vendredi 20 février 2015

ضربه خرس طلایی به خرناس کشهای نظام ولایی و حرفهایی از جعفر پناهی ایرج شكری

ضربه خرس طلایی به خرناس کشهای نظام ولایی و حرفهایی از جعفر پناهی
ایرج شكری
 


در غیاب جعفر پناهی که هنوز دوران ممنوعیت های 20 ساله ممنوع الخروج ، ممنوع القلم ،ممنوع المصاحبه و ممنوع بودن فیلم سازی اش به پایان نرسیده و فیلم «تاکسی» را با شکستن«قانون» جبّاران مرتجع ضد ایرانی و مردم ستیز و به طور «غیر مجاز» و با پرشی بلند شجاعانه و عبور از فراز وزارت منحوس و لجنزار ارشاد اسلامی ساخته است، روز 14 فوریه خرس طلایی جشنواره برلن به فیلم «تاکسی» جعفر پناهی را، خواهر زاده خردسالش حنا سعیدی ، که نقشی هم در فیلم بازی کرده است، دریافت کرد. دخترک با خوشحالی به روی سن رفت اما موقع بلند کردن و نشان دادن جایزه، گریه کرد.
شاید آن جوشش احساسات به خاطر یاد آوری آزار و فشارهایی بود که رژیم به دائی هنرمندش روا داشته بود و غیبت دائی اش در آن مراسم از آثار فشارهای خوک صفتان مردم ستیز و ضد ایرانی بود. کارگردان مردم دوست و شجاع در پیامی در اینستاگرام خود جایزه اش را به «ایران و ایرانی با هر جنس و عقیده و مرام» تقدیم کرد. بعد از اعلام تعلق خرس طلایی جشنواره برلن به فیلم تاکسی، ایلنا، مصاحبه کوتاهی با او داشت و نظر او را در مورد نامه ای که حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی وزارت ارشاد اسلامی  به رئیس فستیوال برلن را پرسید.
حجت الله ایوبی (کی از فرومایگان در خدمت رژیم ولایی)که به نظر می رسد از اظهارات دبیر جشنواره در مورد وضع جعفر پناهی(مساله به قبل از اعطای جایزه مربوط است) گزیده شده بوده است، در نامه خود نوشته بود:« متاسفم از اینکه شما به بهانه فیلمِ فیلمسازی که به موجب قانون کشورش فعلا نمی تواند فیلم بسازد (گرچه دارد می سازد ) می خواهید همه را سوار تاکسی سوء تفاهم های تازه ای بر علیه مردم ایران نمایید». این حرامزاده که تلاش ابلهانه ای کرد تا عملکرد جبّارانه رژیم در محکومیت و فشارهای ظالمانه به پناهی از سوی رژیم را ،خواست مردم ایران وانمود کند، در بخش پایانی نامه اش نوشته بود« من هم مانند میلیون ها علاقه مند به سینما، صدای مهیب پای سیاست را در جشنواره برلین می شنوم. من هم مانند همه آنها دوست داشتم برلین یادآور فرهنگ وهنر باشد. اما گویی شما سیاست را بر هنر ترجیح دادید. صدای پای سیاست می آید؛ و آجرهایی که در جشنواره شما روی هم قرار می گیرد به سرعت دیوار برلین تازه ای برگرد جشنواره شما خواهد کشید. دیواری که می تواند به مراتب بلندتر از دیوار چین باشد؛ و سیاست یعنی جدایی؛  یعنی دیوار برلین... و فرهنگ و سینما اما، یعنی برچیدن پرچین ها و دیوارها...».
جعفر پناهی در پاسخ به خبرگزاری ایلنا ابتدا با گفتن این که نامه را خوانده است و نامه «نامه مودبانه ای بود» می خواست نشان بدهد که نامه ایوبی موضوع با اهمیتی برای او نیست و رغبتی به بحث در مورد آن ندارد، اما با بازگشت دوباره مصاحبه گر روی مساله و پرسیدن این که« نظر دیگری ندارید؟» پناهی جواب داد« من هم وقتی خواندم آخرش گفتم همین؟! چون حرف‌های قشنگی بود که فقط حرف بود و ارزشش زمانی معلوم مى‌شد، که گوینده خود نیز به آن عمل مى‌كرد.». مصاحبه گر دوباره می پرسد« ولی آقای ایوبی؛ رئیس فستیوال برلین را به سیاسی کاری متهم کردند، چه ربطی به عمل آقای ایوبی دارد؟» در اینجا جعفر پناهی پاسخ می دهد:« مشکل از همین جا شروع می‌شود. ما سالهاست که در کشور خودمان صدای پای سیاست را در عرصه هنر به خصوص سینما می‌شنویم که تلاش در آلوده کردن هنر با سیاست دارد. اما آقای ایوبی جدائی هنر از سیاست را به دیگران توصیه می‌کنند! این توقع ایجاد می‌شود که چرا خودشان به آن عمل نمی کنند؟ً! و می‌گذارند سیاست دیواری طویل‌تر از دیوار چین و بلندتر از برج میلاد در حوزه هنر سینما ایجاد کند» پناهی اضافه کرد«.
به یاد دارید چه فیلم‌هایی در پای همین دیوار سیاست قربانی شدند و هیچگاه رنگ پرده سینما را ندیدند و تمام انرژی و تلاش سازندگان‌شان در قفس توقیف باقی ماند؟ ایشان در آخرین جمله نامه خود گفته‌اند فرهنگ و سینما یعنی برچیدن پرچین‌ها و دیوارها. جمله‌ای که در کلام زیباست ولی در عمل ماندگارتر است. پس معتقدم آقای ایوبی اول باید دیوارهایی را که خود و مدیران ماقبل ایشان بنا کرده‌اند؛ فرو ریزد و بعد به دیگران هشدار بدهد که دیوار نسازند.» پناهی در همین مصاحبه یاد آور شده است که پنج دقیقه بعد از انتشار نامه ایوبی(نامه سرگشاده بود و خبرگزاری متعلق به بسیج- فارس- متن آن را منتشرکرده بود)* به ایوبی اطلاع داده بود که اگر فیلمش در جشنواره فجر نشان داده شود، آن را از جشنواره برلن بیرونی می کشد و تا روز آخر جشنواره فجر هم منتطر مانده بود، اما اقدامی در این زمینه از سوی این مدیر سانسور سینمای کشور، در رفع سانسور پناهی به عمل نیامده بود.
جعفر پناهی که به خاطر همراهی اش با اعتراضات مردم در سال 88 مورد کینه حیوانی دستگاه امنیتی و قضایی ولایت فقیه قرار گرفت و به 6 سال زندان و بیست سال ممنوعیت از نوشتن و فیلم ساختن و سفر و مصاحبه محکوم شد( مدت زیادی پشت میله ها نماند اما محرومیّت هایش همچنان باقی است)، سال قبل در پی انتشار پیامی از آخوند روحانی رئیس جمهور رژیم به جشنواره فجر، پیام وی را که فیلمسازانی را متهم به سیاه نمایی کرده بود مورد انتقاد قرار داد و نگرانی خود را در مورد سوء نیت روحانی برای برقراری سانسور جدید بیان کرد. پناهی که انتقاد او از سخنان روحانی در «خبر انلاین درج شد»*، یاد آور شده بود که:« روحانى مى‌گوید: "فیلم‌ساز سرزمینم به من می‌گوید به من آزادی بده و بگذار واقعیت‌های تلخ و تیره‌ای را که تا دیروز نمی‌توانستم، امروز در فیلم‌هایم نشان دهم! من به او می‌گویم آن واقعیت‌ها را که همگان بیش و کم می‌دانند، بیا تا در کنارِ تیرگی‌های واقعیت، نقطه‌هایی روشن از حقیقت را هم نشان دهیم." آقاى روحانى خوب مى‌داند که سالانه بیش از صد فیلم در ایران ساخته مى‌شود که 95 درصد فیلم‌هایى است که تماما اختصاص به همان نقطه‌هاى روشنى که ایشان می‌گویند دارد و فقط پنج درصد و یا کمتر است که تلاش مى‌کنند به مردم دروغ نگوید و نقاط را آنگونه که هستند به تصویر کشند، که 90 درصد از این پنج درصد هم هرگز اجازه نمایش نمى‌یابند.
چرا این  دستورالعمل‌ها فقط براى آن پنج درصد است و هرگز به آن 95 درصد گفته نمى‌شود که کنار نقاط فرمایشى از حقیقت واقعیت هم سخن بگو یند. اصلا چرا باید هنرمند مجبور باشد نقاط فرمایشى و سفارشى ایشان یا هر سفارش دهنده دیگر را به تصویر کشد» *
فیلم پناهی را افراد متعدی از منتقدان سینمایی خارجی ، فیلمی با ارزش و ستودنی یافته اند، اما سایتهای و عناصری از رژیم تلاش کردند با تاکید بر«سیاسی» بودن جایزه ارزش کار پناهی را زیر سوال ببرند. یک عامل تشدید کننده سوزش از ضربه خرس طلایی هم وجود دارد و آن این که فیلم محمد رسول الله ساخته مجید مجیدی سینماگر مومن به نظام که گفته می شود پرهزینه ترین تاریخ سینمای ایران است، برای شرکت در رقابتهای این جشنواره پذیرفته نشد. از واکنشهای «سوزشی» از جمله در سایت تابناک منعکس شده است. این سایت از «پیش بینی» یکماه قبل خود در مورد جایزه دادن به پناهی در فستیوال برلن سخن به میان آورد*. در خارج کشور هم صداهای ناهنجاری که گاه و بیگاه از «خود آگاه» یا «ناخودآگاه» آن «من»های عظیم بیرون می آید تا اظهار وجود کند، شنیده شد. از جمله «پیشگو»یی که محور تفکر و اندیشه اش، تخطئه سینماگران ایران و چسباند آنها به رژیم است و کسی ندیده است ایشان یک خط در مورد سانسور و بلایی که سانسور بر سر سینما و سینماگران می آورد و رنجی که از این بابت می برند، بنویسد، یادداشتی در تخطئه اعطای خرس طلایی به پناهی و کار پناهی نوشت و یاد آور شد که این مساله را پیش بینی کرده بود و فلان نامه را به فلان مسئول فستیوال برای آگاهی دادن در مورد «سینمای جمهوری اسلامی» نوشته بود.
ایشان آن اندازه از سینماگرانی در داخل فیلم می سازند و فیلمهایشان به فسیتوال ها رفته متنفر است که مثلا در مقایسه فیلم پناهی با فیلم دیگری برای نشان دادن این که «پناهی ایده جدیدی نداشته و قبلا کاری مثل این شده است»، حاضر نشده به فیلم «ده 10» کیا رستمی اشاره کند که خیلی از ایرانیان برون و درون مرزی آن را دیده اند، او فیلمی از یک کارگردان خارجی را مثال آورده است. این نفرت به سینماگران کشور در این حضرت چنان شعله ور است که بدون تفکر و تعمّق به راحتی حتی ادعای مهمل عنصر فرومایه ای مثل شمقدری را که بعد از تعلق اسکار به فرهادی مدعی شد برای آن «لابی» کرده بود را برای تخطئه کارگردان یاد شده مورد استناد قرار می دهد، در حالی که در داخل کشور همه به خاطر این ادعا به ریش پر شپش شمقدری خندیدند. ناخوشایند تر از واکنشها به رویداد دریافت خرس طلایی جعفر پناهی، از سوی این قبیل مخالفان رژیم و در عین حال کینه ورزان به سینماگران ایران، نامه ای بود که سه سال پیش(مارس 2011) یکی از همین مدعیان هنر به کوستا گاوراس مدیر سینما تک فرانسه نوشته بود که سراسر توهین به جعفر پناهی بود و کل سینماگران کشور*.
نویسنده آن نامه و آن «پیشگو»، فقط دو سینماگر- بهرام بیضایی و ناصر تقوایی- را از حرمت شکنی های خود کنار می گذارند و از دیگران مستثنا می کنند، در حالی که هم آقای بیضایی و هم آقای تقوایی (که هردو مورد احترام من هستند)، با همان ضوابط وزارت ارشاد اسلامی فیلم ساخته اند، اگر چه تعداد فیلمهایی که ساخته اند به تعداد انگشتان یک دست نمی رسد. تناقضات در ادعاهای این دو معترض خارج کشور هم خیلی جالب توجه است مثل آن آقا در نامه به کوستا گاوراس به او توصیه کرده بود:« من شما را به خواندن مقاله هایی که به قلم سینما گران تبعیدی که در داخل و خارج از ایران نوشته شده است فرا می خوانم و یادآوری می کنم که هیچ فیلم و یا محصول فرهنگی هرگز بدون کنترلِ وفاداریِ سازنده ِآن به ملاها، و بدون اجازه قبلی رژیم، نتوانسته است از ایران خارج شود».
و این در حالی است که سینما دوستان می دادنند که فیلم «باشو غریبه کوچک» بیضایی چند سالی در داخل کشور ممنوع بود، اما در خارج کشور نمایش داده شد. همچنین فیلم «ناخدا خورشید» آقای تقوایی به خارج کشور فرستاده شد. فیلم باشو غریبه کوچک آقای بیضایی جایزه اول جشنواره فیلم و هنر فرانسه  در سال1991را دریافت کرد و فیلم سگ کشی او جایزه هیئت داوران جشنواره سیدنی در سال 2002 را دریافت کرد. علاوه بر این فیلمهای «مسافران» و « سگ کشی» و «شاید وقتی دیگر» بیضایی در جشنواره «دولتی» فجر برنده جایزه های متعددی شده اند. فیلم ناخدا خورشید آقای تقوایی علاوه بر چند جایزه در جشنواره فجر، به خارج هم فرستاده شد و در سال 1988 - برندهٔ یوزپلنگ برنزی چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم لوکارنو شد. با این حساب می بینیم که یا آقایان مدعی «سینما» حالا یا در نوع در تبعید یا نوع «آزاد» در این ادعا و برچسب زنی که « هیچ فیلم و یا محصول فرهنگی هرگز بدون کنترلِ وفاداریِ سازنده ِآن به ملاها» نمی تواند به خارج برود، حرف بی پایه و بی ربطی می زنند(که به نظر من چنین است) یا احترام گذاشتنشان به بیضایی و تقوایی، مزوّرانه است و دروغ است چون می دانند که اگر همان برچسبها و احکامی را که در مورد سینماگر مردم دوست، جعفر پناهی صادر کرده اند، در مورد بیضایی و تقوایی صادر بکنند، اصلا سلامت عقلشان در نظر مخاطبان به ویژه مخاطبان آشنا به مسائل سینمای ایران زیر سوال خواهد رفت و آنچه به طور برجسته نمایان خواهد شد، غرض ورزی نسبت به سینماگران ایران و بی اطلاعی و عدم شناخت شان از اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران و حساسیتها و سختگیریها رژیم منحوس مذهبی مستقر در ایران نسبت به کار و تولیدات فرهنگی و هنری  و دشواری هایی که تولید کنندگان آثار هنری و فرهنگی در زمینه سینما و تئاتر و موسیقی و کتاب (اعم از ترجمه یا داستان نویسی) در رویا رویی با دستگاه سانسور و سرکوب تحمل می کنند، خواهد بود.
منابع و توضیحات:
صحنه ای از فیلم تاکسی که نسرین ستوده وکیل مبارز در آن حضور داد
مطلب تابناک
متن نامه رئیس سازمان سینمایی وزارت ارشاد به جشنواره
لینک مربوط به نامه لبریز از اهانت به جعفر پناهی و سینماگران ایران، به کوستا گاوراس
 انتقاد پناهی از پیام روحانی به جشنواره فجر 93
اطلاعات مربوط به بهرام بیضایی و فیلمهایش در ویکی پدیا(فارسی)
دو مصاحبه با جعفر پناهی قبل و بعد از زندان
دو مطلب از نگارنده مربوط به جعفر پناهی
۳۰بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹ فوریه ۲۰۱۵

بیست و یک تن از مسیحیان قبطی در اوائل سال نوی مسیحی توسط شبه نظامیان گروه اسلامی/تروریستی داعش در لیبی ربوده شدند و پس از آن سر همه آنها از تن جدا شد.


crusaders1-300x106
بیست و یک تن از مسیحیان قبطی در اوائل سال نوی مسیحی توسط شبه نظامیان گروه اسلامی/تروریستی داعش در لیبی ربوده شدند و پس از آن سر همه آنها از تن جدا شد.
به گزارش  گروه ترجمه «خبرگزاری صدای مسیحیان ایران» (VOCIR)  و به نقل از پایگاه خبری آشوری «AINA»  در یک حساب توییتری  مربوط به شاخه گروه اسلامی/تروریستی داعش در لیبی اعلام شده ،همه بیست و یک تن از مسیحیان قبطی که در اوائل سال نوی مسیحی ربوده شده بودند قتل عام شده اند.crusaders2-300x106
اما تا کنون هیچ تاییدیه رسمی مبنی بر قتل این بیست و یک مسیحی قبطی وجود ندارد با اینحال رسانه های مصری اعلام کرده اند  بر این باور هستند که این خبر صحت دارد چرا که در دو عکسی که آن حساب توییتری منتشر کرده است نشان میدهد آن گروگانهای قبطی به قتل رسیده اند و این اعدام در خارج از استان طرابلس انجام شده است در یکی ازتصاویر  پنج مرد با همان لباس معروف و مخوف نارنجی  که بر تن همه اعدامی های داعش وجود دارد در حالت زانو زده و  جلادی که صورتش به مانند همیشه با نقاب پوشیده هست با چاقو  بالای سر آنان ایستاده است، و همچنین عنوان آن مطلب  تحقیر پیروان کلیسای قبطی نام گذاری شده بود،همچنین در تصویر دیگر مردان بیشتری با همان لباس نارنجی در یک صف در کنار جلاد ایستاده بودند و عنوان این عکس انتقام زنان مسلمانی  تحت آزار و اذیت مسیحیان قبطی هستند نامگذاری شده بود.crusaders3-300x106
لازم به ذکر است این تصاویر همزمان با  ربودن این مسیحیان قبطی در مجله اینترنتی این گروه اسلامی/تروریستی به زبان انگلیسی نیز منتشر شده بود،این در حالی است که دولت مصر در  یک جلسه فوری بحران  اعلام کرده است  که اعدام این گروگانهای مسیحی قبطی هنوز قابل تایید نمیباشد.
پس از سقوط معمر قذافی، لیبی همچنان  در وضعیت بحرانی بسر میبرد که دو دولت و دو ارتش در حال مبارزه برای دردستگیری قدرت هستند ناآرامی و کشمکش‌های داخلی بر این کشور سایه افکنده و کشور در هرج و مرج به سر می‌برد.
با اینحال گروه اسلامی/تروریستی داعش موفق شده است در شهر «درنة» در شمال شرقی لیبی برای خود پایگاه خلیفه گری به راه بیندازد و در حال پیشروی به  «بنغازی» و«طرابلس»  برای گسترش قلمرو خود میباشد، و این پیشروی های افراط گرایان  یک زنگ خطر برای تهدید جان اقلیت مسیحی که ساکن در شرق این کشور میباشند شده است ،چرا که اسلامگریان افراطی در منطقه شرق لیبی  افزایش یافته اند.
روزنامه «الشوروک» چاپ مصر نیز عنوان کرده بود مردان ربوده شده اهل منطقه مینیا از مناطق مرکزی مصر هستند که دردسامبر گذشته در شهر سرت واقع در کشور لیبی روبوده شده اند.

Beaten to death by the mob: Hundreds of savage ISIS supporters swarm over Syrian prisoners as they kick them to death before their corpses are dragged through the streets Read more: http://www.dailymail.co.uk/news/article-2959934/Beaten-death-mob-Hundreds-savage-ISIS-supporters-swarm-Syrian-prisoners-kick-death-corpses-dragged-streets.html#ixzz3SGuIXqZB Follow us: @MailOnline on Twitter | DailyMail on Facebook

A sickening new video has emerged showing hundreds of savage supporters of the Islamic State kicking, punching and stamping three terrified Syrian soldiers to death before dragging their bloodied corpses through the streets chained to the back of motorcycles.
The barbaric footage is believed to have been filmed in the terror group's de facto capital Raqqa and bears all the chilling hallmarks of ISIS' professionally produced and edited propaganda films.
The gruesome killing of three Syrian soldiers is just the latest in a long line of horrific filmed murders released by the Sunni Islamists since last summer's self-declaration of a caliphate in the vast areas of Syria and Iraq they control through a campaign of rape, massacre and brutal oppression.
Scroll down for video 
Savage: The bloodthirsty crowd is seen being unleashed on the men, surging forward and raining down kicks, punches and beatings with whatever objects are close at hand
Savage: The bloodthirsty crowd is seen being unleashed on the men, surging forward and raining down kicks, punches and beatings with whatever objects are close at hand
Gisly: After being kicked to death, the men's bodies are dragged through the centre of the city of Raqqa
Gisly: After being kicked to death, the men's bodies are dragged through the centre of the city of Raqqa
Fear: The three prisoners are seen on their knees in the centre of a circle of militants, who link arms to hold back the throng of young men intent on taking part in the particularly savage triple murder
Fear: The three prisoners are seen on their knees in the centre of a circle of militants, who link arms to hold back the throng of young men intent on taking part in the particularly savage triple murder
Horror: The video begins by a bearded cleric  breathlessly reading out charges against three Syrian soldiers
Horror: The video begins by a bearded cleric breathlessly reading out charges against three Syrian soldiers
ISIS' latest shocking murder video begins by showing hundreds of baying, bloodthirsty supporters of the terror group gathering in central Raqqa where a bearded cleric is seen breathlessly reading out charges against three Syrian soldiers dressed in military fatigues.
Laughing children are seen clambering on walls and on to the shoulders of their grinning fathers to get a better view of proceedings, while a large group of niqab-wearing women gather nearby.


Read more: http://www.dailymail.co.uk/news/article-2959934/Beaten-death-mob-Hundreds-savage-ISIS-supporters-swarm-Syrian-prisoners-kick-death-corpses-dragged-streets.html#ixzz3SGu13NNs
Follow us: @MailOnline on Twitter | DailyMail on Facebook