lundi 13 octobre 2014

این خودرو مازراتی به خاطر استفاده از رینگ ها ، دستگیره و برخی دیگر از اقلام تزییناتی خودرو به رنگ طلایی ، در تهران مشهور شده است .

"مازراتی طلایی تهران" این ماشین است +

این خودرو مازراتی به خاطر استفاده از رینگ ها ، دستگیره و برخی دیگر از اقلام تزییناتی خودرو به رنگ طلایی ، در تهران مشهور شده است .










خانه 4 میلیون یورویی و حقوق 10000 یورویی سفیر جمهوری اسلامی در فنلاند

خانه 4 میلیون یورویی و حقوق 10000 یورویی سفیر جمهوری اسلامی در فنلاند

رسول موسوی، سفیر رژیم جمهوری اسلامی در فنلاند در کنار ساختن زندگی ای اشرافی برای خود و خانواده اش از جیب ملت ایران، فرزندانش را هم از این تاراج بهره مند کرده و به دانشگاه های جهان غرب فرستاده است.

به گزارش آژانس ايران خبر رسول موسوی، سفیر رژیم جمهوری اسلامی در فنلاند در کنار ساختن زندگی ای اشرافی برای خود و خانواده اش از جیب ملت ایران، فرزندانش را هم از این تاراج بهره مند کرده و به دانشگاه های جهان غرب فرستاده است.
بنا به گزارش این پایگاه خبری  سفرا و ديپلماتهاي ايران خانواده هايشان را برای تحصیل به خارج از کشور روانه میکنند تا بتوانند بعد از تحصیل اقامت اروپا بگیرند. رسول موسوی , سفير ايران در فنلاند، يك نمونه از اين افراد است.
 این فرد در زمان پناهندگی حسین علیزاده دیپلمات پیشین ایران در فنلاند مسئول و سفیر سفارت ايران در فنلاند بوده و همچنان پس از 5 سال دریافت حقوق 10000 یورویی ریاست سفارت را به عهده دارد. همچنین این سفیر در فنلاند اقامتگاهی تهیه کرده است به مبلغ حدود 4 میلیون یورو.
پسر سفیر مزبور در کشور فنلاند در شهر هلسینکی دانشجوی دانشگاه آلتو در رشته ی مکانیک است و دخترش نیز در کشور ژاپن تحصیل می کند.

 
در همين گزارش چنين آمده است : چرا این مزدوران دولتی با پول نفت مردم حق افراد دیگر را حتی در خارج از ایران هم می خورند و حق ملت را پایمال می کنند و خود و خانواده شان هم در اروپا تحصیل می کنند و در آخر هم اقامت اروپا را دریافت می کنند؟ چرا واقعاً این افراد تحریم نمی شوند؟!!! 
 
 
 آژانس ايران خبر

منابع کرد در اقلیم کردستان فاش کردند که عملیات داعش برای اشغال شهر کردنشین کوبانی در شمال سوریه، توسط یک داعشی کُرد فرماندهی می‌شود.

منابع کرد در اقلیم کردستان فاش کردند که عملیات داعش برای اشغال شهر کردنشین کوبانی در شمال سوریه، توسط یک داعشی کُرد فرماندهی می‌شود.
رسانه‌های اقلیم کردستان گزارش دادند که یکی از اعضای کُرد داعش با نام "ابو خطاب الکردی"، فرماندهی عملیات این گروه برای اشغال کوبانی در شمال سوریه را بر عهده دارد.
ابوخطاب از خطرناکترین سرکردگان داعش است و به منطقه آشنایی دارد.

عکس/

عکس/

به گزارش العهد، مدافعان کرد عین العرب امروز شماری از اعضای گروه تروریستی داعش را در یک کمین گرفتار کرده و آنها را به هلاکت رساندند. بنابر این گزارش، در این عملیات تروریستی شمار زیادی از تروریستها کشته و زخمی شدند.


به گزارش العهد، مدافعان کرد عین العرب امروز شماری از اعضای گروه تروریستی داعش را در یک کمین گرفتار کرده و آنها را به هلاکت رساندند.

بنابر این گزارش، در این عملیات تروریستی شمار زیادی از تروریستها کشته و زخمی شدند.


همچنین در این درگیری، "صدام الجمل" یکی از سرکردگان داعش در عین العرب به هلاکت رسید. وی پیش از پیوستن به داعش از اعضای ارشد ارتش آزاد در سوریه محسوب می‌شد.

درگیری‌ها در عین العرب از صبح امروز میان داعش و مدافعان کرد از سرگرفته شد. تروریستها با وجود تلاش بسیار برای کنترل کامل این منطقه، با گذشت یک ماه هنوز نتوانسته اند از سد مقاومت قهرمانانه مدافعان کرد عبور کنند.

این در حالی است که منابع امنیتی روز گذشته از تجهیز گروه تروریستی داعش به تسلیحات جدید در عین العرب خبر داده بودند. البته در طرف مقابل مدافعان کرد عین العرب با توجه به بسته بودن مرز با ترکیه توسط ارتش این کشور، هیچ گونه کمکی دریافت نکرده اند و در محاصره کامل داعش و ارتش ترکیه قرار دارند.

سرنوشت دردناک کرد‌های کوبانی

سرنوشت دردناک کرد‌های کوبانی

کردهای کوبانی با ناامیدی به بمباران، کشتار و نابودی شهر خود می‌نگرند. آنها مسیرهای طولانی در بیابان‌ها و راه‌های خاکی اطراف کوبانی را پشت سر می‌گذارند تا اینکه شاید در آنسوی مرز، در ترکیه مکانی امن یابند.
ابعاد جدید پرونده بابک زنجانی در گفتگو با پارسینه/
بابک زنجانی به گفته خودش دارای بیش از ۷۰ شرکت از جمله شرکت هولدینگ توسعه سورینت قشم، اولین بانک سرمایه‌گذاری اسلامی در مالزی، سهامدار شرکت هواپیمایی انور ترکیه، مؤسسه مالی اعتباری در امارات و بانک ارزش تاجیکستان است


آغاز ماجرا تقریبا به 15 ماه پیش می‌رشد که کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با بدست آوردن اطلاعاتی متوجه شد که فردی به نام بابک زنجانی حدود 13 میلیارد تومان معیانات نفتی تحویل گرفته،اما بابت فروش این میعانات پولی به دولت پرداخت نکرده است. 
اما همانند گذشته مسئولین مربوطه این بحث را جدی نگرفته و سعی در ساکت کردن جو به وجود آمده داشتند اما کمیسیون انرژی قانع نشد و با پیگیری بیشتر ابعاد پنهان مساله نیز روشن شد و مسئولان شرکت نفت و وزارت نفت دولت سابق به کميسيون انرژي احضار شدند، اما توضيحاتشان به هيچ وجه کافي و قانع کننده نبود و با اظهارات بابک زنجاني مغايرت بسيار داشت.

بابک زنجاني در جلسهاي که با کميسيون انرژي مجلس داشت فيش‌هاي واريزي پرداخت پول نفت کشور به بانک مرکزي را به نمايندگان مجلس ارائه کرد اما بانک مرکزي هيچگاه صحت و سقم اين فيش‌ها را تاييد يا رد نکرد.

 داستان ادامه داشت تا اينکه بابک زنجاني حواله‌اي ارائه داد مبني بر اينکه قائم مقام بانک مرکزي تاجيکستان واریز این پول به حساب بانک مرکزی ایران را تاييد کرده است. اما بانک مرکزي دراين باره واکنش رسمي نشان نداد تا اينکه با بررسي نمايندگان مجلس مشخص شد،  بابک زنجاني سه ميليون دلار رشوه به قائم مقام بانک مرکزي تاجيکستان داده تا اين سند را جعل کند و زنجاني هم با سند جعلي به مجلس آمده بود و مدعي بود که پول نفت را داده است. در نهايت با جلسه‌هاي متعددي که با دستگاه‌هاي نظارتي برگزار شد و با ارائه مدارک و مستندات به دستگاه قضايي حکم بازداشت زنجاني صادر شد.

به هر حال پرونده بابک زنجانی به مرور زمان به یکی از پر زمان‌ترین پرونده‌های فساد مالی در کشور تبدیل می‌شود و این روزها نیز خبر می‌رسد که گردن کلفت‌های دولتی، پشت‌پرده پرونده وی را تشکیل داده‌اند.

بابک زنجانی به گفته خودش دارای بیش از ۷۰ شرکت از جمله شرکت هولدینگ توسعه سورینت قشم، اولین بانک سرمایه‌گذاری اسلامی در مالزی، سهامدار شرکت هواپیمایی انور ترکیه، مؤسسه مالی اعتباری در امارات و بانک ارزش تاجیکستان است. او همچنین شرکت‌هایی در دوبی، ترکیه و تاجیکستان دارد. در یکی از قطعنامه‌های تحریم اتحادیه اروپا که از او اسم برده شده ۱۵ شرکت منتسب به او نام برده شده است.

 وی در مصاحبه‌ای گفته است که ۶۴ شرکت داخلی و خارجی دارد و هم‌اکنون نیز در ایران و دیگر کشورهای دنیا با ۱۷ هزار نفر پرسنل مشغول ارائه تجارت و خدمات می‌باشد. زنجانی همچنین مالک و رییس هیات مدیره باشگاه فوتبال راه‌آهن است و در ۱۴ آذر ۱۳۹۲ در گفتگویی با علی پروین اعلام کرده بود حاضر است ۲۰۰ میلیارد تومان نقد بدهد تا مالک باشگاه پرسپولیس شود. وی همچنین رئیس هیئت مدیره هواپیمایی قشم نیز می‌باشد.

اما هر روز که می‌گذرد ابعاد جدیدی از ماجرا و همدستان وی شناسایی می‌شوند و هنوز هم خبری از مصادره اموال وی و تسویه بدهی نمی‌باشد. از یک سو معاون قوه قضائیه شواهد جدیدی از این پرونده را بازگو می‌کند و در جایی دیگر مقامات مسئول از شگردهای این میلیاردر زندانی در فریب مسئولان روایت‌ می‌کنند. اما ماجرای بررسی و پیگیری پرونده بابک زنجانی به کجا رسیده است؟


زمانیان دهکردی: پرونده بابک زنجانی به شکل جدی در حال پیگیری است

سید سعید زمانیان دهکردی، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارسینه در خصوص آخرین وضعیت بررسی و پیگیری پرونده بابک زنجانی گفت: بعد از تحقیق و تفحصی که صورت گرفت و مواردی که در ارتباط با مسائل مختلف به وجود آمد، دستگاه قضایی وارد قضیه شده و به شکل جدی موارد را دنبال می‌کند.

وی افزود: مواردی که در حال حاضر مورد بررسی قرار دارد نحوه معاملاتی است که وی انجام داده است و همچنین نقشی که در این معاملات داشته است.

زمانیان در ادامه اضافه کرد: همچنین باید مشخص شود که چه کسانی پشت پرده ماجرا قرار داشتند و این همه پول از کجا آمده و چگونه هزینه شده است و به دستور چه کسانی این موارد دنبال شده است.

وی تصریح کرد:با توجه به بدهی بابک زنجانی باید مشخص شود که این پول‌ها در حال حاضر کجاست و اصلا این پول‌ها را چه کسی به او داده است.

نماینده مردم شهرکرد در پایان خاطرنشان کرد: شرکت‌هایی توسط بابک زنجانی تاسیس شده است که باید بدانیم در چه راستایی فعالیت می‌کرده‌اند و در زمینه‌های مختلف نیز تکلیف آن مشخص شود که همه این مسائل در حال پیگیری و بررسی می‌باشد.


یوسفیان‌ملا: ما به دنبال مجازات بابک زنجانی نیستیم بلکه به دنبال پس گرفتن پول‌ها می‌باشیم

عزت‌الله یوسفیان ملا، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی نیز در پاسخ به خبرنگار پارسینه اظهار داشت: پرونده بابک زنجانی در دستگاه قضایی در حال پیگیری می‌باشد.

وی افزود: آخرین بررسی که توسط ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی انجام شد، این است که مسمم هستند تا پول را پس بگیرند.

یوسفیان ملا اظهار امیدواری کرد: با این اتفاقی که چند روز پیش توسط اتحادیه اروپا رخ داد و نام ایشان را از لیست تحریم‌ها حذف کردند، گام خوبی برداشته شد و بر این اساس هر جا پولی شناسایی شود، به راحتی می‌توانیم پس بگیریم.

وی ادامه داد: ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مصرانه از وزارت امور خارجه و دست اندرکاران مسائل اقتصادی در خارج از کشور تقاضا دارد در شناسایی پول‌هایی که بابک زنجانی از کشور خارج کرده است و همچنین نقدینگی وی در کشور همتی همه جانبه به خرج دهند تا ان شالله این پول برگردد.

نماینده مردم آمل در خانه ملت تاکید کرد: این ستاد اصلا و ابدا به دنبال این نیست که بابک زنجانی را به سرعت مجازات کند، بلکه ما به دنبال این هستیم که پول را پس بگیریم. البته مجازات سر جای خود قرار دارد.

وی اضافه کرد: فرض کنید 10 نفر در این مسئله همچون مه آفرید به اشد مجازات محکوم شوند، چه چیزی عاید کشور می‌شود؟ آن‌چیزی که کشور نیاز دارد، ارز خارج شده است لذا قوای سه‌گانه مصمم هستند تا پول را پس نگرفته‌اند، این مسئله را از دستور کار خارج نکنند.

عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس تصریح کرد: نباید بگویند چون مسئله قضایی شد، دیگر ستاد منتظر می‌ماند. بله ستاد منتظر می‌ماند و دستگاه قضایی نیز کار خود را کند. اما اصل برای دستگاه قضایی پول است.

وی با اشاره به دارایی‌های بلوکه آزاد شده در ژنو 2 بیان داشت: ما این همه در ژنو2 چانه زدیم تا 500 میلیون دلار پس بگیریم، اما بابک زنجانی حدود 2 میلیارد و 600 میلیون دلار در اختیار دارد. یعنی تنها خورده این پول همان پول پس گرفته از مذاکرات ژنو 2 می‌شود. جمهوری اسلامی ایران به راحتی نمی‌تواند این مبلغ را رها کند، اصلا با عقل جور در نمی‌آید.

یوسفیان‌ملا افزود: اینکه بابک زنجانی نیز در شناسایی اموالش همکاری کند، به نفع خودش است، چرا که اموالش در خارج از کشور بوده و همه نیز از دستگیری وی مطلع شده‌اند و قطعا در آن کشورها کسانی هستند که به این اموال دست‌اندازی کنند و بیش از اینکه بدهکار است، اموالش نابود شود. به هر حال این‌ها اموال یک ایرانی بوده که باید حفظ شود تا ان شالله مطالبات جمهوری اسلامی ایران نیز وصول شود.

وی خاطرنشان کرد: اینجا ستاد نمی‌گوید که ما خواهان اشد مجازت هستیم، بلکه ما خواهان این هستیم که با اشد تصمیمات پول را پس بگیریم. برای ما در حال حاضر پول بسیار مهم است و خزانه دولت و کشور نیاز به این پول دارد. 2 میلیارد و 600 میلیون دلار رقم کمی نیست که به راحتی از آن بگذریم. 

این نماینده مجلس ادامه داد: نظر قوای سه‌گانه که هیچ اختلاف نظری نیز در آن وجود ندارد همین موضوع است که باید پول پس گرفته شود.

به گفته یوسفیان‌ملا دستگاه قضایی لحظه‌ای از بررسی پرونده بابک زنجانی غافل نشده و افراد و اشخاص مرتبط شناسایی شده‌اند که برخی بازداشت و برخی دیگر به دلیل مرتبط نبودن با پرونده مذکور آزاد شده‌اند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: همه ابعاد پرونده در حال حرکت بوده اما بعد قضایی با سرعت بیشتری در حال پیشروی است در صورتی که در بعد سیاست خارجی مقداری ضعف داریم که در این راستا نیز باید به موازات قوه قضائیه محکم پا پیش بگذارند تا با شناسایی اموال بابک زنجانی بدهی کشور را وصول کنند.

حیدرپور: با رسیدگی دقیق می‌توان گردن کلفت‌های پرونده بابک زنجانی را دستگیر کرد
عوض حیدرپور، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه دست‌های پشت پرده در پرونده زنجانی دخیل بوده‌اند، اظهار داشت: زمانی که یک نفر بتواند نفت را تحویل بگیرد، ارز را به داخل کشور بیاورد، خط هواپیمایی دایر کرده و هواپیما وارد کشور کند و حتی معاملات بزرگی در کشور انجام دهد، طبیعی است که باید عوامل دیگری نیز در ماجرا دست داشته باشند که تسهیلات لازم را برای این کار بزرگ انجام شده فراهم کنند.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: اگر رسیدگی‌ها به صورت دقیق و منظم انجام گیرد، می‌توان عوامل موثر در این فرایند و گردن کلفت‌های پرونده بابک زنجانی را دستگیر کرده و پای میز محاکمه کشاند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی افزود: دلال‌هایی در پرونده بابک زنجانی کارها را پیگیری می‌کردند که برخی از آن‌ها دلال‌های بخش خصوصی هستند و بخشی نیز در سیستم دولتی اخذ مجوزات لازم را انجام داده‌اند که در روند فعالیت‌ها تسریع ایجاد شود. در مورد پرونده آقای زنجانی هم افرادی از دولت گذشته و هم برخی افراد در بخش خصوصی کمک‌ها و تسهیلاتی را فراهم کرده‌اند.

حیدرپور در بخش پایانی اظهارات خود از خواست مردم برای برخورد با متخلفان خبر داد و عنوان کرد: قوه قضائیه به راحتی می‌تواند این افراد را پیدا کند و انتظار ملت ایران نیز این است که بدون اغماض به این پرونده رسیدگی کرده و به سمع و نظر مردم نیز برسانند. چراکه رسیدگی به این پرونده و برخورد با متخلفان ملت را خوشحال و امیدوار به نظام جمهوری اسلامی ایران می‌کند.

کودکان مناطق محروم و روستاهای اطراف سیستان و بلوچستان. . ۱۳۹۳/۷/۱۷ - ۱۴:۴۵

۱۳۹۳/۷/۱۷ - ۱۴:۴۵

حرف های خواندنی وکیل شهرام جزایری/چهره هایی که از او پول گرفتند/چکی که باعث دستگیری او شد

حرف های خواندنی وکیل شهرام جزایری/چهره هایی که از او پول گرفتند/چکی که باعث دستگیری او شد

 سیدمحمود علیزاده طباطبایی، وکیل جزایری بود، وکیلی که وکالت متهمینی  چون محمد عطریانفر، سعید لیلاز و خانواده هاشمی را در سابقه کاری خود دارد. او همچنین وکیل خلیل خلیل زاده متهم موسسه اعتباری توسعه است و اعتقاد  دارد فرار جزایری از زندان حق او بوده است.
بخشهایی از گفتگو علیزاده طباطبایی: -وقتی اسفند 1385 بحث فرار وی پیش آمد، یکی از دوستان از من خواستند که وکالتش را عهده  دار شوم. این درست زمانی بود که در شعبه20 دیوان عالی کشور رای وی نقض شده  بود. در این رای یک انشای قوی و مستدل و محکمی نوشته شده بود که اظهار می  کرد کار‎های ایشان نه تنها اخلال در نظام اقتصادی نیست بلکه در زمان  بازداشت یک ریال بدهی سررسید شده نداشته و یکی از خوش حساب‎ترین مشتریان  بانک‎ها بوده! همین که چنین چیزی را در رای دیوان بنویسند به نوعی یک سند  افتخار برای ایشان است و حکم اولیه نقض شد که طبق آن 27 سال حبس داده  بودند.
-اخلال در نظام اقتصادی با هدف براندازی است که مجازات اعدام دارد؛ یعنی کسی برای ضربه زدن به حکومت، اخلال در نظام اقتصادی ایجاد کند. -می‎دانم که اصلا اتهام فاضل خداداد اخلال در نظام اقتصادی نبود و به دلایل اخلاقی  حکم اعدام برایش صادر شد. اما آریا را به این صورت استنباط کردند و گفتند  با هدف براندازی بوده است چون اخلال در نظام اقتصادی با هدف ضربه اساسی به  حکومت زدن، مجازات اعدام را در پی دارد. (ولی در مورد جزایری) دادگاه بدوی  هم که به این پرونده رسیدگی کرد، این تشخیص را نداد و گفتند فقط اخلال بوده که تا 27 سال حبس دارد. وقتی این حکم در دیوان نقض شد، هم‎زمان شد با  اتفاق دوم و خروجش از کشور. این شد که من برای وکالت وی قدم پیش گذاشتم.
- من وکالت وی (شهرام جزایری) را پذیرفتم. بعد از نقض رای در دیوان،  اتهام اصلی وی پرداخت رشوه بود. حتی در دادگاه قاضی از وی پرسید قبول داری  رشوه پرداختی؟ که پاسخ داد به هرحال کیفرخواست می‎گوید که من رشوه پرداخت  کرده ام! ولی من قبول ندارم که رشوه پرداخته ام! وضعیت مالی من به‎گونه‎ای  بود که هرکس از من کمک می‎خواست، من به آن فرد کمک می‎کردم. بعد هم یک لیست بلندبالا از افرادی را که پول گرفته بودند قرائت کرد. ولی به هرحال اتهام  رشوه را پذیرفت. اما بعد از قاضی پرسید شما در نظامی کار می‎کنید که اگر  شما به‎عنوان یک قاضی برای دریافت 10 میلیون تومان وام از دارایی‎‎های قوه  قضائیه به بانک بروید، تا یک سکه خرج نکنید، به شما وام نمی‎دهند! به این  ترتیب پرداخت رشوه را قبول کرد و به این دلیل سه سال حبس به او دادند. -اتهام دیگری که مطرح بود، این بود که کارت پایان خدمتش را با گواهی جعلی جبهه  دریافت کرده است. البته خودش اظهار می‎کرد که در 16 سالگی در جبهه بوده و  حتی ترکش هم خورده است. به هرحال این را نپذیرفتند و برای این جرم هم چهار  سال حبس به او دادند که این حبس بسیار سنگین و حداکثری بود. پرونده‎‎های  معافیت جعلی بسیار زیاد است که سازمان قضائی را نیز بسیار درگیر کرده است. بعید می‎دانم در هیچ پرونده‎ای که حتی معافیت باندی هم جعل کرده باشد، به  کسی حبس چهار ساله داده باشند. -چهار سال به علاوه سه سال، مساوی است با هفت سال! برای خروج غیرقانونی، دوسال حبس در نظر گرفتند و دو سال هم به  علت دخالت در اموال توقیفی برای جزایری در نظر گرفتند. به هر جهت جمعا 11 سال حبس شد و دو سال هم برای وام! وام وی تحصیل مال نامشروع نامیده شد و دو برابر مبلغ وام را به‎عنوان جزای نقدی و دو سال حبس در نظر می گیرند. مجموع سال‎‎های حبس وی 13 سال بود که 13 سال را گذراند و در حال حاضر آزاد  است. -ا در سال گذشته اعمال ماده 134 قانون مجازات اسلامی را برای ایشان درخواست کردیم چون مجازات‎‎های ایشان باید تجمیع می‎شد و حداکثر حبس و  مجازات‎ها را می‎دادند که جمعا 12 سال می‎شد. اما بنا به دلایل و مصالحی،  قوه قضائیه آن را نپذیرفت.
-بسیار زیاد (تقاضای عفو هم داده بودیم)! احتمالا یک سال در این باره  اعمال شد. من تردید دارم در این قضیه، حتی یک بار هم عفو شامل وی شده بود  اما اجرا نشد؛ (جزایری) در زندان هم فردی بود که خودش را با محیط تطبیق داد و کمک مسئولین زندان بود. حتی مسئول جهاد زندان شده بود. اینکه تبلیغ  می‎کردند شرایط برای او فرق دارد، شایعه است. از ابتدا تا انتهای دوران  محکومیتش در اوین و بند هفت بود. اما چون مسئول جهاد بود در بند‎های مختلف  عمومی در رفت و آمد بود.
-گاهی فشار‎ها زیاد بود. حتی چندبار او (جزایری) را به انفرادی بردند! انسانی که کل ایران برایش کوچک است و می‎تواند کار کند، و به‎تعبیر خودش  می‎تواند شن ساحل بوشهر را صادر کند، باید در زندان باشد و انسان‎‎هایی که  کمترین صلاحیتی ندارند باید در کار باشند؟ برای شهرام خیلی سخت بود اما  خودش را تطبیق داده بود.
-در جریان انگیزه او برای فرار نبودم. ضمن اینکه می‎گویند فرار، حق  زندانی است! زندان جای خوبی نیست! زندانی دوست دارد فرار کند، بایستی  زندانبان مواظب باشد که زندانی فرار نکند. -در این مملکت سالیانه هزاران پرونده رشوه برررسی می‎شود اما با هیچ یک به این گستردگی برخورد نمی‎شود و به این گستردگی مطرح نیز نمی‎شود. ایشان از خلا قانونی استفاده کرده بود و یک وامی از بانک ملی دوبی گرفته بود و به ایران آورده بود و با آن کار  می‎کرد. کارخانه احداث می‎کرد و در کار تولید بود. حتی در ابتدای  خصوصی‎سازی به او پیشنهاد شد که کارخانه برق راه بیندازد. -حساسیت سیاسی روی ایشان بود. دولت حاکم، دولت اصلاحات بود و ایشان با این دولت مرتبط  بود. شهرام به هادی خامنه ای، به کروبی و بسیاری از افراد پول داده بود و  دستگاه‎‎های امنیتی روی آن‎ها حساسیت داشتند. به‎خصوص که آن پول‎ها به  فعالیت سیاسی تبدیل شده بود. پولی که شهرام به هادی خامنه‎ای یا کروبی داده بود به روزنامه تبدیل شده بود. این حساسیت‎ها هم بر اصل قضیه بی‎تاثیر  نبود. -جریان وزارت بازرگانی هم به آقای کربلایی که رئیس صندوق ضمانت  صادرات بود بازگشت و ایشان از متهمین پرونده بودند که به‎منظور ضمانت وام  از سوی شهرام صورت گرفته بود. البته بسیاری از متهمین این پرونده که محکوم  هم شدند، مجازات سنگینی نگرفتند. -لیستی که آقای جزایری در دادگاه اعلان کرد افراد بسیاری از الیاس حضرتی تا هادی خامنه‎ای و از آقای صدوقی تا  بسیاری از افراد را در برمی گرفت. گویا این لیست هم از سوی خودش بوده است. چرا این افراد از وی حمایت نکردند؟ و دیده نشدند؟ -این مسئله‎ای نیست که من یا شهرام به آن پاسخ دهیم. آن‎ها از شهرام می‎پرسیدند که به چه کسانی  پول داده‎ای و دفاع شهرام هم این بود که من به کسی رشوه نداده ام، بلکه من  به هرکسی پول داده‎ام در برابرش انتظاری نداشته‎ام. حتی شاید این استدلال  دلیل برخورد نکردن با همه افراد به‎جز آقای کربلایی بود. هیچ‎گاه ثابت نشد  که این افراد در برابر پولی که از شهرام گرفته‎اند، برای او کاری کرده‎اند.
-شهرام، مشاور کمیسیون اقتصادی مجلس بود. واقعیت این است که ما یک سری  اقتصاددان داریم مثل آقای دکتر طبیبیان که پدر علم اقتصاد است و از ابتدای  انقلاب اسلامی در پست‎‎های مختلفی در این باره بوده است. ایشان معتقد است  اگر در خرید روزمره همسرشان همراهشان نباشد، سرشان کلاه می‎رود. اما یک عده مثل شهرام جزایری، مه آفرید خسروی و... هستند که اقتصاد را عملی می‎دانند و می‎توانند از هیچ، چیزی ایجاد کنند. در دنیا هم اقتصاددان‎ها نبوده‎اند که کشور‎ها را توسعه داده‎اند بلکه افرادی بوده‎اند که مثل شهرام بوده‎اند. در همان زمان هم مرحوم نوربخش و مظاهری به‎شدت با شهرام درگیر و مخالف  بودند چون شهرام تئوری‎‎های آن‎ها را قبول نداشت، به این دلیل بود که از وی استفاده می‎کردند. -استعداد شهرام، او را به مجلس برد و مقامات سیاسی  در صدد استفاده از او برآمدند و سوءاستفاده آن‎ها به شهرام ضربه زد نه  اقدامات خود شهرام. مقامات سیاسی آمدند تا از استعداد شهرام استفاده کنند،  اما پول او را دیدند و بعد‎ها از پول او هم استفاده کردند. مثل قضایایی که  برای آقای رحیمی پیش آمد، لیستی که شامل 168 نفر از نماینده‎‎های مجلس  ارائه شده که از کمک‎‎های ایشان و از پول‎‎های بیمه استفاده کرده‎اند.
-داستان بابک زنجانی یک داستان جدا از شهرام جزایری است. شهرام از خلا  قانونی استفاده کرد و از بانک ملی دبی که بهره پایینی دارد، وام گرفته و آن را داخل کشور آورده است. قبل از سررسید هم بازداشت شده و اموالش تحت نظارت هیئتی با حضور نمایندگانی از بانک و صندوق ملی صادرات و قوه قضائیه قرار  گرفته است. اما درباره بابک زنجانی این‎گونه بود که به‎دلیل تحریم‎ها، نفت  را در اختیار افرادی قرار دادند که آن را بفروشند. زنجانی عامل جریان هایی  بود که قرار بود تحریم را برای فروش نفت دور بزند. آن جریان ها از دولت  سهمیه نفت می‎گرفتند و در اختیار این تیم می‎گذاشتند تا بفروشند و پولش را  برگردانند. وقتی دولت آقای روحانی آمد، وزارت نفت متوجه شد بخش بالایی از  پول‎ها برنگشته است. این با نوع کار شهرام متفاوت بود.
-شهرام آدم سیاسی‎ای نیست، ولی قدرت حاکم در زمان برخورد با شهرام،  اصلاحات بود. جریان سیاسی حاکم با شهرام موافق بود که وی در مجلس ششم با  مجلس همکاری می‎کرد. شهرام جزایری بیشترین ضربه را هم از همین ناحیه خورد. خودش هم معتقد است که یکی از اشتباهاتش این بوده که ابزار دست جریان های  سیاسی شده است. معتقد بود من وارد جریانی می‎شدم که دو طرف با هم دعوا  داشتند، ولی من که صاحب دعوا در آن بین نبودم، ضربه خوردم. -شاید شهرام  جزایری به‎خاطر ناآشنایی با فضای سیاسی بود که چک کمک به دفتر رهبری را  ارسال کرد. حتی مطرح است که اگر این کار را نمی‎کرد، ممکن بود فعلا گرفتار  نشود. برخی معتقدند که جریانی به نوعی شهرام را به این سمت سوق داد که او  گرفتار شود. این بحث هم هست ولی به هرجهت جریاناتی بودند که به‎دنبال زدن  شهرام بودند. -بیشتر جریان قضائی و امنیتی (به دنبال زدن شهرام  بود). ضابط دستگاه قضائی، دستگاه‎‎های انتظامی و امنیتی است. در زمانی که  آقای شاهرودی رئیس قوه قضائیه شدند من در دیداری با ایشان گفتم که به‎جای  اینکه دستگاه‎‎های امنیتی و انتظامی ضابط قوه باشند، امروز قوه است که ضابط آن دو شده است. ولی آن زمان خود آقای شاهرودی هم به همین نتیجه رسید و این را اعلام هم کردند. دستگاه قضائی از استقلال نسبی برخوردار است. استقلالی  که قاضی در قانون ما دارد، در کمتر کشوری موجود است. بعضی وقت‎ها این  استقلال برای مسئولین دردسر می‎شود. بسیاری از مسئولین هستند که زیربار  نمی‎روند و این بسیاری از موارد دست وپای آن‎ها را بسته است.


منبع: پنجره

کاخ تریلیونر حزب اللهی در تهران کاوه جویا

کاخ تریلیونر حزب اللهی در تهران
کاوه جویا

 

 
بانک تات ( که اکنون در بانک آینده ادغام شده)، بازار مبل یافت آباد، بازار آهن غرب تهران ، کارخانجات لوله و پروفیل تهران ، کارخانجات تولیدی و صنعتی خوشخواب نوین و بازار موبایل تهران در خیابان سعدی  بخش هایی از دارایی  افسانه ای انصاری هستند که آشکار شده اند.  علی انصاری، به عنوان بنیانگذار گروه سرمایه‌گذاری تات جایزه ی  تندیس زرین و لوح تقدیر رژیم جمهوری اسلامی را به عنوان " بهترین کارآفرین" و " قهرمان قهرمانان صنعت ایران" دریافت کرده است.

علی انصاری، ابر سرمایه دار ایرانی،  از راه رانت های حکومتی ثروتی افسانه ای به هم زده، به گونه ای که به گزارش رسانه های درونمرزی هم اکنون یکی از 8 ثروتمند بزرگ ایران است. از زندگی گذشته ی او اطلاعی منتشر نشده، هرچند که گفته می شود پیشینه ی همکاری با نهاد های امنیتی جمهوری اسلامی را دارد. به هر روی پیوند های بسیار نزدیک انصاری با مقامات رژیم قابل انکار نیست، چنانکه مدتی هم ریاست فدراسیون دوچرخه سواری  و عضویت هیأت مدیره ی باشگاه استقلال را بر عهده داشته است. 
علی انصاری، نفر چهارم از سمت راست
علی انصاری، نفر چهارم از راست
 
بانک تات ( که اکنون در بانک آینده ادغام شده)، بازار مبل یافت آباد، بازار آهن غرب تهران ، کارخانجات لوله و پروفیل تهران ،کارخانجات تولیدی و صنعتی خوشخواب نوین و بازار موبایل تهران در خیابان سعدی  بخش هایی از دارایی  افسانه ای انصاری هستند که آشکار شده اند.  علی انصاری، به عنوان بنیانگذار گروه سرمایه‌گذاری تات جایزه ی  تندیس زرین و لوح تقدیر رژیم جمهوری اسلامی را به عنوان " بهترین کارآفرین" و " قهرمان قهرمانان صنعت ایران" دریافت کرده است.
 
علی انصاری، ابر سرمایه دار جمهوری اسلامی

خبرنگاری که از کاخ علی انصاری عکس گرفته می نویسد:  "  سرم را که بالا کردم، بهت‌زده شدم. البته نه فقط به خاطر دیدن یک قصر زیبا، بلکه به خاطر دیدن دو طاووس زنده که مانند دو مجسمه‌ یا بهتر بگویم دو سرباز زنده در دو طرف سر در این قصر ایستاده بودند. فوری از خودرو پیاده شدم. چرخش چشم کفاف نمی‌داد، لذا با حرکت سر به راست و چپ و بالا و پایین نمای بیرونی این قصر نظری انداختم. بهتم تشدید شد. با همین بهت فوری به طرف کیف دوربین رفتم تا چند عکس زیبا تهیه کنم، اما به ناگاه سایه‌ای بر سرم افتاد و همین‌طور که نشسته بودم، متوجه شدم که به جز چهار ستون قوی که در واقع پاهای دو محافظ قصر بودند، چیز دیگری نمی‌بینم. از جسارت روحیه‌ی خبرنگاری استفاده کردم و خونسرد سری بالا کردم. قبل از این که چیزی بگویم، یکی از آنان با صدایی کاملاً محکم گفت: اجازه نداری عکس بگیری. پرسیدم چرا؟ گفت: چون اجازه داریم دوربینت را خرد کنیم. هر کس اقدام به عکس گرفتن از این قصر کند، دوربینش را خرد می‌کنیم! حق بدهید که دیگر فرصت یا بهتر بگویم جرأت این نبود که بگویم: «بی‌خود می‌کنید، چنین قانونی نداریم». لذا تشکر کردم و بساط را پهن نکرده جمع کردم و به راه افتادم. اما عذاب وجدان ناراحتم می‌کرد. شاید هم گردن‌کلفتی نگهبانان مرا بر سر لج آورده بود. در هر حال علت هر چه بود نمی‌دانم، ولی تصمیم گرفتم حتماً از این قصر و طاووس‌هایش عکس‌برداری کنم و این کار را کردم." [1]
آیه ی " و ان یکاد" در زیر طاق  کنده کاری شده است

مقاومت کوبانی / دیوید گرابر / ترجمه‌ احمد سیف / چرا دنیا انقلابیون کرد سوریه را نادیده می گیرد؟ /

مقاومت کوبانی / دیوید  گرابر / ترجمه‌ احمد سیف

/ چرا دنیا انقلابیون کرد سوریه را نادیده می گیرد؟ /

kobani-22-09-14-ypg-7
در1937 پدرم داوطلب شد تا در بریگاد بین‌المللی در دفاع از جمهوری در اسپانیا بجنگد. یک کودتای به‌ظاهر فاشیستی موقتاً با شورش کارگران به رهبری آنارشیست‌ها و سوسیالیست‌ها متوقف شد. در بخش عمده ای از اسپانیا یک انقلاب واقعی اجتماعی در جریان بود که باعث شد شهرهای زیادی در کنترل مستقیم مدیریت دموکراتیک قرار گرفت. صنایع در کنترل کارگران بود و زنان به شکل رادیکال قدرتمند شده بودند.
انقلابیون اسپانیا امیدوار بودند نگرشی تازه از یک جامعه‌ی آزاد ایجاد کنند که در بقیه‌ی دنیا به‌کار گرفته شود. ولی قدرت‌های جهانی سیاست «عدم مداخله» اعلام کردند و حتی وقتی که هیتلر و موسولینی با امضای توافق دوجانبه برای تقویت جبهه‌ی فاشیست‌ها سلاح و سرباز به اسپانیا فرستادند، محدودیت جدی برای جمهوری‌خواهان ایجاد کردند. نتیجه‌ی این کار تدوام جنگ داخلی برای چندین سال و سرانجام سرکوب انقلاب و یکی از خونبارترین قتل‌عام‌ها در آن قرن خونبار بود.
هرگز فکر نمی‌کردم که در زمان زندگی‌ام شاهد تکرار وضعیتی مشابه باشم. بدون تردید هیچ حادثه‌ی تکراری به‌واقع دو بار تکرار نمی‌شود. بین آن چه در 1936 در اسپانیا اتفاق افتاد و آن چه در روژئاوا ـ سه منطقه‌ی کردنشین سوریه ـ هم‌اکنون اتفاق می‌افتد هزارها اختلاف وجود دارد. ولی مشابهت‌ها هم حیرت‌آور و آزاردهنده‌اند و احساس می‌کنم که من به‌عنوان کسی که سیاست در خانواده‌ام به طرق مختلف با انقلاب اسپانیا تعریف می‌شود وظیفه دارم اعلام کنم ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که وضعیت کردهای انقلابی هم به همان سرانجام برسد.
منطقه‌ی خودمختار روژاوا ـ به شکلی که امروزه وجود دارد ـ یکی ازنمونه‌های درخشان و خیلی درخشان ـ از تحولاتی است که از تراژدی انقلاب سوریه منتج شده است. وقتی عوامل رژیم اسد را در 2011 از این منطقه بیرون راندند و با وجود ضدیت همه‌ی همسایگان ـ نه فقط روژئاوا استقلال خود را حفظ کرد بلکه نمونه‌ی چشمگیری از یک تجربه‌ی دموکراتیک است. شوراهای مردمی به عنوان نهادهای نهایی تصمیم‌گیری ایجاد شدند. شوراها با توجه دقیق به توازن نژادی در منطقه انتخاب می‌شوند (در هر منطقه‌ی شهرداری برای مثال از سه عضو باید یکی کرد، یکی عرب و سومی هم از آسوریان یا ارمنی‌ها باشد و حداقل یکی از سه نماینده‌ی ارشد باید زن باشد). شوراهای زنان و جوانان وجود دارد. و در بازتابی خیره‌کننده از «آزاذزنان» اسپانیا و ارتش فمینیستی، شبه‌نظامیان یا نیروهای تدافعی زنان «اتحادیه‌ی زنان آزاد» با ستاره‌اي منقوش در پرچم‌شان،که بخش عمده‌ای از مبارزه‌ی مسلحانه با نیروهای «دولت اسلامی» را به عهده گرفته است (ستاره هم اشاره‌ایست به خدای باستانی منطقه‌ی بین‌النهرین یا Ishtar).
چه‌گونه می‌شود چنین اتفاقی بیفتد و از جانب جامعه‌ی بین‌المللی و حتی عمدتاً از جانب چپ بین‌المللی نادیده گرفته شود؟
به نظر می‌رسد دلیل اساسی این است که حزب انقلابی روژئاوا PYD با حزب کارگران کرد ترکیه PKK ـ یک نهضت چریکی مارکسیستی که از دهه‌ی 1970 با دولت ترکیه مبارزه می کرد ـ به وحدت رسیده است. ناتو، امریکا و اتحادیه‌ی اروپا حزب کارگران کرد ترکیه را به‌طور رسمی یک «سازمان تروریستی» می‌خواند و نیروهای چپ هم آن‌ها را «استالینیست» می‌خوانند و نادیده می‌گیرند. ولی حزب کارگران کرد ترکیه که درابتدا یک حزب تمام‌عیار لنینیستی بود دیگر آن‌گونه نیست. تکامل درونی و تحول فکری مؤسس آن ـ عبدالله اوجالان که از 1999 در زندان دولت ترکیه است ـ به تغییر در اهداف و تاکتیک‌ها منجر شده است. حزب کارگران کرد ترکیه اعلام کرده است که دیگر حتی نمی‌خواند یک دولت کرد ایجاد کند. در عوض تا حدودی تحت‌تأثیر دیدگاه خودگردانی آزاد شهری و آنارشیستی مورای بوکچین ـ دورنمای « نظام اداره‌ی آزادی‌طلبانه» را پذیرفته از کردها می‌خواهد جوامع آزاد و خودگردان بر اساس دموکراسی مستقیم ایجاد کنند که بعد برای اداره‌ی مرزهای ملی به توافق می‌رسند و وحدت می‌کنند و امیدوار است که در طول زمان مرزهای ملی ازمیان می‌روند. به این ترتیب، می‌خواهند تا مبارزه‌ی کردها به صورت الگویی جهانی برای ایجاد دموکراسی واقعی، اقتصاد تعاونی و انهدام تدریجی بوروکراسی دولت ـ ملت دربیاید.
از 2005 حزب کارگران کرد ترکیه با الهام از استراتژی شورشیان زاپاتیستا در چیاپاس توافق یک‌طرفه‌ی پایان درگیری با دولت ترکیه را اعلام کرده و نیز توانش را برای توسعه‌ی ساختارهای دموکراتیک در مناطق تحت کنترل خود به‌کار گرفته است. بعضی‌ها جدی بودن این کوشش‌ها را در معرض تردید قرار داده‌اند. به‌یقین بعضی اجزای غیردموکراتیک هنوز باقی‌ست ولی آن چه در روژئاوا می‌گذرد ـ منطقه ای که انقلاب سوریه به کردها امکان داد تا در منطقه‌ی گسترده‌ای این باورها را به تجربه بگذارند ـ نشان می‌دهد آن‌چه اتفاق افتاد صوری و سطحی نیست. شوراها، هیئت‌ها و میلیشاها ایجاد شده‌اند. دارایی‌های دولتی تحت کنترل تعاونی‌هایی با مدیریت کارگران درآمده است و همه‌ی این‌ها با وجود یورش‌ها و حملات ادامه‌دار نیروهای افراطی راست‌گرای دولت اسلامی اتفاق افتاد. پی‌آمدها با تعاریف دقیق یک انقلاب اجتماعی هم‌خوانی دارد. در خاورمیانه حداقل این کوشش‌ها مورد توجه قرار گرفت. به‌خصوص زمانی که نیروهای مشترک حزب کارگران کرد ترکیه و روژئاوا ـ پس از فرار نیروهای پیشمرگه در مونت سینجار ـ مداخله کردند و در مناطق تحت کنترل دولت اسلامی هزارها پناه‌جوی یزیدی را نجات دادند. این عملیات در منطقه به‌گستردگی مورد استقبال قرارگرفت ولی حیرت‌آور این که رسانه‌های اروپا و امریکا به آن اشاره هم نکردند.
حالا دولت اسلامی با مجموعه‌ای از تانک‌های امریکایی و سلاح‌های دیگری که از ارتش عراق به غنیمت گرفته است بازگشته تا از انقلابیون کوبانی انتقام بگیرد و اهداف خود را هم اعلام کرده است. قتل‌عام و برده‌سازی کوبانی ـ آری برده‌سازی همه‌ی غیرنظامیان. درعین حال ارتش ترکیه در مرزها جاخوش کرده اجازه نمی‌دهد نیروهای کمکی و مهمات به مدافعان (کوبانی) برسد. هواپیماهای امریکائی هم عمدتاً نظاره‌گری می‌کنند و گاه‌وبی‌گاه به طور بسیار محدود به نیروهای دولت اسلامی حمله می‌کنند تا بگویند در شرایطی که دولت اسلامی مدافعان تجربه‌ی عظیم دموکراتیک را سلاخی می‌کردند تنها نظاره‌گر نبوده‌اند. اگر بخواهیم برای فالانژهای آدمکش و به‌ظاهر باورمند فرانکو بدیلی امروزین پیدا کنیم نمونه‌ای بهتر از دولت اسلامی وجود ندارد. درعین‌حال اگر بخواهیم برای «ارتش آزاد زنان» اسپانیا بدیلی امروزین بیابیم چه زنانی بهتر از شیرزنانی که درسنگرها از کوبانی دفاع می‌کنند؟
آیا جهان ـ و در این‌جا به طور شرم‌آوری چپ بین‌المللی ـ می‌خواهد با غفلت اجازه دهد تا تاریخ تکرار شود؟
مقاله‌ی بالا ترجمه‌ای است از: