری!»؛ حمید تکاپو، ۳ بهمن ۱۳۸۸
«نوری‌زاد؛ نمای نزدیک»؛ آیدا قجر، ۹ خرداد ۱۳۸۹
«حکایت نامه‌های بی‌پاسخ به خامنه‌ای»؛ احمد سعیدی، ۴ دی ۱۳۸۹
«نامه‌های بی‌پاسخ؛ سیر تحول نامه‌های سرگشاده به آیت‌الله خامنه‌ای»، ۱۱ اسفند ۱۳۸۹
«ای رهبر فرزانه، ویران کردی خانه!»؛ بیژن صف‌سری، ۲۰ آذر
«در ستایش نوری‌زاد و شجاعت او»؛ مرتضی کاظمیان، ۲۱ آذر ۱۳۹۰
«نهضت کبوتران نامه‌بر»؛ محمد رهبر، ۲۲ آذر ۱۳۹۰
«پیامدهای نامه‌های اعتراضی به آیت‌الله خامنه‌ای»؛ اکبر گنجی، ۲۵ آذر ۱۳۹۰
فراخوان وبسایت محمد نوری‌زاد برای کمپین نامه‌نویسی به خامنه‌ای، ۲۷ آذر ۱۳۹۰
«فراخوان محمد نوری‌زاد، تحرکی به فضای سیاسی کشور بخشیده است»؛ علی افشاری، ۲۸ آذر ۱۳۹۰
«جنون قدرت!»؛ شهباز نخعی، ۳۰ آذر ۱۳۹۰
«در حمایت از پیشنهاد محمد نوری‌زاد»؛ مرتضی کاظمیان، ۸ دی ۱۳۹۰
«کمپین نامه‌نویسی به آیت‌الله خامنه‌ای»؛ رضا حاجی‌حسینی، ۸ دی ۱۳۹۰
«دوستان! خامنه‌ای ارزش مخاطب بودن ندارد، نامه‌هایتان را به پیشگاه مردم ایران بنویسید!»، ۱۴ دی ۱۳۹۰
«از سیاست‌نامه تا سیاستِ نامه‌ای»، ۱۵ دی ۱۳۹۰
«نامه ندهید، برنامه بدهید!»؛ احمد وحدت‌خواه، ۱۷ دی ۱۳۹۰
«اصلاح‌طلبان به جز نامه‌نویسی به رهبر و صدور بیانیه چه کار دیگری بلدند؟»، ۱۸ دی ۱۳۹۰
«نامه‌هایی برای خدا!»؛ بیژن صف‌سری، ۲۱ دی ۱۳۹۰
«فراخوان دوم نوری‌زاد و موجی فراتر»؛ یعقوب گوهری، ۲۶ دی ۱۳۹۰
«نامه‌نگاری به آیت‌الله به جای مبارزه یا تلنگر به وجدان مردم؟»؛ مهرداد قاسم‌فر، ۲۸ دی ۱۳۹۰
گزارش وبسایت روزنامه «گاردین» از نامه‌های سرگشاده محمد نوری‌زاد و دیگران به خامنه‌ای، ۲۲ تیر ۱۳۹۱
متن انگلیسی (English Text)
بخش سوم: نامه‌ها از روح‌الله خمینی
نامه عاشقانه روح‌الله خمینی به همسرش، فروردین ۱۳۱۲
نامه روح‌الله خمینی خطاب به علمای اسلام (قدیمی‌ترین سند مبارزاتی خمینی)، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳
نامه روح‌الله خمینی به محمدرضا پهلوی، ۱۷ مهر ۱۳۴۱
«حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها»: درباره «بود و نمود خمینی»؛ اکبر گنجی، مرداد ۱۳۸۹
وصیتنامه روح‌الله خمینی، ۲۹ دی ۱۳۵۸
نامه روح‌الله خمینی به مسؤولان نظام جمهوری اسلامی در مورد قبول آتش‌بس در جنگ، ۲۵ تیر ۱۳۶۷
بخش چهارم: نامه‌ها به روح‌الله خمینی
نامه بهشتی، موسوی اردبیلی، خامنه‌ای، باهنر و هاشمی رفسنجانی به خمینی، ۲۸ بهمن ۱۳۵۸
نامه‌های ابوالحسن بنی‌صدر به خمینی و اطرافیان او، طی سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳
«توضیح عمومی»؛ ابوالحسن بنی‌صدر
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۹
پاسخ خمینی به نامه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۹ بنی‌صدر
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱ خرداد ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۳ خرداد ۱۳۵۹
پاسخ خمینی به نامه ۱۳ خرداد ۱۳۵۹ بنی‌صدر
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۵ خرداد ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۱ تیر ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۳۰ تیر ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱ مرداد ۱۳۵۹
پاسخ خمینی به نامه ۱ مرداد ۱۳۵۹ بنی‌صدر
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۳ مرداد ۱۳۵۹
گزارش دیدار بنی‌صدر با خمینی، ۲۱ مرداد ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۲ مرداد ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۷ شهریور ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۷ شهریور ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۷ شهریور ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۸ شهریور ۱۳۵۹
پاسخ خمینی به نامه ۸ شهریور ۱۳۵۹ بنی‌صدر
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۴ شهریور ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۱۹ شهریور ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۸ شهریور ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۳ آبان ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۹ آبان ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۴ آبان ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۶ آبان ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۲۹ آبان ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۳۰ آبان ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۴ آذر ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۰ آذر ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به حسین خمینی، ۱۳ آذر ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۱ دی ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۹ دی ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۶ بهمن ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۱۵ بهمن ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۱۷ بهمن ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۱۷ بهمن ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، بهمن ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۴ بهمن ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۷ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۹ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۱ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خامنه‌ای، ۱۲ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۷ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۰ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به عبدالکریم موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور، ۲۰ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۳ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به حسینعلی منتظری، ۲۴ اسفند ۱۳۵۹
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۳ فروردین ۱۳۶۰
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱۸ فروردین ۱۳۶۰
نامه بنی‌صدر به عبدالکریم موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور، ۲۲ فروردین ۱۳۶۰
نامه بنی‌صدر به احمد خمینی، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۰
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۰
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۶ خرداد ۱۳۶۰
پیام بنی‌صدر به مردم ایران، ۱۷ خرداد ۱۳۶۰
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۲۲ خرداد ۱۳۶۰
پیام بنی‌صدر به مردم ایران، ۲۲ خرداد ۱۳۶۰
پاسخ بنی‌صدر به سخنان خمینی، ۲۵ خرداد ۱۳۶۰
پاسخ تکمیلی بنی‌صدر به خمینی، ۲۵ خرداد ۱۳۶۰
نامه بنی‌صدر به خمینی، ۱ مرداد ۱۳۶۳
نامه اکبر هاشمی رفسنجانی به خمینی، ۲۵ بهمن ۱۳۵۹
نامه محمد حسینی بهشتی به خمینی، ۲۲ اسفند ۱۳۵۹
نامه سرگشاده مهدی بازرگان به خمینی، ۱۶ خرداد
نامه سرگشاده «نهضت آزادی ایران» به خمینی، ۴ تیر ۱۳۶۰
نامه محمدکاظم شریعتمداری به خمینی، ۴ اردیبهشت ۱۳۶۱
نامه محمدرضا گلپایگانی به خمینی، در ارتباط با مرگ محمدکاظم شریعتمداری، ۱۳ فروردین ۱۳۶۵
توضیح حسینعلی منتظری در مورد مرگ محمدکاظم شریعتمداری
«در زندان ولایت فقیه»؛ روایت رضا صدر (برادر بزرگ‌تر موسی صدر) از مرگ محمدکاظم شریعتمداری
نامه مرتضی پسندیده (برادر بزرگ‌تر خمینی) به خمینی، ۱۵ مرداد ۱۳۶۲
مقدمه عباس خسروی فارسانی بر نامه مرتضی پسندیده به خمینی
نامه مهدی بازرگان به خمینی، ۳ اسفند ۱۳۶۲
نامه علی‌اکبر محتشمی‌پور (وزیر کشور) به خمینی، درباره «نهضت آزادی»، ۳۰ بهمن ۱۳۶۶
پاسخ منسوب به خمینی، به نامه علی‌اکبر محتشمی‌پور، درباره «نهضت آزادی»
نامه احمد خمینی به مرتضی پسندیده، درباره «نهضت آزادی»
«جنازه‌ای به اسم قاضی صلواتی و «نهضت آزادی»»؛ محمد نوری‌زاد، ۵ آبان ۱۳۹۱
«نامه‌ای با امضای پدر به خط پسر؟»؛ محمد صادقی، ۶ آبان ۱۳۹۱
تلگرام مهدی بازرگان به خمینی و درخواست گفتگو پیرامون جنگ، ۱۷ فروردین ۱۳۶۷
نامه سرگشاده «نهضت آزادی ایران» به خمینی، اردیبهشت ۱۳۶۷
نامه سرگشاده مهدی بازرگان به خمینی، ۱۲ مهر ۱۳۶۷
مکاتبات حسینعلی منتظری و خمینی، طی سال‌های ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸
نامه محرمانه محمدی ری‌شهری، وزیر اطلاعات، به خمینی، یک ماه پس از پذیرش قطعنامه، تابستان ۱۳۶۷

کوهنوردان – طرحی از مانا نیستانی

ژوئیه 24, 2013

«شايعه حذف اصلاح‌طلبان از وزارتخانه‌های کليدی»

ژوئیه 24, 2013

 
«شايعه حذف اصلاح‌طلبان از وزارتخانه‌های کليدی»

روزنامه آرمان در شماره چهارشنبه ضمن انتشار گزارشی درباره «آخرين گمانه زنی ها» درباره اعضای کابينه حسن روحانی، خبر داده است که «محسن قمی، معاون ارتباطات بين الملل دفتر علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی» به عنوان وزير اطلاعات و حسام الدين آشنا به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس شورای اسلامی معرفی خواهند شد.
روزنامه قانون گزارشی درباره «شايعه حذف اصلاح‌طلبان از وزارتخانه‌های کليدی» منتشر کرده و نوشته است: «با مشخص شدن نسبی ترکيب کابينه به‌نظر می‌رسد منازعه رسانه ای و سياسی» بر سر تعيين اعضای دولت حسن روحانی «به نفع افراطيون و تندروها به پايان رسيده و چهره‌های اصلاح طلب در بيشتر وزارتخانه‌های کليدی دولت تدبير و اميد حضور ندارند.»
حميدرضا جلايی پور از اعضای حزب مشارکت در گفت و گو با روزنامه اعتماد از «بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه مدنی» خبر داده و گفته است: «برای انتخابات مجلس از حالا برنامه داريم.»
 
 
فهرست متفاوت روز نامه آرمان از وزرای احتمالی دولت روحانی
روزنامه آرمان ضمن انتشار گزارشی درباره «آخرين گمانه زنی ها» درباره اعضای کابينه حسن روحانی، خبر داده است که «محسن قمی، معاون ارتباطات بين الملل دفتر علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی» به عنوان وزير اطلاعات به مجلس شورای اسلامی معرفی خواهد شد.
اين روزنامه نوشته است «در آستانه استقرار دولت و معرفی اعضای کابينه همگان اعم از توده‌های عام و نخبگان کشور چشم به چرخش قلم رئيس جمهور منتخب دارند تا ببيند که در طومار نهايی اعضای کابينه چه افراد و شخصيت‌هايی نامشان گنجانده شده اند.»
در ميان فهرست در روزنامه آرمان از وزرا و معاونان احتمالی دولت حسن روحانی به ندرت چهره اصلاح طلبی ديده می شود و فهرست اين روزنامه با فهرست های پيشتر منتشر شده از وزرای احتمالی دولت آينده، تفاوت های چشمگيری دارد.
روزنامه آرمان از اسحاق جهانگيری به عنوان معاون اول حسن روحانی و از  محمد فروزنده که سال ها با حکم رهبر جمهوری اسلامی رياست بنياد مستضعفان و جانبازان را بر عهده داشت به عنوان «دبير شورای عالی امنيت ملی» آينده نامبرده است.
در اين فهرست از علی يونسی وزير اطلاعات دوره رياست جمهوری محمدخاتمی به عنوان وزير احتمالی کشور و محسن قمی معاون فعلی «ارتباطات بين الملل دفتر علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی» به عنوان وزير اطلاعات مورد نظر حسن روحانی نامبرده شده است.
محمدرضا عارف کانديدای اصلباح طلبان در انتخابات رياست جمهوری را که در روزهای منتهی به انتخابات به درخواست محمد خاتمی و به منظور هموارکردن راه ائتلاف ميان اصلاح طلبان و حسن روحانی از کانديداتوری کناره گرفت به نوشته اين روزنامه به عنوان «وزير ارتباطات» به مجلس شورای اسلامی معرفی خواهد شد.
روزنامه آرمان همچنين از حسين علايی که از او به عنوان «درياسالار پاسدار» نامبرده به عنوان وزير دفاع نامبرده و خبر  داده است که محمدجواد ظريف سفير و نماينده دائم جمهوری اسلامی ايران در سازمان ملل در فاصله سال های ۸۱ تا ۸۶ به عنوان وزير پيشنهادی برای وزارت خارجه به مجلس معرفی خواهد شد.
اين روزنامه از حسام الدين آشنا داماد قربانعلی دری نجف آبادی وزير اسبق اطلاعات و نماينده فعلی رهبر جمهوری اسلامی به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی نامبرده است، سمتی که پيشتر از احمد مسجد جامعی به عنوان گزينه اصلی آن نامبرده می شد.
به گزارش روزنامه آرمان، محمدباقر نوبخت معاون فعلی پژوهش‌های اقتصادی مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت به عنوان وزير اقتصاد و دارايی، محمد نهاونديان به عنوان وزير صنعت، معدن و تجارت، و  حسين کاظم‌پور اردبيلی به عنوان وزير نفت به مجلس شورای اسلامی معرفی می شوند. عباس آخوندی وزارت راه،مسکن و شهرسازی، رضا اردکانيان  وزارت نيرو، مرتضی بانک وزارت کار و امور اجتماعی، و بيژن ذوالفقار نسب  وزارت ورزش و جوانان را در دولت حسن روحانی بر عهده خواهند گرفت.
اين روزنامه از محمدرضا ظفرقندی به عنوان وزير پيشنهادی بهداشت و آموزش پزشکی، رضا فرجی دانا به عنوان وزير پيشنهادی علوم و تحقيقات نامبرده و برای رضا اميری صالحی نيز دو سمت وزارت آموزش و پروش و همچنين رياست سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری را پيشبينی کرده است.
روزنامه آرمان همچنين از محمود واعظی معاون فعلی پژوهش‌های سياست خارجی مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت به عنوان «رئيس نهاد رياست جمهوری»،از صفدر حسينی را به عنوان وزير کشاورزی نامبرده و گزارش داده است که مسعود نيلی به رياست سازمان مديريت و برنامه و بودجه، و محمدعلی نجفی نيز به عنوان رئيس شورای مشاوران رياست جمهوری در دولت حسن روحانی منصوب می شوند.
 
«شايعه حذف اصلاح‌طلبان از وزارتخانه‌های کليدی»
روزنامه قانون در شماره دوم مرداد ماه گزارشی درباره «شايعه حذف اصلاح‌طلبان از وزارتخانه‌های کليدی» منتشر کرده و نوشته است: «با مشخص شدن نسبی ترکيب کابينه به‌نظر می‌رسد منازعه رسانه ای و سياسی» بر سر تعيين اعضای دولت حسن روحانی «به نفع افراطيون و تندروها به پايان رسيده و چهره‌های اصلاح طلب در بيشتر وزارتخانه‌های کليدی دولت تدبير و اميد حضور ندارند.»
اين روزنامه همچنين نوشته است: «از همان زمان که روزنامه کيهان در سرمقاله خود دکتر روحانی را از بکارگيری محمدرضا عارف به‌عنوان معاون اول رياست جمهور  برحذر داشت ، جريان فشار به رئيس جمهور  منتخب برای استفاده نکردن از اصلاح طلبان در کابينه جرقه خورد.»
روزنامه قانون به استناد نوشته فيس بوکی حسن يونسی، فرزند علی يونسی رئيس کميسيون سياسی و امنيتی تيم حسن روحانی،از قول او نوشته است: «در هر صورت بايد از کليت کابينه پيشنهادی روحانی حمايت جدی کرد حتی اگر وزرای پيشنهادی برای وزارتخانه‌های کليدی، مطلوب اصلاح طلبان نباشد.»
اين روزنامه تاکيد کرده که اصلاح طلبان نيز در قبال کابينه احتمالی حسن روحانی موضعی «ملايم» و مشابه با حسن يونسی اتخاذ کرده اند، از قول هادی خامنه ای که دبيری «مجمع نيروهای خط امام» نزديک به اصلاح طلبان را بر عهده دارد، نوشته است: «نتيجه انتخابات رياست جمهوری فرصتی را برای خدمت کردن، اصلاح جامعه و بالا بردن اذهان، اطلاعات و فرهنگ مردم به‌وجود آورده که احزاب سياسی بايد از اين فرصت استفاده کنند.»
روزنامه قانون تاکيد کرده است که حتی با کنار گذاشتن اصلاح طلبان از کابينه حسن روحانی هم «حملات به اصلاح طلبان همچنان ادامه دارد و جريان تندرو از فشار خود بر رئيس جمهور منتخب نکاسته است» چرا که بيم آن دارد تا حسن روحانی «در لحظات آخر در ترکيب ارائه شده به مجلس تغييراتی دهد.»
قانون نوشته است: «شايد به همين دليل است که روزنامه کيهان در يکی از مطالب خود مجلس را مورد خطاب قرار داده و از نمايندگان می‌خواهد که به چهره‌های اصلاح طلب رای ندهند.»
گزارش روزنامه قانون درباره «شايعه حذف اصلاح‌طلبان از وزارتخانه‌های کليدی» درحالی منتشر شده است که حميدرضا جلايی پور از اعضای حزب مشارکت در گفت و گو با روزنامه اعتماد از «بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه مدنی» خبر داده و گفته است: «برای انتخابات مجلس از حالا برنامه داريم.»
حميدرضا جلايی پور در گفت و گو با محمدحسين مهرزاد خبرنگار روزنامه اعتماد، «عدم سهم خواهی از حسن روحانی» را سياست اصلاح طلبان توصيف کرده و گفته است: «اصلاح‌طلبان برنامه‌های آقای روحانی و شخص ايشان را جدی گرفته‌اند. مهم‌ترين دغدغه اصلاح‌طلبان امروز اجرای برنامه‌های آقای روحانی است. ما می‌دانيم که ايشان بايد برای کابينه‌اش از مجلس فعلی رای اعتماد بگيرد و وزرا بايد کسانی باشند که بتوانند در همين فضای فعلی سياسی تعامل و کار کنند.»
به نوشته اين روزنامه، حميدرضا جلايی پور با تاکيد براينکه «مطالبات ما چيزی بيش از برنامه‌های آقای روحانی نيست»، گفته است: «اگر اين برنامه‌ها توسط کابينه‌يی با افراد مستقل، اصلاح‌طلب يا حتی اصولگرا قابليت اجرا پيدا کند به طور حتم اصلاح‌طلبان نيز از آن حمايت می‌کنند.»
اين چهره اصلاح‎طلب درباره شيوه سياست ورزی اصلاح طلبان در چهارسال آينده نيز گفته است: «اصلاح‌طلبان بايد به عرصه اجتماعی بازگردند. بايد در اين چهار سال به سمت نظام حزبی، تشکيل NGOها و تقويت نهادهای مدنی بپردازند.»
منبع:رادیو فردا

mercredi 24 juillet 2013

مشکل «ماگروهی»ها با محسن مخملباف...،
هادی خرسندی

ما گروهی از دانشگاهيان، هنرمندان، روزنامه نگاران، فعالان مدنی، بورسيه ها، حزب اللهی ها، فريب خورده ها، گروگان شده ها، لابيگرها،  تئوريسين ها، نظريه پردازها، پرقيچی ها، کوچک ابدال ها، پامنبری ها، توپ جمع کن ها، خوشخدمت ها، سياهی لشگرها، طلبه ها، پشيمان ها و عذرخواه های حکومت اسلامی، از اينکه آقای مخملباف بدون اجازۀ ما به اسرائيل رفته ايشان را محکوم ميکنيم. در حاليکه اگر با ما تماس گرفته بود راهنمائيش ميکرديم که کجاها برود و با چه کسانی تماس بگيرد. ضمناً يکی از امضا کنندگان اين نامه مبلغی لير اسرائيلی از بقال سرکوچه شان در بيت المقدس طلبکار است که ميتوانست حواله کند که آقای مخملباف آن را گرفته و معادل آن را در آمريکای جهانخوار به اين امضا کنندۀ عزيز بدهد.
ما گروهی ..... در اين نامۀ سرگشاده به آگاهی عموم ميرسانيم: «آقای محسن مخملباف .... مبارزه‌ی سياسی و اخلاقیِ انسانهای‌های معمولی را در بسترهای پر از خشونت به تصوير کشيد. اصرار آقای مخملباف بر دستيابی به حقيقت و عدالت، منجر به تبعيد او از ايران شده‌است. در حالی که فلسطينيان رنج طاقت‌فرسايی را به دوش می‌کشند، ما چگونه می‌توانيم درس‌هايی را که آقای مخملباف به ما آموخته‌است فراموش کنيم؟»
ما گروهی، خصوصاً استادان دانشگاهی که از آقای مخملباف «درس آموخته»ايم، اينک از همۀ خوانندگان اين نامه ميپرسيم که «چگونه» اين درس ها را «فراموش کنيم؟». اغلب ما در آرزوی يک بند انگشت الزايمر پرپر ميزنيم که بلکه اين آموخته ها را از ياد ببريم و به وضعيت پيش از آموزش مخملبافی برگرديم که بوئی از اين چيزها نبرده بوديم! ما گروهی، بار ديگر اين عبارت تاريخی را برای جهانيان تکرار ميکنيم که: «در حالی که فلسطينيان رنج طاقت‌فرسايی را به دوش می‌کشند، ما چگونه می‌توانيم درس‌هايی را که آقای مخملباف به ما آموخته‌است فراموش کنيم؟» و تقاضا داريم به وضع ما رسيدگی شود.
ماگروهی اطمينان داريم که اگر اقای مخملباف به اسرائيل نرفته بود حالا نخست وزير اسرائيل جرأت نمبکرد در سايت خودش نتن.ياهو.داتکام به جناب آقای روحانی منتخب ملت ايران دری وری بگويد. بديهی است چنانچه آرمان های بشری جناب آقای احمدی نژاد – منتخب قبلی ملت ايران - در امحای اسرائيل از روی نقشۀ جهان عملی شده بود، اصلاً امکان فيلمسازی در اسرائيل برای آقای مخملباف پيش نميامد و چنانچه عمليات محوسازی هنگامی عملی ميشد که آقای مخملباف هم در اسرائيل ميبود، او هم از روی نقشۀ جغرافی حذف ميشد. اکنون که متأسفانه فرصتی برای جناب آقای احمدی نژاد باقی نمانده از جناب آقای روحانی تقاضا داريم پيش از عملی کردن اين طرح بزرگ، مطالبات نقدينۀ يکی از امضاکنندگان ما را از بقال اسرائيلی فوق الذکر زنده نموده، عمليات محوسازی را ادامه دهند.
ماگروهی، بر خلاف فرمايش تاريخی قائد سابقمان جناب دکتر احمدی نژاد که فرمود «آب را اونجائی بريزيد که ميسوزه»، راستش داريم آب را اونجائی ميريزيم که نميسوزه يا کمتر ميسوزه! چرا که نميخواهيم اصل قضيه را فاش کنيم. بديهی است اگر فيلم فستيوالی آقای مخملباف در بارۀ بهائيان نميبود، بلکه مثلاً در زمينه قهرمانسازی از يکی از عناصر حجتيه ميبود، نه تنها ايشان را مورد تشويق قرار ميداديم بلکه آن مبلغ ناچيزی هم که يکی از ماگروهی از بقال اسرائيلی طلب دارد را به عنوان کمک کوچکی به هزينۀ آن فيلم بزرگ در اختيار آقای مخملباف قرار ميداديم. . ماگروهی اين نامۀ سرگشاده را به محسن مخملباف مينويسيم ولی برخلاف قواعد دستوری و نامه نگاری، بهيچوجه او را مخاطب قرار نداده و با صيغۀ سوم شخص غايب، پشت سر او حرف ميزنيم تا همگان بدانند که ما ديگر به او محل نميگذاريم.
ما گروهی «با سرکوب دولت ايران عليه شهروندان بی‌گناه آشنا هستيم» و در کنار اينجور حمله های تکراری و جمله های سوخته و عبارت های آبدوغ خياری و نخ-نما که ميرحسين و کروبی و خاتمی و هاشمی هم ميگويند، يک فحش تر و تازه و دست اول و کت و کلفت نثار آقای مخملباف ميکنيم که «وجدان انسانی» ندارد! آقای مخملباف اگر وجدان انسانی ميداشت از زندگی باغبان بيت رهبری فيلم ميساخت نه باغبان مرکز بهائيان. بهائی هائی که برادران حزب الله ما هرکدامشان را توانستند، در ايران از کوه به پائين پرتاب کردند يا آتش زدند يا سنگباران کردند تا به سزای اعمال خود برسند.
ماگروهی، با اينهمه استاد دانشگاه که در ميانمان هست، بلد نبوديم به جای اينهمه ضجه و زنجموره، دو کلام بنويسيم مثلاً که: «ما گروهی ......  ناخشنودی خود را از شرکت فيلمساز برجستۀ ايرانی، آقای مخملباف در جشنواره‌ی بين‌المللی فيلم بيت‌المقدس اعلام داشته و هرگونه بهره برداری سياسی و ضد فلسطينی دولت اسرائيل را - از حضور ايشان در اين مراسم هنری و غيرسياسی، - محکوم ميکنيم. ما اطمينان داريم که آقای مخملباف نيز با افکار و احساسات انسانی که دارد، در حمايت از حقوق خلق فلسطين و انزجار از خشونت های دولت اسرائيل، با ما همصدا و در کنار ماست.»
نه خير. ماگروهی اگر بلد بوديم بدون روضه خوانی و سينه زنی و ننه من غريبم، اينطور تر و تميز و بی شيله پيله نامه بنويسيم که ديگر جزو ماگروهی نبوديم. «ماگروهی» بودن، خودش يک شرايطی دارد که فقط آنان که در لژ ماگروهی نشسته باشند، ميدانند!