samedi 31 janvier 2015

داستانک هایی به قلم دختر شجاع ايران زمين ريحانه جباري

داستانک هایی به قلم دختر شجاع ايران زمين ريحانه جباري


ريحانه جباري
كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها 10 بهمن 93 : داستانک هایی که در پي مي آيد، نوشته ریحانه جباري دختر شجاع و سربدار ايران زمين است كه آنها را در سال 91 نوشته و از پشت تلفن برای مادرش خانم شعله پاكروان خوانده است. نوشته هايي كه نسخه اصل آن همچون انبوهي از اسناد و مدارك جوانان به خاك افتاده اين مرز و بوم همچنان در زندان است. چندي پيش خانم شعله پاكروان اقدام به انتشار تعدادي از اين داستانك ها در صفحه فيسبوك خود نمود. تعدادي از اين داستانكها در زير مي آيد:

* ترافیک مامورها را کلافه کرده بود اما متهم که با دستبند بین دو عقب ماشین نشسته بود در عالمی دیگر سیر میکرد . ماهها بود ماشین ندیده بود و خیابان و آدمهای آزاد در حال حرکت . افسر که جلو نشسته بود خودش را با دست باد میزد و بی قراری میکرد . متهم آرام گفت اینجا محله ای است که من در آن زندگی میکردم . میخواهید از راهی برویم که ترافیک را رد کنیم ؟ جواب مثبت بود . پس از این کوچه بپیچ دست راست . سربالایی را رد کردند و مدرسه ای که او و خواهرانش در آن درس خوانده بودند . سوپرمارکت و پاساژ و ...
وای بوی کیک و شیرینی آن قنادی . رد خاطره هایی که داشت محو میشد در دلش جان میگرفت . حالا دست چپ بپیچ ... ترافیک نبود و و راننده با سرعت تمام محله را طی کرد و متهم خاطرات یک عمر زندگی را . بوی روزهای آزادی در هوا پیچیده بود

*******
*به دست و صورتش آب پاشید . اشکهایش را شست . توی آینه نگاه کرد . چقدر پیر شده بود . لباس مشکی برازنده اش را صاف کرد . نفس عمیقی کشید و از دستشویی بیرون آمد . 6 بسته را که قبلا کادو کرده بود برداشت و به اتاق وارد شد . 6 دختر جوان جلوی پایش بلند شدند . سعی کرد بغضش را بخورد . آرام گفت : سهیلا با مرگ گره خورده بود . حکم اعدام داشت . قصاص . وقتی از پله ها پرت شد نمیدانست دارد به 6 دختر دیگر زندگی میدهد . حالا تکه های بدن او در بدن شما زنده است .
اینها لباسهایی است که هرگز فرصت پوشیدنش را پیدا نکرد . با چشمان او ببینید و از ته قلب او ، خوشحال باشید . گاهی به من سر بزنید . دلم تنگ اوست .

پ.ن : سهیلا _ پ دختر نوزده ساله ای که در زندان اوین ، از پله پرت شد . شایع شد که اعضای بدنش را به دیگران اهدا کرده اند .

*******
* از ماشین پیاده شد . ساک وسایلش را روی کولش گرفت و زد به کوچه . سالها قبل وقتی به این کوچه میرسید گربه های آشنای محله به پیشوازش میامدند . یادش آمد در سال قبل از دستگیریش ، در زمستان پربرف برای گربه ای که در حال یخ زدن بود شیر داغ آورد و به خوردش داد . همان شب کسی دیده بود که او دارد با شیر وضو میگیرد . و چند روز قبل از دستگیری آخرین پماد ضد عفونت را به چشم گربه ی پیر محله زده بود . یادش آمد شبی که ماموران شهرداری سگهای ولگرد را با تیر میزد زوزه ی چند توله کوچک را شنیده بود و همه شان را آورده بود توی حیاط خانه شان ....رسید به پله ها . 40 پله را که میرفت به خانه میرسید . پله اول و دوم . توله ها را سپرده بود به دوستانش . پله 10 و 11 . چند بار به پناهگاه رفته بود . با صدها حیوان ولگرد زخمی و بی پناه . پله 20 . اینجا گربه دم کلفته همیشه میامد و خودش را به پاهایش میمالید . الان کجاست ؟ پله 32 . الان میرسید به خانه . گرما و بوی خوش خانواده و پناه دائمی . آی از سالهای دوری و بی پناهی زندان . پله 40 . رسید . ولی گربه های محله کجا رفته اند ؟

تروریستی داعش دومین گروگان ژاپنی خود را سر برید

تروریستی داعش دومین گروگان ژاپنی خود را سر برید

Islamic-State-Japanese-hostages-553773
عکس از آرشیو                                
گروه اسلامی /تروریستی داعش ویدئویی  منتشر کرد که ظاهرا در آنها صحنه بریده شدن سر کنجی گوتو، خبرنگار ژاپنی، . آقای  کنجی گوتو را به نمایش گذاشته است
مقامات اطلاعاتی ژاپنی و یا ایالات متحده تا کنون هیچ اظهار نظر و واکنشی نسبت به این اقدام تروریستی از خود نشان نداده اند ، اما این ویدئو به نظر می رسد برای نشان دادن  جدا کردن سر از خبرنگار۴۶  ساله که در اواخر سال گذشته توسط  این گروه تروریستی در  سوریه ربوده شده است .
این ویدئو، به عنوان «پیام به دولت ژاپن،»آغاز می شود  که آقای  گوتو   زانو زده  و یک مرد نقاب دار با چاقو در دست خود را با لهجه انگلیسی صحبت می کند، شینزو آبه نخست وزیر ژاپن را مخاطب قرار میدهد ،و میگوید  کابوس برای ژاپن آغاز شده است همانطور که چاقو با گلوی گوتو را میبرد

جسد ارنستو چگوارا چریک آرژانتینی


 "ایمانول آرته آگا"، برادر زاده مبلغ مذهبی(میسیونری) "لوئیس کوآرترو"، عکس‌های جسد ارنستو چگوارا چریک آرژانتینی را در مصاحبه ای در "ریکلا" واقع در استان "ساراگوسا" اسپانیا رونمایی کرد. 

این عکس های تاریخی گمشده از انقلابی کوبا چه گورا که در زمان کمی پس از اعدام وی در تاریخ ۱۰ اکتبر ۱۹۶۷ توسط "مارک هاتن" روزنامه نگار سابق خبرگزاری فرانسه گرفته شده است، در شهر کوچکی در اسپانیا پیدا شد.

چه با ریش های تیره رنگ در حالی که مرده است با چشمان باز بر روی برانکاردی با قفسه سینه ای برهنه و آغشته به خون و خاک پس از اینکه توسط ارتش بولیوی در اکتبر ۱۹۶۷ به ضرب گلوله کشته شد در این عکس‌ها به تصویر کشیده شده است.

"ایمانول آرته گا" عضو شورای محلی شهر ریکلا این عکس ها را از عمویش "لوئیس کوآترو" مبلغ دینی در بولیوی طی دهه ۶۰ میلادی به ارث برده است. آرته گا ۴۵ ساله می گوید: لوئیس این عکس ها را زمانی که برای ازدواج والدینم آمده بود آورد. مادر و زن عمویم به من گفتند که این عکس ها را یک عکاس فرانسوی به وی داده است.

آرته گا و زن عمویش این عکاس ها را در وسایل کوآترو پس از مرگش در سال ۲۰۱۲  پیدا کردند. 

آرته گا این گونه تعریف می کند که پس از مرگ عمویم به زن عمویم گفتم به یاد دارم که عمو عکس هایی از چه گوارا داشت وی در جواب گفت بلی همین جا هستند در یکی از جعبه ها که عکس های مربوط به دوره بولیوی است.

همچنین عکس رنگی دیگری از جسد چه گوارا که سربازان بولیوی «چه» را خوابانده‌اند و فردی بالای سر آن سیگار می‌کشد، وجود دارد، که توسط مارک هاتن خبرنگار خبرگزاری فرانسه گرفته شده و در آن زمان در رسانه های بین المللی منتشر شد.

اخیرا دریافته اند که  یکی از عکس‌ها در زمان دیگری گرفته شده است. در این عکس چه گوارا با موهایی نمدوار (به هم فشرده شده و کرک شده) است. در یکی دیگر از عکس‌ها جسد «تامارا بانکه» همراه انقلابی چه گوارا با صورتی از شکل افتاده بر روی برانکارد به تصویر کشیده شده است.

ارنستو چه گورا دکتر آرژانتینی به عنوان عضو ارشد رژیم انقلابی فیدل کاسترو در کوبا فعالیت می‎کرد. وی با همکاری سی آی ای CIA و توسط ارتش در ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در بولیوی دستگیر شد و یک روز پس از آن اعدام شد.

تصویر جسد وی پیش از اینکه در خفا در روستای والگراتده واقع در بولیوی به خاک سپرده شود در رسانه ها منتشر شد.

آرته آگا معتقد است که عکس ها را خود هاتن زمانی که آنان را از کشور بیرون می‌راندند به کوآترو داده است و از عمویش خواسته تا آنها را بگیرد، زیرا وی در آن وقت تنها اروپایی در بولیوی بوده است.
 
متخصصین پس از بررسی عکس ها متوجه شدند که عکس ها بر روی کاغدی چاپ شده اند که دهه ها است که تولید نمی‌شود و تائید کرده اند که عکس ها متعلق به دهه ی ۶۰ میلادی هستند.

سیلوین استیبال مدیر بخش عکاسی منطقه اروپا و آفریقا آژانس خبری جهان گفته است: هاتن به ما گفته بود چهار و یا پنج عکس AFP در پاریس پس و پیش شده است، ولی زمانی که هاتن چند ماه پس از مرگ چه گورا به پاریس رفت، تنها چند عکس که ویرایشگر درست کرده بود را یافت.


(تصاویر) عکس‌های تازه از جسد چه‌گوارا

(تصاویر) عکس‌های تازه از جسد چه‌گوارا

(تصاویر) چند عکس جدید از جسد چه‌گوارا

(تصاویر) عکس‌های تازه از جسد چه‌گوارا

(تصاویر) عکس‌های تازه از جسد چه‌گوارا

(تصاویر) عکس‌های تازه از جسد چه‌گوارا

(تصاویر) عکس‌های تازه از جسد چه‌گوارا

(تصاویر) عکس‌های تازه از جسد چه‌گوارا

فرماندهان ارتش ایران از 1300

در آغاز «ارکان حرب کل قشون» نام داشت و سپس «ستاد ارتش» نامیده شد.
سرتیپ امان‌الله جهانبانی از دی ۱۳۰۰ تا ؟
سرتیپ حبیب‌الله شیبانی از ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۶
سرتیپ محمد نخجوان از ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۳ (کفیل)
سرلشکر عزیزالله ضرغامی - از ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰
سرلشکر مرتضی یزدان‌پناه - از ۹ مهر ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۱
سرتیپ حسن ارفع - از ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۲
سرتیپ حاج‌علی رزم‌آرا - از ۱ امرداد ۱۳۲۲ تا مهر ۱۳۲۲
سرتیپ علی ریاضی - از ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۳
سرلشکر حاج‌علی رزم‌آرا - از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ تا آذر ۱۳۲۳
سرلشکر حسن ارفع - از ۶ دی ۱۳۲۳ تا ۲۷ بهمن ۱۳۲۴
سرلشکر فرج‌الله آق‌اولی - از ۲۷ بهمن ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵
سرلشکر حاج‌علی رزم‌آرا از ۱۰ تیر ۱۳۲۵ تا تیر ۱۳۲۹
سرلشکر عباس گرزن - از تیر ۱۳۲۹ تا ۳۱ تیر ۱۳۳۱
سپهبد مرتضی یزدان‌پناه - از ۲ مرداد ۱۳۳۱ تا ۳۰ مرداد ۱۳۳۱
سرلشکر محمود بهارمست - تا ۹ اسفند ۱۳۳۱
سرتیپ محمدتقی ریاحی - از ۹ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
سرلشکر نادر باتمانقلیچ - از ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴

در ۱ شهریور ۱۳۳۴ تغییری در سازمان ارتش به وجود آمد و نیروهای هوایی و دریایی دارای ستاد جداگانه شدند و در کنار نیروی زمینی که آن نیز ستاد خود را داشت زیر نظر «ستاد کل ارتش شاهنشاهی ایران» قرار گرفتند. در دی ماه ۱۳۳۵ نام ستاد کل به «ستاد بزرگ‌ارتشتاران» تغییر کرد.

سپهبد عبدالله هدایت - از مرداد ۱۳۳۴ تا ۲۴ اسفند ۱۳۳۹
سپهبد عبدالحسین حجازی - از ۲۴ اسفند ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۴
ارتشبد بهرام آریانا - از ۳۰ آذر ۱۳۴۴ تا اردیبهشت ۱۳۴۸
سپهبد فریدون جم - از ۱۴ اردیبهشت ۱۳۴۸ تا ۲۸ تیر ۱۳۵۰
ارتشبد غلامرضا ازهاری - از ۱۳۵۰ تا دی ۱۳۵۷
ارتشبد عباس قره‌باغی - از دی ۱۳۵۷ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷

"عین العرب" پس از 4 ماه مبارزه ارتش "سوریه" و نیروهای مردمی کرد آزاد شد و خسارت‌های کم‌سابقه‌ای به تروریست‌های داعش وارد آمد.

"عین العرب" پس از 4 ماه مبارزه ارتش "سوریه" و نیروهای مردمی کرد آزاد شد و خسارت‌های کم‌سابقه‌ای به تروریست‌های داعش وارد آمد.