به اعتراف پاسدار سعید قاسمی غده سرطانی در اصل و پیکر انقلاب رسوخ کرده است
سعید قاسمی که از سران لباس شخصیهای خامنه ای است و به اعتراف خودش در چند سال قبل بریده بوده است در درگیریهای باندی به رفسنجانی و آخوند روحانی پرخاش کرده و از ولی فقیه دفاع می کند و می گوید:
«دیگر نمیشود که هر کسی بیاید بگوید من فلانی هستم، دیگری بگوید من زیر دستش بودم، دیگری بگوید من سردارش بودم و هر چند وقت یکبار چای قند پهلو با او میخوردیم، آن دیگری هر شب بیاید خاطره جدید از امام تعریف کند، آیا ما 22 جلد صحیفه امام را کنار بگذاریم و خاطره را بچسبیم؟ تا کی باید پاستوریزه عمل کنیم؟ باید انقلاب را از منبع اصلی دریافت کرد» .
او با خبرگزاری فارس مصاحبه کرده و می افزاید:
«اشتباهی که میشود این است که هر کس از راه میرسد و رئیسجمهور میشود، از خودش استراتژی خلق میکند، یکی از اتفاقاتی که باید در انتخابات ریاستجمهوری بیفتد این است که آقا قرار نیست هرکس رئیسجمهور شد برای خودش مانیفست بیرون بدهد. تو رئیسجمهوری و باید کار کنی، مانیفست موجود است، راهبرد داریم. مگر نگفت نرو و نفروش؟ مگر نگفت بتن نکن» .
وی از بتن کردن قلب راکتورآب سنگین به عجز و لابه افتاده و می گوید:
پاسدار سعید قاسمی نسبت به بتن کردن قلب راکتورآب سنگین اراک سوز و گداز کرد و گفت: «آمریکا مدلش گرگصفتی است، چیزی که این آقایان درک نکردند، چون در یک فضای دیگری بزرگ شدند. آنها بهموقع به ما میزنند و حتی زدهاند، ما باور نمیکردیم که کسی پیدا شود همه این زحمات را بتن کند. ما بعدها خواهیم فهمید که از کجا خوردهایم» .
وی به بریدگی در نظام اعتراف کرد و ادامه داد:
«من خودم تا ۴-۵ سال پیش بریده بودم… به خودم و کسانی که مثل خودم بریدهاند و گیجاند میگویم، به کسانی که در فتنه، ضد نظام و ضد آقا حرف میزنند و با اینکه در جنگ بوده و حزباللهی هستند، اما دچار ریزش شدهاند، البته برخی از آنها ادای انقلابی بودن را درمیآورند، برخی از آنها متنعم شدهاند، در حالیکه قبلاً گاری هم نداشتند، اما الآن وضعشان توپ است و حتی نسبت به نظامداری و انقلاب هم ایدهپردازی میکنند! دیگر هم نه با انقلاب کاری دارند و نه با فلانی، ما این ریزش و رویشها را در خودیها و کسانی که در جنگ با هم بودیم، هم دیدهایم، از آیتالله تا سردار ریزشها را دیدهایم و دیگر یاد گرفتهایم… غده سرطانی بهعنوان یک انحراف از اصل انقلاب در پیکر انقلاب رسوخ کرده است که این خطرناک است».
«دیگر نمیشود که هر کسی بیاید بگوید من فلانی هستم، دیگری بگوید من زیر دستش بودم، دیگری بگوید من سردارش بودم و هر چند وقت یکبار چای قند پهلو با او میخوردیم، آن دیگری هر شب بیاید خاطره جدید از امام تعریف کند، آیا ما 22 جلد صحیفه امام را کنار بگذاریم و خاطره را بچسبیم؟ تا کی باید پاستوریزه عمل کنیم؟ باید انقلاب را از منبع اصلی دریافت کرد» .
او با خبرگزاری فارس مصاحبه کرده و می افزاید:
«اشتباهی که میشود این است که هر کس از راه میرسد و رئیسجمهور میشود، از خودش استراتژی خلق میکند، یکی از اتفاقاتی که باید در انتخابات ریاستجمهوری بیفتد این است که آقا قرار نیست هرکس رئیسجمهور شد برای خودش مانیفست بیرون بدهد. تو رئیسجمهوری و باید کار کنی، مانیفست موجود است، راهبرد داریم. مگر نگفت نرو و نفروش؟ مگر نگفت بتن نکن» .
وی از بتن کردن قلب راکتورآب سنگین به عجز و لابه افتاده و می گوید:
پاسدار سعید قاسمی نسبت به بتن کردن قلب راکتورآب سنگین اراک سوز و گداز کرد و گفت: «آمریکا مدلش گرگصفتی است، چیزی که این آقایان درک نکردند، چون در یک فضای دیگری بزرگ شدند. آنها بهموقع به ما میزنند و حتی زدهاند، ما باور نمیکردیم که کسی پیدا شود همه این زحمات را بتن کند. ما بعدها خواهیم فهمید که از کجا خوردهایم» .
وی به بریدگی در نظام اعتراف کرد و ادامه داد:
«من خودم تا ۴-۵ سال پیش بریده بودم… به خودم و کسانی که مثل خودم بریدهاند و گیجاند میگویم، به کسانی که در فتنه، ضد نظام و ضد آقا حرف میزنند و با اینکه در جنگ بوده و حزباللهی هستند، اما دچار ریزش شدهاند، البته برخی از آنها ادای انقلابی بودن را درمیآورند، برخی از آنها متنعم شدهاند، در حالیکه قبلاً گاری هم نداشتند، اما الآن وضعشان توپ است و حتی نسبت به نظامداری و انقلاب هم ایدهپردازی میکنند! دیگر هم نه با انقلاب کاری دارند و نه با فلانی، ما این ریزش و رویشها را در خودیها و کسانی که در جنگ با هم بودیم، هم دیدهایم، از آیتالله تا سردار ریزشها را دیدهایم و دیگر یاد گرفتهایم… غده سرطانی بهعنوان یک انحراف از اصل انقلاب در پیکر انقلاب رسوخ کرده است که این خطرناک است».
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire