mardi 20 mai 2014
میرزا محمدصالح شیرازی کازرونی از نخستین دانشآموختگان ایرانی بود که توسط عباس میرزا، نایبالسلطنهٔ سلطان فتحعلیشاه به اروپا فرستاده شده بود
تصویری بی نظیر از مجسمهٔ نیم تنهٔ میرزا صالح شیرازی که پیکر تراش انگلیسی آنرا در سالِ ۱۸۲۳ میلادی در لندن از سنگِ مَرمر تراشیده است.
بهار سال ۱۲۱۶خورشیدی برای فرهنگ ایرانی تحوّل به همراه داشت و روزنامهای بدون نام در ۱۱ اردیبهشتماه آن سال توسط میرزا صالح شیرازی کازرونی در تهران منتشر شد.
عباس اقبال آشتیانی درباره او نوشته است: میرزا محمدصالح شیرازی کازرونی از نخستین دانشآموختگان ایرانی بود که توسط عباس میرزا، نایبالسلطنهٔ سلطان فتحعلیشاه به اروپا فرستاده شده بود. میگویند پس از بازگشت میرزا صالح شیرازی از فرنگ، عباس میرزا از او دربارهی اوضاع اروپا پرسید و میرزا صالح از انتشار روزنامه برای او گفت.
عباس میرزا هم پس از آشنا شدن با روزنامه، گفت چرا ما نداشته باشیم و اینگونه شد که اولین روزنامهی ایرانی به دستور او و با مدیریت میرزا صالح شیرازی در تهران منتشر شد.
این روزنامه مقدمهای برای انتشار روزنامهی «وقایع الاتفاقیه» در سال ۱۲۲۹ خورشیدی شد.
این روزنامه که نام آن را بعدها «کاغذ اخبار» گذاشتند در سال چهارم سلطنت محمدشاه قاجار منتشر شد؛ اما گمانههایی هم مطرح شده مبنی بر اینکه این روزنامه در اواخر سلطنت فتحعلیشاه منتشر شده است که البته درست نیست.
روزنامهی «کاغذ اخبار» روی دو ورق بزرگ که یک روی هر ورق سفید بود چاپ میشد و گفته شده که چاپ آن کیفیت خوبی نداشته است.
روزنامهی «کاغذ اخبار» نام مشخصی نداشت و فقط نشان دولت ایران در صفحهی آخر آن مشخص بود. نخستین روزنامهی بینام ایرانی بهشکل ماهانه چاپ میشد. این نشریه نخستین شمارهی خود را با دادن عدد «صفر» به آن «اعلامنامه» نامید و دارای شانزده خبر مملکتی بود.
از این روزنامه، دو شماره در کتابخانهی موزهی بریتانیا نگهداری میشود که مشخصات آنها به این شرح است: قطع ۴۰ سانتیمتر، طول ۲۴ سانتیمتر، عرض در دو صفحه با خط نسخ در تیترها و خط نستعلیق در متن، با چاپ سنگی بدون نام و عنوان انتشار یافته است.
این دو شماره بهوسیلهی «چارلز سوندت» از مأموران سیاسی سفارت انگلیس به آن کشور فرستاده شد. گویا بهدلیل اینکه در یکی از آنها خبری دربارهی تاجگذاری ملکه ویکتوریا وجود داشت.
بهار سال ۱۲۱۶خورشیدی برای فرهنگ ایرانی تحوّل به همراه داشت و روزنامهای بدون نام در ۱۱ اردیبهشتماه آن سال توسط میرزا صالح شیرازی کازرونی در تهران منتشر شد.
عباس اقبال آشتیانی درباره او نوشته است: میرزا محمدصالح شیرازی کازرونی از نخستین دانشآموختگان ایرانی بود که توسط عباس میرزا، نایبالسلطنهٔ سلطان فتحعلیشاه به اروپا فرستاده شده بود. میگویند پس از بازگشت میرزا صالح شیرازی از فرنگ، عباس میرزا از او دربارهی اوضاع اروپا پرسید و میرزا صالح از انتشار روزنامه برای او گفت.
عباس میرزا هم پس از آشنا شدن با روزنامه، گفت چرا ما نداشته باشیم و اینگونه شد که اولین روزنامهی ایرانی به دستور او و با مدیریت میرزا صالح شیرازی در تهران منتشر شد.
این روزنامه مقدمهای برای انتشار روزنامهی «وقایع الاتفاقیه» در سال ۱۲۲۹ خورشیدی شد.
این روزنامه که نام آن را بعدها «کاغذ اخبار» گذاشتند در سال چهارم سلطنت محمدشاه قاجار منتشر شد؛ اما گمانههایی هم مطرح شده مبنی بر اینکه این روزنامه در اواخر سلطنت فتحعلیشاه منتشر شده است که البته درست نیست.
روزنامهی «کاغذ اخبار» روی دو ورق بزرگ که یک روی هر ورق سفید بود چاپ میشد و گفته شده که چاپ آن کیفیت خوبی نداشته است.
روزنامهی «کاغذ اخبار» نام مشخصی نداشت و فقط نشان دولت ایران در صفحهی آخر آن مشخص بود. نخستین روزنامهی بینام ایرانی بهشکل ماهانه چاپ میشد. این نشریه نخستین شمارهی خود را با دادن عدد «صفر» به آن «اعلامنامه» نامید و دارای شانزده خبر مملکتی بود.
از این روزنامه، دو شماره در کتابخانهی موزهی بریتانیا نگهداری میشود که مشخصات آنها به این شرح است: قطع ۴۰ سانتیمتر، طول ۲۴ سانتیمتر، عرض در دو صفحه با خط نسخ در تیترها و خط نستعلیق در متن، با چاپ سنگی بدون نام و عنوان انتشار یافته است.
این دو شماره بهوسیلهی «چارلز سوندت» از مأموران سیاسی سفارت انگلیس به آن کشور فرستاده شد. گویا بهدلیل اینکه در یکی از آنها خبری دربارهی تاجگذاری ملکه ویکتوریا وجود داشت.
(دکتر محمد مصدق در دادگاه)
29 اردیبهشت زاد روز دکتر محمد مصدق سیمای شریف و زوال ناپذیر تاریخ مبارزات ملی ایرانیان گرامی باد
«نمیخواستم از خانه بروم ... مردم آمده بودند قالی مرا
بدزدند و نه اینکه مرا بکشند ... غارتگران از جلو و نظامیان
از
عقب به خانۀ من هجوم آوردند و هر چه در خانۀ من و فرزندانم
بود، حتّی در و پنجره ها را از جا کندند و بردند.
جای آن دارد از آن افسری که در ایام توقیف من در باشگاه
افسران، عینک مرا که در اتاق خوابم بود و برده بودند به من
داد صمیمانه تشکر کنم»
(دکتر محمد مصدق در دادگاه)
Inscription à :
Articles (Atom)