samedi 28 novembre 2015

گروههای مافیای اسلامی. جمعیت هیئت موتلفه

گروههای مافیای اسلامی. جمعیت هیئت موتلفه

بالغ بر 60 سال است که گروه ضد ملی هیات موتلفۀ اسلامی، علاوه بر اینکه نبض اقتصاد کشور را بدست گرفته، همواره در کودتاهای ضد مردمی انجام شده در ایران نقشی کلیدی را بعهده داشته. این گروه ضد ایرانی، که تروریست های اسلامی فداییان اسلام را پرچمدار راه خود می دانند، در بسیاری از جریانات سیاسی کشور همگام و همراه آخوندهائی چون کاشانی، خمینی و خامنه ای، آنچه را که می توانستند چپاول کردند، و آن جنایاتی که در ید قدرتشان بود انجام دادند. گروه سوپر چپاولگر هیات موتلفه از گروههای ضد ملی ایران محسوب می شود، که در جهت سرکوب نیروهای جوان، آزادیخواه و مبارز ایرانی، از هر وسیلۀ استفاده کرده، و دست در دست آخوندهای شیاد از همان ابتدا، در آموزش های خود شیوه های انجام کودتا را به اعضای خود آموزش می داده است. بر پایۀ مستندات موجود اغلب اعضای این گروه مافیائی اسلامی، کسانی هستند که همواره در خدمت قدرت متجاوز بوده اند. و بعد از تاسیس نظام منحوس مذهبی در ایران، در تمام خیانتها، جنایتها و فسادها شرکت داشته اند و هم اکنون نیز در خدمت استبداد مافیاهای نظامی مالی علی خامنه ای هستند.
هیات موتلفه اسلامی که اعضای آن پیش از تاسیس نظام مذهبی در ایران، تنها چند عضو زندانی داشت، که برخی از آنها مانند عسگراولادی و محی الدین انواری، با نگارش توبه نامه و گفتن سپاس شاه، مورد عفو ملوکانه قرار گرفته، از زندان آزاد شده بودند، بعد از تاسیس نظام به کمک خمینی دجال و عواملشان در داخل تشکیلات، توانستند مجری اداره امور زندانهای کشور شوند و مسئولیت زندانهای کشور را بر عهده بگیرند. تا زمان برکناری جلاد اوین، اسدالله لاجوردی، به دلیل خوی خشونت طلبی و بیماری آزار دهی زندانیان، تشکیلات مافیائی هیات موتلفه بر دادستانی های زندانهای کشور حاکم بودند. بعد از سقط شدن لاجوردی، این هیات سازمان زندانها را بر عهده گرفتند و تا هم اینک در اختیار آنها است. عوامل و اعضای این گروه اسلامی که در تمام کشتارهای بیرحمانۀ جوانان ایران در بند، بین سالهای 60 تا 67 نقشی کلیدی داشتند، در نشریۀ دوهفته نامۀ عصرما در تاریخ شانزدهم آذرماه سال 1375 می گویند: ولی فقیه بواسطۀ ملكه راسخه درعدالت وعلم و تقوی دارای نوعی مصونیت از گناه وانحراف است، لذا اسلام او را حاكم و ناظر برافراد نموده. در سایۀ چنین افکار پلید متحجرانۀ است که آخوندی به خود اجازه میدهد، تا تحت لقب جعلی ولی فقیه، ضمن چپاول سرمایه ملی کشور، با زندگی و حیات شهروندان بازی کند. در روزی نامه رسالت مورخۀ 27 فروردین ماه سال 1376 دبیرکل این جمعیت وقیحانه اراده و خواست ملی ایرانیان را به هیچ گرفته، و برخلاف منافع ملی مردم می گوید: هرحكومتی‌ كه حاكم آن از طرف خداوند منصوب و منصوص شده باشد قانونی می‌دانیم، هرچند تمام مردم آن را نپذیرند، و برعكس هرحكومتی كه ازسوی خداوند مجاز و منصوب نباشد، غیرقانونی می‌دانیم و غاصبانه است، هرچند مردم او را پذیرفته باشند. گرگان گرسنۀ اسلامی وقیحانه ارادۀ همگانی را ندیده گرفته، و در کمال توهم و تخیل ایران را ملک خصوصی پدر ولی فقیه متصورند. تصوراتی بغایت قرون وسطائی و قبیله ای که بوی تعفن تمامیت خواهی آن دل آزارست.
اسدالله بادمچیان ، قائم مقام جمعیت موتلفه اسلامی از کودکی در کنار تروریست های فداییان اسلام مشغول آموزش و انجام کارهای تروریستی بوده، و بعد از تاسیس نظام مذهبی در ایران، وی در مقامهای امنیتی و اطلاعاتی و قضایی، همدست با دیگر یاران هیات موتلفه ای خود، در کلیه اعدام ها و ترورها شرکت داشته است. بادامچیان همواره از یاران امین کودتا گران، همچنین در جریان بسیاری از قتل های سیاسی بوده و از جمله تایید کنندگان ترورها و سرکوب هاست. ارتباط نزدیک او با باند حسین شریعتمداری و انصار حزب الله نیز دامنۀ جنایات و خیانت های این مزدور را وسعت می بخشد. در باره نقش بادامچیان در قتل سید احمد خمینی سعید امامی می گفت: وقتی باخبر شدیم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولایت امر اهانت می‌کند، آن را ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همۀ رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید، و از مکالمات و ملاقاتهای ایشان نوار تهیه کنید. ما هم بمدت یکسال همین کار را کردیم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه یک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحیان به من ابلاغ کرد، مضطرب شدم و حتی به تردید فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحیان به دیدار آیت‌الله مصباح رفتیم، آقایان محسنی اژه‌ای و بادامچیان هم آنجا بودند البته بعدا حاج آقا خوشبخت هم از بیت آمدند آنجا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولی امر مسلمین خصومت می‌کنند، رحم کرد.
یکی دیگر از مهره های بدنام و پلشت مافیای جمعیت موتلفۀ اسلامی، محسن رفیق دوست، اولین وزیر سپاه در کابینه دوران جنگ ایران و عراق است. محسن رفیق دوست از سران مافیای موتلفه اسلامی، در روز دوازدهم بهمن ماه سال 1357، هنگام ورود خمینی به ایران، به عنوان راننده خودروی انتقال او به بهشت زهرا فعالیت نمود، و پس از آن زیر چتر حمایتی خمینی در رده‌های بالای مسئولین قرار گرفته و به مناصب خاصی از جمله تصدی وزارت‌خانه سپاه در دوران میرحسین موسوی دست یافت.

توهم استقبال پوتین از اعتقادات شیعی

فرضیۀ متوهمانۀ گرایش ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، از تراوشات فکری مشترک آخوندهای فرصت طلب شیاد و پیروان خشک مغز مذهبی، با هدف استحمار بیشتر مردم ایران، که از سوی اتاق فکر حاکمیت مذهبی، بر روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفته، موضوع جدیدی نیست، و در این کشور، و از سوی همین مبلغان شارلاتان مسبوق به سابقه است. واقعا درست است که در کنار گنداب هرچی خودت را عقب بکشی فایده ندارد و نهایتا خشک می شوی و می پوسی. گنداب متعفن خرافه گرائی و تخیل بافی تئوریسین های متوهم شیعه اثنی عشری، با وجود پیروان خوش باور و خوش خیال هر روز متعفن تر می شود.
میرزا یحیی دولت‌آبادی شاعر، خوشنویس، نویسنده وقایع مشروطیت و پس از مشروطیت، و از مؤسسان نهادهای نوین آموزشی در ایران، که نهایتا به جرم بابی گری مورد تکفیر ملایان شیعه قرار گرفت، در کتاب خود بنام حیات، خیانت میرفتاح مجتهد تبریزی را دوباره در حافظۀ تاریخی ما زنده می کند و می نویسد: شیخ فضل الله نوری رابطۀ نزدیک با شاه قاجار و دولت طرفدار او، یعنی روسیه تزاری داشت، بطوریکه سفارت روسیه در تهران او را تامین داده بود. دولت آبادی اضافه می کند که انگلیسها هم در جریان کار بودند، و از رابطۀ شیخ فضل الله با سفارت روس اطلاع داشتند. بنابراین زیاد هم دور از ذهن نخواهد بود که آخوند در گذرگاه های تاریخی همواره در راستای استمرار حاکمیت مستبد خود متوسل به بیگانگان گردد. آزادیخواهان ایران دستگاه سالوس منشانۀ آخوند را خوب می شناسند، و می دانند که ماهیت تربیتی و آموزشی آخوند، آمیخته ای ازشانتاژ و توطئه است. به همین خاطر آنچه را خامنه ای و اعوان و انصارش با همدستی حضرت ولادیمیر پوتین برای محو آزادی و به بیراهه کشیدن مبارزان رهائی بخش مردم ایران از قید استبداد مذهبی انجام میدهد برای ایرانیان کاملا مشخص است.
مهدی ملک زاده، پسر ملک المتکلمین، در کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت نقل می کند که: بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدشاه و به توصیه آخوندهای نظیر شیخ فضل الله، و آغاز دورۀ استبداد صغیر، به یکباره پرده از روی پنهان کاری ها آخوند شیاد فضل الله نوری برداشت شد، و مسلم گردید شیخ فضل الله باتفاق سعدالله و امیربهادر، جلساتی داشتند که در اکثر آن جلسات کاردار سفارت روس که به زبان فارسی تا حدی آشنا بود، حضور داشته و آنچه که می کردند، با مشورت و دستور سفارت روس بوده، و امروز بار دیگر تاریخ تکرار می شود، عمق بی خبری، خوش خیالی و سقوط همگانی پیروان شریعت شیعۀ اثنی عشری در آنجاست که این زد و بندهای کاملا سیاسی پوتین را، گرایش او به اعتقادات شیعی تفسیر نموده، و به خورد خلق الله می دهند. مگر همین مبلغان شیاد شیعی نبودند که در قرن هفتم، بعد از حملۀ مغولان خونخوار به ایران با جعل روایت و حدیث می گفتند: امام هفتم شیعیان وجود مغولان را برای حفظ بیضۀ اسلام پیش بینی کرده بود؟ مگر یک ملت چقدر و چندبار در تاریخ باید مورد فریبکاری قرار بگیرد، تا متوجه شود که در چرخه قدرت و حکومت شیعی، تنها یک بازیچۀ بی مقدارست.
یاد اظهار نظر مسعودی، مورخ مسلمان افتادم که برمبنای مشاهداتش از اخلاق عامه مسلمانان نیمه قرن یکم هجری، در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر آورده، که با اخلاق و رفتار عامه شیعیان زمان حال ایران فرق و تفاوت چندانی ندارد. مسعودی می گفت: خرد شخص مسلمان خسته و وامانده و مفلوک در ایستگاه کوفه متوقف مانده است. والا چگونه امکان دارد این چنین مهملات و چرندیاتی را بپذیرد و بدان اعتراض نکند؟ مسعودی می افزاید: از جملۀ اخلاق عامه این است که نالایق را به پیشوائی برگیرند، و فرومایه را برتری دهند، و غیرعالم را عالم شمارند، که حق را از باطل تشخیص نمی توان داد.
در کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، جلد دوم می خوانیم: بعد از عقد عهدنامۀ نکبت بار ترکمانچای با روسیه، آخوند میرفتاح مجتهد تبریزی،پیشوا، مرجع تقلید و نایب امام غایب و شماری از چماقدرانش، که با روسها همکاری بی شرمانه ای داشتند، نگران شدند، لذا به فکر افتادند تا به سرزمینهای روسیه کوچ کنند، زیرا از انتقام مردم می ترسیدند. ژنرال پاسکیویچ در یاداشت های روزانۀ خود در مورد این آخوند مکار و حیله گر خائن می گوید: ما هرچه برای همراهی های او پاداش بدهیم کافی نخواهد بود، اما او نمی تواند در ایران بماند، شاید در ولایات مسلمان نشین ما بیشتر سودمند باشد. و نهایتا آخوند میرفتاح، یعنی همان نایب امام غایب شیعیان، بر طبق عهدنامه ترکمانچای بعنوان تبعۀ روس شناخته شده، مصونیت سیاسی پیدا کرد و در تبریز ماند. و امروز از سوی آخوندهای شیعه دوباره گامی برای خیانت بزرگتر و بیشتر به مردم و سرزمین ایران برداشته شده. تمایل دارید تا چگونگی راه اندازی جنگ ایران و روس و تحمیل عهدنامه ننگین ترکمانچای را بشنوید؟ همین مبلغان ضد ایرانی تازی تبار، شاهزاده حسنعلی میرزا، را که داعیه ولایت عهدی داشت و در مشهد حکمران بود، را فریب دادن و با یک دستاویز مذهبی، از نوع همان دستاویزهای مذهبی که امروز علی خامنه ای با استفاده از آن خود را به پوتین می چسباند، روانه میدان سیاست و جنگ کردند. وی با هفت صد نفر شمخالچی، یعنی کسانیکه تفنگ سنگین سرپر داشتند، و پانصد سوار و چند علم سیاه بسمت پایتخت حرکت نموده و می گفت: این علم ها را حضرت رضا در خواب به من مرحمت کرده و فرموده که روس ها به ضرب شمشیر از مملکت بیرون کن و با این سخن ها وارد دارالخلافۀ تهران شد. معلوم نیست این آقا رضائی که این چنین از عالم غیب اگاه بود، چرا در موقع تناول انگورهای مسموم شده نتوانست غلطی بکند. با حرکت حسنعلی میرزا به سمت تهران، دوباره آخوندهای مکار بر فراز منابر به تحریک مردم مشغول شدند. رضا قلی خان هدایت، می گوید: ندای الجهاد از پیر و برنا، ضعیف و توانا و عالم و جاهل به فلک رسید. مک نیل به مکدونالد، وزیر مختار انگلیس در این زمینه می نویسد: در یک ثانیه شهر زیر و رو شد. همه طبقات مردم خود را زیر پای اسب حسنعلی میرزا می انداختند، و دامن و جامه اش را می بوسیدند. آخوندهای فریبکاری که خود بانی و باعث این جنگ نابرابر، و جدا شدن بخشی از سرزمین ایران شده بودند، نهایتا خود در خدمت ژنرالهای روس درآمده و به ایرانیان پشت کردند.
مولف کتاب فارسنامه ناصری، نفرت و انزجار خود از میرفتاح مجتهد، نایب امام غایب را این چنین ابراز می کند. میرفتاح، حاجی میرزا یوسف تبریزی، که جوانی کفترباز بود را در سلک فقها شیعه و پیش نماز در تبریز تعیین نمود. و او بر سر منبر مردم شهر را به اطاعت از روسیه اغوا کرده، به دعای برای بقای دولت امپراتور روس وا میداشت. زمانیکه صدای غرش توپ سربازان روسی از دو فرسخی شهر تبریز شنیده می شد، آخوند میرفتاح خائن و بی وطن، با اعیان شهر تبریز به استقبال سپاه متجاوز روس شتافته، و تاریخ ورود سپاه روسیه به تبریز را به احترام ورود آنان روزی به خصوص نام گذاری کرد. ملت ایران هوشیار باشید و بدانید که آخوندیسم حاکم در تلاش است تا هرگونه فکر ملی و میهنی را اندیشه ای منحرف تعریف نموده، و تمام هویت ایرانی را در چارچوب اعتقادات شیعی و برخواسته از آن معرفی نماید. همان آخوندهای که با علم سیاه به استقبال چنگیز و تیمور دیگران رفتند، و این خونخواران تاریخ را لشکر امام زمان نامیدند. علی خامنه ای و حلقه یاران تفنگدارش امروز در فکر آنان با استفاده از قدرت نظامی پوتین، شکست های نظامی پی در پی خود در عراق، سوریه، بحرین و یمن را بی رنگ نشان داده و به شکلی خود را از این گرداب رهائی بخشند.

انتشار تصاویری از دختر و داماد حسین الله کرم از فرماندهان لباس شخصی‌ها در ایران

انتشار تصاویری از دختر و داماد حسین الله کرم از فرماندهان لباس شخصی‌ها در ایران

20151127131935cropaaaUntitled-1
به گزارش ایرانشهر : با اینکه انتشار تصاویر فرزندان مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی پیش از این نیز خبر ساز شده است، اما این برای نخستین بار است که تعدادی از تصاویر خصوصی دختر حسین الله کرم بدون داشتن حجاب منتشر می شود که پدر او برای رعایت حجاب اجباری در ایران بارها مردم را مورد ضرب وشتم قرار داده است.
تصاویر منتشر شده از شمیم دختر حسین الله کرم، او را در یک بندر اروپایی، مهمانی فارغ التحصیلی از یک دانشگاه در خارج از ایران و نیز در ایالت کالیفرنیا در غرب آمریکا نشان می‌دهد. وجه مشخص این تصاویر آن است که دختر این مقام شبه نظامی در جمهوری اسلامی، بدون رعایت حجابی که پدرش برای تحمیل آن به دختران ایران بارها از خشونت استفاده کرده است، ظاهر شده‌است.
خانم الله کرم در این تصاویر در حال در دست داشتن گیلاس نوشیدنی، رقص و استفاده از لباس‌های کوتاه دیده می‌شود. این مواد در ایران جرم شناخته شده و مرتکب شدن به آن می‌تواند با مجازات شلاق و زندان همراه باشد.
حسین الله کرم از فعالان حزب الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس کنونی شورای هماهنگی نیروهای حزب‌الله است. وی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی به عنوان عامل اصلی گروه موسوم به فشار در خدمت رژیم اسلامی بود و در دو دوره انتخابات در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ از محمود احمدی نژاد حمایت کرد.
الله کرم به دلیل نقش گسترده‌ای که در سرکوب مردم بعد از انتخابات ۱۳۸۸ و در جریان جنبش سبز داشت، در سال ۱۳۹۰ خورشیدی از سوی اتحادیه اروپا در لیست تحریم‌ها قرار گرفت. بر اساس این تحریم کلیه دارایی‌های او در کشورهای عضو اتحادیه اروپا بلوکه شد. در آن زمان او گفته بود که حتی یک پاپاسی در خارج از ایران ندارد، اما انتشارتصاویر دختر و داماد او در اروپا و آمریکا و نوع زندگی اشرافی آنها نشان می‌دهد، تحریم‌های اتحادیه اروپا به جا بوده است.