samedi 17 janvier 2015

شهناز نیکوروان:قاچاق زنان - ترکیه، ایران، اسرائیل*

شهناز نیکوروان:قاچاق زنان - ترکیه، ایران، اسرائیل*

شهناز نیکوروان
کانون مدافعان در سلسله مقالاتی که در عرصه‌های گوناگون، مطالبات جنبش کارگری دارد، سعی کرده است به زوایای مختلف فجایع و عملکرد سرمایه‌داری و تاثیرات آن در جنبش کارگری جهانی و ایران بپردازد. این بررسی‌ها نه از زاویه جامعه‌شناسی صورت می‌گیرد و نه می‌خواهد خود را به شکل آکادمیک مطرح کند. زیرا بررسی‌های آکادمیک و جامعه‌شناسانه در چارچوب تبیین وضع موجود است ولی اعضا و یاران کانون به عنوان کسانی که در عرصه اجتماعی به طور روزمره این فجایع را می‌بینند و درک می‌کنند و خواهان تغییر بنیادی این مناسبات به سود زحمتکشان هستند.
مساله قاچاق کودکان و زنان در روند خصوصی‌سازهای دو دهه گذشته بسیار فراگیر شده است و تاثیرش آن چنان روح جوامع را از درون پوسیده کرده است که اگر نتوانیم با بسیج عمومی در مقابل این عملکرد انگلی جامعه سرمایه‌‌داری بایستیم، ناگزیر خواهیم شد که ببینیم که هر روز بیشتر از روز قبل، فرزندان زحمتکشان به عنوان بردگان جنسی در درون این نهادهای مافیایی همانند گل پرپر شوند و دارندگان قدرت از جوابگویی شانه خالی می‌کنند و تنها آمار و ارقام این فاجعه در سازمان ملل بررسی می‌شود و بس. سازمان ملل متحد اعلام کرده است “دست کم دو و نیم میلیون قربانی قاچاق انسان به رغم میل باطنی‌شان برای بردگی و کار اجباری از خانه‌های خود به اماکن دیگر انتقال می‌یابند. هفتاد و نه درصد قربانیان صنعت قاچاق انسان در واقع زنان و کودکان کم سنی هستند که مورد بردگی جنسی قرار می‌گیرند. ” امری که در قرن بیست و یکم می‌توان از آن به عنوان برده‌داری مدرن نام برد. یک سازمان رسمی بین‌المللی معروف برده‌داری مدرن را این گونه تعریف می‌کند: برده‌داری مدرن شامل برده‌داری، از طریق شیوه‌هایی مانند برده‌داری (اسارت بدهی، ازدواج اجباری، و فروش یا بهره‌برداری از کودکان)، قاچاق انسان و کار اجباری است.
این مقاله به بخش کوچکی از این فاجعه عظیم می‌پردازد و قاچاق زنان را در کشورهای ایران، ترکیه و اسرائیل بررسی می‌کند، سه کشوری که مذهب رکن اصلی را در سیاست دارد.
***
شهناز نیکوروان – “در 26 آوریل 2007 سوتلانا، زن جوان روسی بود که یک شغل با درآمد بالا در استانبول ترکیه توسط دو مرد به او وعده داده شده بود، هنگامی که او وارد ترکیه شد، گذرنامه و پول او را گرفته بودند و اورا درخانه ای که قفل شده بودزندانی و مجبور به فحشا کردند. در حالی که باید روزانه به شش مشتری قاچاقچیان خدمات جنسی می‌داد، از جان خود گذشته و برای فرار، از پنجره به بیرون پرید. او را به بیمارستان منتقل کردند اما فوت کرد.
مقدمه
در عصر حاضر سرمایه‌داری ولع سیری‌ناپذیری برای کسب سود دارد و از محل تن‌فروشی و قاچاق انسان‌ها به خصوص زنان و کودکان و حتی قاچاق انسان به منظور فروش اعضاء بدن نیز ثروت می‌اندوزد. قاچاق زنان و دختران در جهان یکی از راه‌های بسیار سودآوری است که یقه انسان‌های فقیر و نیازمند در سراسر دنیا را گرفته است و لذا بحث و بررسی پیرامون تن‌فروشی یا تجارت جنسی ضروری است. این تجارت به منبع عظیمی از درآمد برای صاحبان این صنعت و همچنین منبع مالیات برای دولت‌های به اصطلاح پیشرفته امروزی تبدیل شده است. صنعت سکس به اشکال مختلف از فیلم و عکس گرفته تا تولید و فروش انواع ابزارآلات جنسی و آگهی‌های تجاری در اشکال مختلف در رسانه‌ها (مجله، روزنامه، فیلم و شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای) تبلیغ می‌شود و در همین راستا نیز قاچاق دختران، کودکان و زنان در کشورهای مختلف به منظور کسب سود صورت می‌گیرد.
در کشورهای در حال توسعه، روند خصوصی‌سازی و انتقال به یک اقتصاد جهانی، همراه با تبعیض جنسی، باعث افزایش مشکلات اقتصادی مردم و به ویژه برای زنان و “زنانه شدن فقر و مهاجرت شده است. ” اما این تنها یک روی سکه است. روی دیگر وجود تقاضای روزافزون است. در مقابل خیل عظیم این زنان محروم، مردان ثروتمندی نیز وجود دارند که با پول‌های بادآورده‌شان باید خوش بگذرانند. این تقاضا باید روز به روز افزایش یابد زیرا در غیر این صورت صنعت سکس و توریسم جنسی سودآوری خود را از دست می‌دهد. اینجاست که صنعت دیگری به کار می‌آید، فرهنگ‌سازی از طریق رسانه‌ها و …
ماجرای “صنعت فرهنگ”* در چند دهه گذشته حدیثی است مفصل. سرمایه با ساخت فرهنگی که از دل فیلم‌های‌هالیودی سر بر می‌کشد و در موسیقی متال و رپ اوج می‌گیرد، به جوانان سکس ، مصرف مواد- الکل و راک اند رول را می‌آموزد. فرهنگی را می‌آموزد که در چهار سوی گیتی آرزوی نسلی شده است که معتقدند “بی‌خیال عالم” باید عیش و نوش را تجربه کرد. نسلی که در دل اقتصاد ریاضتی رشد کرده‌اند، فساد اقتصادی را می‌بینند و رویای آن را دارند که خود شاید روزی از دل این فساد سودی ببرند، غافل از اینکه این خرده‌پایان این اقتصاد انگلی نمی‌دانند که سرنخ تمامی فروش و قاچاق انسان‌ها سر از دولت و پلیس مافیایی در می‌آورد که آبشخور همه آنهاست. این صنعت فرهنگ ، شاخه ای از اقتصاد را ساخته که سود سرشاری برای سرمایه تولید می‌کند.
بسیاری از مزارع کشاورزی در کنار دریاها به تصرف دولت‌ها درآمده و کشاورزان را از زمین بیرون می‌کنند تا منطقه را به مرکز توریستی تبدیل ‌کنند. فقط در سال 2005، بعد از سونامی و طوفان دریایی در منطقه جنوب شرقی آسیا، دولت‌ها از این وضعیت استفاده کرد و با پرداخت بسیار کمی به ماهیگیران و کشاورزان آنها را از مناطق دریایی اخراج کردند و این مناطق را به محل‌های توریستی تغییر کاربری دادند. اگر روزگاری مسافرت امری بود برای آموزش و یادگیری، امروز مراکز توریستی محل‌هایی هستند برای فرار از دنیای خشن سرمایه‌داری و دل بستن به الکل و سکس و …
باندهای وابسته به قاچاق زنان در اقتصاد سرمایه‌داری به صورت انگلی شکل می‌گیرد، این اقتصاد انگلی در صد سال گذشته در کنار قمارخانه‌ها رشد کرده‌اند، جایی که که سرمایه‌داری از آن برای پولشویی‌اش استفاده می‌کند. همان طوری که اقتصاد واقعی سقوط می‌کند، ما با رشد یک اقتصاد کاغذی روبرو هستیم که به آن اقتصاد کازینویی می‌گویند. این اقتصاد کازینویی امروز نسلی را بوجود آورده که با اقتصاد ریاضتی رشد کرده و هیچ آینده‌ای را در مقابل خود ندارد و او را مجبور می‌کند برای فرار از واقعیت در دنیای خمار خود غوطه زند، زیرا سرمایه نه می‌گذارد و نه می‌خواهد این نسل در خودش و برای خودش آینده‌ای مثبت را ترسیم کند. سرمایه ارتجاعی که در دولت و قدرت تنیده شده اگر چه خود و خانواده‌اش هر یکشنبه در کلیسا ، شنبه در کنیسه و جمعه جمع می‌شوند و می‌خواهد به کودکانش اخلاقیات آسمانی را آموزش دهد، اما همین تناقضات سرمایه که در آخر به نابودی خود سرمایه می‌رسد، باعث خواهد شد که همان کودکان کلیسا، کنیسه و مسجد در مقابل این ارتجاع بایستند.
سرمایه انگلی به جوانان می‌آموزد اگر شغلی ندارید حداقل از تن خود سود ببرید. آن هم برای زنانی که در کشورهای وابسته با فرهنگ مردسالارانه که مشکل داشتن کارآن هم با حداقل دستمزد مشکل کوچکی نیست. و از طرفی خانواده‌ها نیز در نبود امکان مالی در اولین فرصت دختران خود را مجبور به ازدواج می‌کنند.
سرمایه انگلی نیازی نمی‌بیند که مردم آموزش عمیق ببینند و امروز با آمدن دنیای اینترنت بسیاری را در سطح نگه داشته و واقعیت را وارانه نشان می‌دهند. این نسل جدید هم همه چیز را از لنز فرهنگ صنعت سرمایه می‌بیند. حتی انقلاب نیز می‌شود “بوسه دو جوان در میان آتش و دود در یونان”!؟
نسل اقتصاد ریاضتی که آینده‌اش را نه در آسمان، بلکه باید در زمین جویا باشد باید ره دیگری را پیش گیرد. این نوشته در غم این نسلی است که بسیاری از آنها برای پیدا کردن کار سر از خانه‌های هدایت در می‌آورند. کودکانی که بر اثر زلزله و زلزله‌های اقتصادی در بازار جنسی فروخته می‌شوند. چرا که سرمایه‌داری به‌ شکل بسیار فاجعه باری جامعه بشری را به میدانی برای سوداندوزی خود تبدیل کرده است. سرمایه مالی و در شکل انگلی، در زمینه مواد مخدر ، اسلحه ، تجارت انسان برای کسب سود از هیچ کار و عملی برای سود بردن فرو گذار نیست و هر روز ما با اشکال گوناگونی از این ولع سیری‌ناپذیر صاحبان ثروت آشنا می‌شویم ، اگر چه دولت‌ها و پلیس حامی آنها می‌باشند اما گاهی برای بستن دهان مردم لازم است اشاره‌ای نه چندان کامل به فعالیت‌های سرمایه داران به شکل آمار و ارقام داشت تا حداقل دلیل وجود این نیروی عظیم برای مردم بیهوده به نظر نیاید. باید اعتراف کرد که دسترسی به ارقام و اعداد نجومی سود به طور واقعی اگرچه غیرممکن نیست، اما بسیار دشوار است. البته بحث بر سر دو دوتا چهارتاست و هر کسی که حداقل آشنایی با منابع ثروت و شیوه زندگی و هزینه‌های این سرمایه‌داران داشته باشد به خوبی می‌داند که ثروت‌های آن‌چنانی چگونه انباشته می‌شوند، از استثمار کارگران در کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی که بگذریم، سالیانه میلیون‌ها دلار از محل فروش مواد مخدر و فروش اسلحه نصیب این سرمایه‌داران می‌شود که با حمایت دولت‌ها نه تنها سودی را عاید مردم در جهان نمی‌کند، بلکه حاصلش مرگ و نابودی زندگی مردم است. قاچاق زنان و کودکان با هدف بردگی جنسی راه دیگری برای کسب سودهای میلیاردی از ویژگی‌های آشکار سرمایه‌داری لیبرالیسم قرن بیست و یک است.
قاچاق نتیجه وضعیت اقتصادی و طبقاتی نابرابر زنان است. وضعیت اقتصادی زنان در کشورهای تحت انتقال اقتصادی (تبدیل اقتصاد متمرکز به سیستم‌های بازارآزاد) بدتر است. همه کشورهای مرکز و شرق اروپا و اتحاد جماهیر شوروی سابق انتقال چشمگیر اقتصادی و سیاسی را تجربه کرده‌اند که کشور آنها را از اقتصاد متمرکز به سیستم‌های بازار آزاد تغییر داده است. در حالی که به آنان در این سیاست‌ها گفته شده بود که در اقتصاد لیبرالیستی شرایط اقتصادی و اجتماعی بهتری خواهند داشت، اما حاصل این انتقال منجر به نرخ بیکاری منفی و بالا برای همه و به خصوص زنان شده و همچنین برنامه‌های رفاه اجتماعی که در گذشته وجود داشت را ازدست داده‌اند. این حاصل لیبرالیزه کردن اقتصاد برای مردم کشورهای جهان است. این آن وعده‌ای است که پدر انقلاب‌های رنگین، جرج سوروس بنیانگذار نهاد جامعه باز، به مردم این کشورها داده است!!
اختلاف سطح درآمد مردم درهر دوکشور مبدا و مقصد قاچاق عامل دیگری است که به ترویج قاچاق منجرشده است. قاچاق از کشورهای کم درآمد به کشورهایی با درآمد بالا صورت می‌گیرد که در آن تقاضا برای قیمت ارزان و پایین برای نیرو کار وجود دارد. به طور معمول، قاچاقچیان زنان و دخترانی راکه از لحاظ اقتصادی در کشور یا منطقه خود محروم هستند، به کشورهای ثروتمند یا مناطقی منتقل می‌کنند که از صنعت سکس به عنوان شغل و تجارت حمایت می‌کنند.
قاچاق انسان بر همه کشورهای جهان تاثیر می‌گذارد، کشورها معمولا مبدا، ترانزیت(حمل ونقل) و یا مقصد برای انسان‌های قاچاق شده هستند – و یا حتی ترکیبی از مبدا، ترانزیت و مقصد می‌باشند. قاچاق اغلب از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای بیشتر توسعه یافته صورت می‌گیرد، از کشورهایی که در آن مردم براثر فقر، جنگ یا شرایط دیگر آسیب‌پذیرترند و قاچاق آسانتر می‌رخ می‌دهد. بیشترین قاچاق در سطح ملی یا منطقه‌ای است. اروپا مقصد نهایی برای وسیع‌ترین طیف قربانیان است، در حالی که آسیا مبدا این میزان از قاچاق انسان است. آمریکا به عنوان کشوری که هم مبدا و هم مقصد قربانیان قاچاق انسان می‌باشد نیز قابل توجه است.
قاچاق زنان “فرآیندی پویا،” است که شامل فعل و انفعالات پیچیده در میان قربانیان، قاچاقچیان فردی، شبکه‌های تبهکار بین‌المللی و نهادهای دولتی و محلی است. در واقع، قاچاق انسان به طورفزاینده‌ای به شبکه‌های پیچیده جنایی جذاب تبدیل شده و رشد آن از رشد سازمان‌های جنایی درجهان، سریعتر شده است به گونه‌ای که با سالیانه حداقل 32 میلیارد دلار سود ِغیرقانونی در دنیا، به سومین منبع سود بعد از قاچاق اسلحه و مواد مخدر تبدیل شده است.
در نهایت، قاچاق زنان ثابت کرده که یک کسب و کار پر سود است و تبدیل به یک منبع قابل توجهی از درآمد برای شرکت‌هایی است که به این منظور سازمان‌دهی شده‌اند. بر اساس برخی برآوردها، قاچاق انسان سریع‌ترین منبع سود در حال رشد برای حلقه‌های جرم و جنایت سازمان یافته است. با استناد به نوشته‌های پل هولمز، (از مناطق جنوب شرقی اروپا در رابطه با راهنمای اجرای قانون مبارزه با قاچاق، برنامه توسعه سازمان ملل متحد) که تخمین می‌زند قاچاق انسان حداقل برای ایالات متحده آمریکا 7 میلیارد دلار در سال تولید سود می‌کند.
ترکیه
قاچاق زنان و کودکان به منظور کاربردگی و جنسی از کشورهای ترکیه ، ایران ، برمه، فیلیپین، تایلند، کشورهای اروپای شرقی، هند و. . . به منبع در آمد پرسودی برای دست اندرکاران این صنعت و دولت‌ها گردیده است تا جایی که بعضی از این کشورها نه تنها مبدا می‌باشند بلکه مرکز ترانزیت برای جابجایی این نیروهای قاچاق شده نیزهستند. به عنوان نمونه می‌توان به کشور ترکیه با درآمد بسیار بالای حاصل از توریسم اشاره کرد.
کشور ترکیه نیز با سیاست‌های اقتصاد لیبرالیستی یکی از مراکز ثقل قاچاق انسان و همچنین قاچاق زنان از شرق اروپا به کشورهای غرب اروپا می‌باشد که لازم است به آن پرداخته شود.
” فحشا در زیر سیستم به شدت سکولار ترکیه قانونی است. کارت‌های شناسایی برای زنان تن فروش توسط مقامات صادر می‌شود تا در مراکز رسمی تن فروشی به کارمشغول شوند که توسط پلیس شهری حفاظت می‌شود و کنترل بهداشت برای آنان در هفته اجباری است. ”
ترکیه بیش از 76 میلیون نفرجمعیت داردکه حدود 38 میلیون از این ترکیب جمعیتی زنان می‌باشند. 24درصد اززنان درگیرفعالیت‌های اقتصادی کشورمی باشند ونرخ بیکاری 9.4درصد زنان است.
بر اساس گزارش حقوق بشر ترکیه(1) علت اصلی قاچاق زنان فقر و مشکلات اقتصادی و همچنین وضعیت اقتصادی نابرابر زنان است. اکثریت زنان جهان فقیرهستند. تعداد زنانی که درفقرزندگی می‌کنند نیز به طورنامتناسبی، نسبت به تعداد مردان افزایش یافته است. زنان بیشتر از مردان، بار اقتصادی بیشتری را برای مراقبت ازکودکان به عهده دارند. همچنین زنان با تبعیض‌هایی مواجه هستند که فرصت‌های آموزشی و اشتغال آنها را محدود می‌کند. در محیط کار، اغلب زنان آخر استخدام و اول اخراج می‌شوند و همچنین آزار و اذیت جنسی در محل کار را تجربه می‌کنند. این وضعیت باعث می‌شود بسیاری از زنان مجبور باشند به دنبال کار در خارج از کشورخود باشند. این مسایل آنها را به خصوص برای بهره‌برداری آسیب پذیر می‌کند. از سوی دیگرمیزان تقاضای بالا برای خدمات سکس، عامل دیگری برای قاچاق زنان است. جست وجوی زندگی بهتر برای خود و خانواده توسط زنان در خارج از کشور، جنگ و درگیری‌های داخلی وکنترل مرزها توسط نظامی‌ها نیز از دلایل قربانی شدن زنان است. (سوریه ،اوکراین و اسراییل و..)
طبق گزارش رسمی اتاق بازرگانی درسال2004 ترکیه تعداد 199هزار تن فروش رسمی دارد که در56 مرکز عمومی مشغول می‌باشند و سن آنها 15 تا40سال است. درآمدحاصل از این تجارت مبلغ 3 تا 4میلیارد دلار در سال می‌باشد. (2)
ترکیه ی پل ارتباطی بین اروپا و آسیا برای هر دو کشور مقصد و مبدا قربانیان قاچاق انسان است. به لحاظ جغرافیائی، بخش بزرگی از ترکیه در شبه جزیره آناتولی واقع شده است. وجود بیش از5000 مایل خط ساحلی، ورودی‌ها و اسکله‌های بیشمار، ورود غیرقانونی به این کشور را تسهیل می‌کند. افراد زیادی امیدوارند بتوانند از این طریق به کشورهای غربی مانند ایتالیا و آلمان راه پیدا کنند. بیشتر قربانیان قاچاق زنان برای بهره‌برداری جنسی در ترکیه در شهرهایی مانند استانبول، ازمیر و ترابزون می‌باشند. پلیس دولتی فعال‌ترین بخش از نظر پرداختن به مسائل قاچاق ترکیه است، اما اتهامات گسترده‌ای علیه پلیس و مقامات دولتی ترکیه در این زمینه مطرح است، ازجمله می‌توان به پرداخت رشوه گسترده قاچاقچیان و گروه‌های جرم سازمان یافته روسیه و اوکراین به عنوان قاچاقچیان اصلی در ترکیه اشاره کرد، همچنین گزارش‌هایی از همکاری و مشارکت بین باندهای ترکیه و چینی وجود دارد. (3)
بر اساس گزارش‌های منتشرشده در سال2006،کشور ترکیه به سرعت به یکی از بزرگترین بازارها برای بردگان جنسی از کشورهای اتحاد شوروی سابق تبدیل شده است. در حدود5000 نفر در سراسر ترکیه به عنوان بردگان جنسی مشغول به کار می‌باشند که نیمی ازاین زنان، از مولداوی واوکراین هستند.
در گزارش‌های منتشرشده توسط UNODC(United Nations Office on Drugs and Crime )ترکیه دارای سهم بالایی در قربانیان قاچاق انسان در رابطه با تجارت سکس است. کشورهای منبع قربانیان قاچاق درسال2008شامل زنان از ترکمنستان، ازبکستان، ارمنستان، مولداوی، قرقیزستان، روسیه، گرجستان، اوکراین، آذربایجان، رومانی، قزاقستان، بلاروس، بلغارستان و اندونزی هستند.
تخمین رقم قاچاق زنان و دختران به علت پنهان بودن ماهیتش مشکل است اما آنچه مسلم است به عنوان یک تجارت پرسود رو به افزایش است. ترکیه، با اقتصادی پررونق و گرفتن ویزای مسافرتی آسان، در حال تبدیل شدن به بزرگترین بازار قاچاق انسان به جهان برای زنان اسلاوی شده ، تلاش برای صادرکردن زنان کشورهای اتحاد شوروی سابق قابل رویت ترین فعالیت تجاری در ترکیه است. به عنوان مثال در ترابزون، ترکیه ، گاهی اوقات ده‌ها تن در یک زمان توسط کشتی از طریق دریای سیاه و سفید می‌رسند. نام واقعی‌شان هر چه می‌خواهد باشد، آنها در ترکیه با نام ناتاشا( Natashas) شناخته شده‌اند و اغلب تا پایان به عنوان روسپی در کارتجارت رو به رشد سکس در این کشور کار می‌کنند. (4)
فحشا در ترکیه قانونی است دولت مجوز فاحشه خانه‌ها را می‌دهد و به عنوان “خانه‌های عمومی” شناخته شده می‌باشند، و به زنان روسپی کارت هویت داده می‌شود و به آنها حق استفاده از برخی از خدمات پزشکی رایگان و دیگر خدمات اجتماعی به عنوان حقوق آنها داده شده است. زنان در خانه‌های عمومی شاغل که معمولا در شهرستان‌های بزرگ وجود دارد کار می‌کنند آن چه قابل توجه است تقاضا برای زن جوان، بلند و باریک بر این زنان تن فروش بومی پیشی گرفته است. زنان اسلاوی کالا عرضه شده برای این تقاضا می‌باشند. این وضعیت کشوری است که از لحاظ مذهبی ارزش بسیار زیادی برای نهاد خانواده قائل است.
آلن فریدمن (که شغلش برنامه مبارزه با قاچاق زنان در دفتر آنکارا از سازمان بین‌المللی مهاجرت، که یک نهاد مستقل و نزدیک با سازمان ملل متحد است) می‌گوید: “هنگامی که این زنان در آن سوی مرز هستند، قاچاق چیان گذرنامه‌های آنان را گرفته و آنها را مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار می‌دهند و آنها را مجبور به فحشا می‌کنند. این زنان به جز زمانی که آنها را به مشتریان تحویل می‌دهند به طور معمول در یک آپارتمان قفل شده نگهداری می‌شوند.”(5)
بخشی از ترکیه به یک آهنربا به بازار سودآوری از غرب اروپا تبدیل شده است که آن را می‌توان ناشی از سهولت گرفتن ویزا با پرداخت پول اندکی اشاره کرد. یک زن جوان از مولداوی می‌تواند در استانبول در یک روز با پرداخت تنها 10 دلار یک ویزای یک ماهه در ترکیه داشته باشد.
«5000 زن،که بیش از نیمی از آنها ازمولداوی و اوکراین می‌باشند به کار به عنوان بردگان جنسی در ترکیه در شبکه‌های فحشا مشغول به کارمی باشند که روزانه در حدود 150 دلار درآمد دارند هر زن به 15 مشتری در روز خدمات جنسی می‌دهد. اگر این زنان 340 روز در سال کارکنند فقط در ترکیه چندین میلیون درآمد دارند در حالی که حتی یک پنی از این درآمد را دریافت نمی‌کنند. »(6)
سود حاصل از تجارت جنسی غیر قانونی در ترکیه در حدود 3. 6 میلیارد دلار در سال 2006 برآورد شده است و بشدت درحال رشد می‌باشد.(7)
” به محض ورود زنان خارجی به ترکیه، قاچاقچیان گذرنامه آنان را توقیف می‌کنند و آنها را وادار به روسپیگری در هتل‌ها، دیسکو‌ها و خانه‌های عمومی می‌کنند. زنان کشور ترکیه نیز درداخل قاچاق کشور جنسی می‌شوند. قاچاقچیان با استفاده از روش‌های بسیار خشنی و با استفاده از فشارروانی، تهدید و اسارت و ایجاد بدهی قربانیان را مجبور به کار اجباری یا قاچاق جنسی می‌کنند. عدم حمایت مقامات و اتهام و خشونت پلیس علیه افراد تراجنسیتی در فحشا، آنان را در مقابل قاچاق جنسی آسیب‌پذیرتر می‌کند. کودکان کولی ممکن است مجبور به گدایی در خیابان شوند و اتباع آواره سوریه نیز در مقابل قاچاقچیان در اطراف اردوگاه‌های پناهندگان و درشهرستان‌ها‌ی ترکیه آسیب پذیر هستند.” (8)
بر اساس گزارش وزارت دادگستری ترکیه از ژانویه تا سپتامبر 2011 پانصد و هشتاد ونه نفر مظنون به قاچاق بودند که 409 نفر متهم شناخته شدند و درطول مدت مشابه در سال 2012 نیز 505 نفر مظنون بودند. دولت 226 متهم تحت ماده 80 در سه ماهه اول سال 2012 تحت پیگرد قانونی قرارداد. دادگاه 47 مجرم قاچاق را به اعدام محکوم کرد و تعدادی را به زندان‌های مختلف از هفت تا 21 سال محکوم کرد.(9)
در سال2012، تعدادی از مقامات نظامی در رابطه با همدستی با قاچاق انسان دستگیر و محاکمه شدند (10)
منابع و زیرنویس‌ها
*برای تهیه این مطلب از آمارهای سازمان‌های جهانی و بخصوص اطلاعات دولتی استفاده شده است و در نبود مطالب مستقل ما مجبور بودیم که نشریات خود اسرائیل رجوع کنیم.
.**صـنعت فرهنـگ بـه معنـاي توليـد هدفمند يك فرهنگ استاندارد و قالبي است كه از طريق نفوذ رسـانه‌ها، همچـون كـالايي مصرفي به خورد تودهها داده ميشود تا آنها را در جهتي همـسو بـا تمـايلات و ارزشهـاي سرمايه داري هدايت كند صنعت فرهنگ، تمهيـدي اسـت كـه بـورژوازي بـراي دسـتاموزي افكـار و اطـوار توده‌ها به كار ميگيرد. صنعت فرهنگ، رواج نوعي فرهنگ استاندارد با بهره گيري از انواع سرگرميهاي منحط و توده گيري اسـت كـه مـردم را در چنـگ خـود اسـير مـي دارد. ايـن فرهنگ، فرديت و آزادي را از ميان ميبرد و بـه ايـن ترتيـب مقاومـت پرولتاريـا نيـزرو بـه خاموشي مي گذارد» (پولادي، كمال 1383 )، تاريخ انديشه سياسي در غرب (قرن بيستم)، تهران: نشر مركز
  • http://www. stopvaw. org/turkey. Html
  • http://www. stopvaw. org/turkey. Html
  • http://en. wikipedia. org/wiki/Prostitution_in_Turkey
  • http://www.pbs.org/wnet/wideangle/episodes/dying-to-leave/human-trafficking-worldwide/turkey/1469
  • Craig S. Smith, The New York Times, Trabzon, Turkey, 28 June 2005
  • http://articles. latimes. com/2006/feb/01/world/fg-turkey1
  • http://articles. latimes. com/2006/feb/01/world/fg-turkey1
  • http://www. southcoasttoday. com/apps/pbcs. dll/article?AID=/20060201/NEWS/302019973
  • http://www. refworld. org/docid/51c2f37d3c5. Html
  • http://www.refworld.org/docid/51c2f37d3c5.html


قاچاق زنان در ایران
پس از ترکیه می‌توان به کشور ایران اشاره کرد که سال‌هاست اخبار متعددی از قاچاق و تن‌فروشی زنان و دختران ایرانی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اعلام می‌شود اما هرگز به طور رسمی به بررسی این معضل پرداخته نشده است، لذا دسترسی به آمار و ارقام قطعی امکان‌پذیر نیست و تنها هر از گاهی در رسانه‌ها به تن‌فروشی زنان و دختران ایرانی “به خواسته خود” اشاره می‌شود. اما بررسی اخبار ده سال گذشته به خوبی بیانگر عمق فاجعه قاچاق دختران و زنانی است که ناخواسته برای بردگی و تن فروشی دزدیده شده‌اند.
بر اساس گزارش بانک جهانی(1) ایران یک مبدا وحمل ونقل ومقصد برای قاچاق زنان ، کودکان و مردان به منظور بهره برداری جنسی و بردگی می‌باشد. بر اساس این گزارش زنان و دختران ایرانی علاوه بر این که در داخل کشور به منظور روسپی‌گری اجباری و ازدواج اجباری قاچاق می‌شوند، برای بهره‌برداری جنسی به پاکستان، ترکیه، قطر، کویت، امارات متحده عربی، عراق، فرانسه و انگلستان نیز قاچاق می‌شوند.
پرفسور دونا ام هیگز یک تحقیق علمی، در رابطه با قاچاق زنان و دختران به منظور بهره‌برداری جنسی(روسپی گری) در چند کشور از جمله ایران از سال 1995 تا 2003 برای دانشگاه روهادا ایسلند انجام داده است و در آن بر اساس اسناد و مدارک به قاچاق دختران ایرانی می‌پردازد. بر اساس این تحقیق از سال 1379 دختران ایرانی توسط قاچاقی‌ها برای فروش به کشور امارات متحده برده می‌شدند و پلیس اینترپل ایران و مسئولین در جریان این تجارت کثیف بوده و اشاره می‌کند که بعضی از مسئولین دولتی سازمان‌دهنده این تجارت و قاچاق کثیف بودند. بر اساس اخبار روزنامه‌های رسمی دولتی در سال 1380 در شهرهای شیراز، بابل، مشهد، اهواز، تهران، کرج و . . . تیم‌های متعدد قاچاق دختران و زنان به کشورهای عربی و اروپایی منهدم شدند و روزنامه‌ها اخبار و گزارشات را منتشر کردند. اما وزیر کشور وقت در همان سال قاچاق دختران ایرانی را کذب محض اعلام می‌کند.
در سال 1379 روزنامه‌ها خبری در مورد خانه هدایت وابسته به بنیاد نور متعلق به محسن رفیقدوست در کرج را منتشرکردند که محلی موقتی برای اسکان دختران فراری بود. در این مکان 1000 دختر هفت سال به بالا نگهداری می‌شد. طبق اخبار و گزارشات این دختران به کویت و دبی قاچاق می‌شدند و مسئولان رده بالا در این فعالیت دست داشتند و که با پی‌گیری‌ها و شکایت متعدد خانواده‌ها، متهمان تفهیم اتهام و محکوم شده بودند، بعد از چند ماه تبرئه و آزاد شدند. (2) (روزنامه ایران، ۱۹آذر ۱۳۸۱)
از سال 1380 به این طرف در رسانه‌ها بطور رسمی و غیر رسمی شاهد اخبار و گزارشاتی در رابطه با قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی به ویژه ابوظبی می‌باشیم. به گزارش ايرنا در 20 بهمن 1381 روزنامه مشرق، چاپ پاکستان نوشت : «ماهانه 45 دختر ايرانی 16 تا25 سال در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می‌شوند. » در سال 1382 ایران دیلی خبر انهدام باند قاچاق دختران از مسیر بلوچستان را منتشر می‌کند. در اوایل همین سال روزنامه کیهان گزارش دستگیری باند قاچاق دختران ایرانی به دبی برای تن فروشی و مهمانی‌های شیخ نشین را چاپ می‌کند.
در سال1383 روزنامه ایران در گزارشی به مساله قاچاق زنان و دختران به کشورهای عربی همسایه پرداخت و در میزگردی که به این مناسبت نیز توسط خبرگزاری سینا با حضور بعضی مسئولین دولتی برگزار شد، کاپیتان ایرانی هواپیمایی خط دوبی طی گزارش مفصلی از وضعیت قاچاق دختران و زنان پرده برداشت و گفت: “در هر 9 پرواز عادی و 20 پرواز غیرعادی ایران به دبی، به طور متوسط بین 10 الی 15 دختر روزانه به امارات فرستاده می‌شوند. او همچنین ادعا کرد که اغلب این دختران از شهرهای تهران، آبادان، مشهد، اهواز، زاهدان، تبریز و کرمانشاه هستند و بالاترین درصد آنها مربوط به تهران و مشهد است. وی همچنین ادعا کرد که ماهانه 3تا 5 جسد دختر ایرانی از این کشورها به ایران منتقل می‌شوند که یا خودکشی کرده یا از بیماری فوت کرده و یا به قتل رسیده‌اند. ” اما پلیس ایران اعلام می‌کرد کاپیتان مزبور شخصی شایعه‌ساز است که با هدف پریشان کردن افکار عمومی دست به شایعه‌پراکنی و خبرسازی زده است و توسط پلیس بازداشت شد.
بر اساس گزارش‌ها در سال 1383يکي از بزرگترين حراج دختران ايراني در فجيره امارات رخ داد. اين در حالي بود که خبرهاي مربوط به اين حراج از جانب مسئولان تکذيب شد اما همان زمان مقامات انتظامي‌ خبر از دستگيري 25 نفر دادند که در باندهاي قاچاق زنان به امارات دست داشتند. رئيس دفتر پليس بين‌الملل (اینترپول) در ايران در پائيز سال 2006 گفته بود که امروزه قاچاق دختران و زنان جوان به کشورهاي همسايه يکي از سودآورترين کارها در ايران است.( 3)
بعد از زلزله بم در سال 1383 کودکان و دختران بمی نیز طعمه باندهای قاچاق انسان شدند و در مجامع داخلی و بین‌المللی اخبارش به گوش رسید. اما قالیباف در جواب پرسش خبرنگاران این خبر را تکذیب کرد و گفت تا کنون حتی یک گزارش در این رابطه نداشته‌ایم. اما 6 ماه پس از این مصاحبه، یک مقام مسئول در گفت و گو با روزنامه شرق از دستگیری زنی میانسال به همراه دو دختربچه بمی خبر داد و گفت معتقد است: همین یک مورد نشانگر وجود چنین سوءاستفاده‌هایی است . . . فقط امیدوارم که ما در مورد این زن اشتباه کرده باشیم. (روزنامه شرق شش ماه بعد از زلزله)
از طرفی مديركل دفتر اجتماعي سازمان بهزيستي همان روزهاي نخست از 4 هزار كودك كه والدين خود را از دست داده‌اند ياد كرد و گفت: از اين 4 هزار كودك تنها حدود 100 كودك در روز سوم زلزله وارد مراكز شبانه روزي بهزيستي شدند. اين آمار طي روزهاي بعد افزوده شد، ولي هرگز از 300 نفر بالاتر نرفت.( 4)
اما هرگز هیچ مقامی پاسخگوی این فجایع نشد و اخباری نیز در رابطه با آن برای روشن کردن اذهان عمومی جامعه منتشر نشد.
قاچاق وتن فروشی دختران و زنان همچنان ادامه دارد و با بیشتر شدن فاصله طبقاتی و افزایش دختران فرای عمق فاجعه هر روز بیشتر می‌شود. بر اساس گزارشات سال 1384، تعداد دختران فراری در کشور حداقل 300 هزار نفر است. نزدیک به 86 درصد از این دختران فراری که از خانه فرار می‌کنند برای اولین بار آزار جنسی می‌بینند که این راه بازگشت آنان به خانه را برای همیشه سد می‌کند و بیش از 10 میلیون از زنان زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
سازمان‌های تهیه‌کننده گزارش‌های قاچاق انسان در جهان، کشورها را بر اساس جایگاه انسان‌های قاچاق شده به مبدا، مقصد و ترانزیت (حمل ونقل) تقسیم می‌کنند اما بعضی از کشورها مانند ترکیه و اسراییل یا اروپا اغلب مقصد قاچاقچیان برای انسان‌های قاچاق شده می‌باشند اما در برخی موارد ممکن است کشورها مانند ایران هم مبدا و مقصد و ترانزیت باشند. مورد دیگری که ذکرش لازم می‌باشد از دید این سازمان‌های بررسی‌کننده امکانات و مکانیسم‌های موجود هرکشوربرای مبارزه با قاچاق انسان جایگاه و رتبه تعریف شده‌ای برای کشورها تعیین می‌کنند و ممکن است این رتبه در جدول با سیاست‌های اتخاذ شده توسط کشورها تغییر کند. کشور ایران اما به علت نداشتن ابزار و مکانیسم‌های ضروری مبارزه با قاچاق انسان در رتبه سوم قرار دارد.
از مجموع گزارش‌های منتشر شده از سال 2000 تا 2014 وضعیت قاچاق زنان و کودکان و به طورکلی انسان در ایران هر روز وخیم‌تر شده در حالی که هیچ‌گونه تمهیدی برای کنترل و مبارزه با این باندها صورت نگرفته است وحتی از کمیت یا تعداد انسان‌های قاچاق شده نیز آمار درست و دقیقی در دست نیست و این نشان از بی‌اهمیت بودن این فاجعه است. اما موارد مطرح شده در گزارش‌های سالیانه تقریبا هر سال بر دامنه و عمق فاجعه افزوده شده است.
بر اساس این گزارش‌ها « ایران یک منبع، (ترانزیت)حمل و نقل و مقصد برای مردان، زنان و کودکان قاچاق شده به منظور بهره‌برداری جنسی و بردگی غیرارادی در کشورهای حوزه خلیج فارس (امارات متحده عربی) ، پاکستان، عراق، ترکیه، کشورهای اروپایی مانند فرانسه، آلمان و انگلستان است. گزارش از زنان و دختران ایرانی وجود دارد که برای ازدواج با مردان پاکستانی به منظور بردگی جنسی فروخته شده‌اند. در داخل نیز زنان و دختران ایرانی به منظور روسپی‌گری اجباری و ازدواج‌های اجباری قاچاق می‌شوند. قاچاق داخلی زنان و کودکان بیشتر از گروه‌های آسیب‌پذیر مانند دختران و زنان فراری، کودکان خیابانی و معتادان به مواد مخدر انجام می‌شود. کودکان ایرانی و افغان در داخل ایران به منظور ازدواج اجباری و بهره‌برداری جنسی تجاری و بردگی غیرارادی قاچاق یا به عنوان گدا یا کارگر برای کسب درآمد ، پرداخت بدهی ایجاد شده توسط قاچاقچیان یا تهیه موامخدر خانواده و حمایت از خانواده‌هایشان قاچاق می‌شوند.. مردان و زنان از پاکستان به ایران داوطلبانه مهاجرت یا قاچاق می‌شوند که از طریق ایران، به دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، یونان و ترکیه به دنبال اشتغال هستند. این افراد خود را در شرایط بردگی غیرارادی یا پرداخت بدهی ایجاد شده توسط قاچاقچیان، عدم پرداخت دستمزد و سوءاستفاده جسمی یا جنسی پیدا می‌کنند. گزارش می‌رسد که زنان از آذربایجان و تاجیکستان برای پیدا کردن شغل به ایران سفر می‌کنند و قربانی فحشای اجباری می‌شوند. گزارش‌های خبری نشان می‌دهد که سازمان‌های جنایی نقش مهمی در قاچاق انسان به ایران و از ایران در ارتباط با قاچاق مهاجران ، مواد مخدر و اسلحه به دیگرکشورها دارند. به خصوص در سراسر مرز با افغانستان و پاکستان این دادوستد انسان زیاد جریان دارد. نزدیک به یک میلیون افغان در ایران زندگی می‌کنند. برخی به عنوان پناهنده، وعده‌ای به عنوان مهاجران اقتصادی که در معرض شرایط قاچاق انسان هستند. مردان جوان و پسران افغان قاچاق شده به فحشا در فاحشه خانه‌های مردانه در همسایگان جنوبی ایران و یا به جنگ سالاران افغانستان و پاکستان مجبور می‌شوند. برخی از سازمان‌های غیردولتی گزارش می‌دهند که مقامات مهاجرت ایران در فروش دختران و پسران جوان بین 9 و 14 ساله به مردان در کشورهای خلیج فارس، به ویژه بحرین، برای بهره‌برداری جنسی تجاری دست دارند. به گفته این منابع، یک دختر جوان یا پسر می‌تواند برای $ 15 تا 20 دلار فروخته و یا در ایران، حداقل 5 دلارفروخته شود. خریداران اصلی فحشا در ایران شامل رانندگان کامیون، مدارس مذهبی پاکستان و کارگران مهاجر افغان می‌باشند (5).
تا پایان سال 2014 (1393) گزارش‌ها به علت عدم دسترسی به اطلاعات در داخل ایران هیچ گونه گزارش متفاوتی تهیه نشده است و گزارش سال‌های قبل کمی پس و پیش و منتشر شده است وکشور ایران را جزو کشورهایی که ابزار و قوانین و امکانات کافی برای مبارزه با این فاجعه را ندارد قرار داده‌اند. (رتبه سوم ) اما در هر صورت گزارش‌های رسمی و قابل استناد به خوبی بیانگر عمق فاجعه در ایران و سراسر دنیاست و به رغم توصیه‌ها و وضع قوانین توسط مجامع بین‌المللی و کشورها هیچ ضامن اجرایی برای جلوگیری و کاهش این فاجعه وجود ندارد.
منابع:
1-http://gvnet. com/humantrafficking/Iran-2. Htm


البته نادری فرد یکی از کسانی که در کشتار دهه شصت نیز دست داشته نام اش در لیست متهمین خانه هدایت بوده است

3-http://mardomsalari. com/template1/News. aspx?NID=157184

4-http://www. hamshahrionline. ir/hamnews/1384/841007/Irshahr/iransh. htm

5-http://www. state. gov/j/tip/rls/tiprpt/2002/10680. htm#iran

قاچاق زنان در اسراییل
بعد از ترکیه و ایران می‌توان به کشور اسراییل که یکی از کشورهای اصلی مقصد قاچاق انسان به خصوص زنان به منظور بردگی جنسی و کاری اشاره کرد.
آمویش گیتای، کارگردان معروف اسرائیلی، در سال 2004 با ساخت فیلم ” سرزمین موعد یا وعده داده شده” پرده از این جنایت مقدس برداشت این فیلم که جایزه بهترین فیلم کن را به خود اختصاص داد و در بسیاری از جشنوارها جایزه گرفت با تحریم کمپانی‌ها و تظاهرات‌های بسیاری در مقابل سینماها روبرو شد. کم نبودند یهودیانی که آمویش را در سالن سینما به تحقیر گرفتند. (1)
آمویش در این فیلم به نقد مذهبی در فرهنگ بازاری اسرائیل پرداخت تا نشان دهد که چگونه در جامعه‌ای که سرکوب جنسی تبلیغ می‌شود و فیلم‌های ‌هالیودی تمام سینماها را گرفته نمی‌توان فقط از زن، بچه خواست و از او بخواهی نقش مادر و زن خانه را بازی کند. از طرفی مردانی که نتوانند به معنی واقعی از رابطه زناشویی خود ارضا شوند، بالطبع این کار را در بازار جنسی انجام می‌دهند. این بازار امروز نشان از بحران هویتی دارد که درنتیجه‌ی آن زنان بیشتر گرایش به همجنس‌گرایی دارند و مردان گرایش به لذت بیشتر. مافیای مهاجر یهودی روس این خواست را فهمید و گفت چه کسی بهتر از دخترانی که به امید کاذب کار بعد از فروپاشی شوروی به اسرائیل رفته‌اند. اتفاقا آمویش نشان می‌دهد که این نسل یهودی روسی بعد از فروپاشی شوروی نه اعتقاد به مذهب دارند و نه اخلاقیات را فراگرفته‌اند و نه برای انسانیت حرمتی قائل هستند. این مافیای تازه به اسرائیل رفته و این یهودیان هوس‌باز همدیگر را تکمیل می‌کنند و هر دو می‌دانند جامعه اسرائیل همانند هر جامعه مذهبی و مکان مذهبی دیگری مکانی است برای این تجارت جنسی، سربازانی که در طول روز به اذیت و آزار فلسطینیان می‌پردازند شب هنگام مکانی را لازم دارند که به هوسرانی خود بپردازند. چرا که حتی قوانین نژاد‌پرستانه‌ی دولت اسراییل که اساس سرزمین یهودیان است دست دولت را برای اخراج همسران غیر یهودی باز میگذارد تا بتوانند انها را اخراج کند. تنها بیست هزار زن فلسطینی وجود دارند که همسران آنها یهودی هستند.(2)
قاچاق انسان در رسانه‌های اسراییل نیز کم و بیش انعکاس می‌یابد اما هیچ کس و هیچ مکانی به اندازه سالن‌های رقص استریپ تیز و فحشاخانه‌های اسراییل عمق این فاجعه را عریان نمی‌کند. اسراییل سال 1996تا 2000 در رابطه با قاچاق زنان و دختران از کشورهای بلوک شرق و شوروی سابق وضعیت بسیار وخیمی داشت و سازمان‌های بین‌المللی گزارش‌هایی در این ارتباط منتشر کردند و بعد از این تاریخ بود که اسراییل نیز مانند ایران رتبه سوم را در رابطه با امکان مبارزه با قاچاق انسان را داشت و بعد از این تاریخ است که گزارش‌های وزارت خارجه امریکا در رابطه با اسراییل منتشر می‌شود.
«فحشا در اسرائیل در حال حاضر غیرقانونی است اما هیچ قانونی که مشتریان و یا صاحبان فاحشه‌خانه‌ها را تعقیب کند وجود ندارد. امید به وضع یک قانون جدید وجود دارد که ممکن است تعداد زنان قاچاق شده به اسرائیل را کاهش دهد.
به رغم این که طبق قوانین اسرائیل قاچاق نیروی کار اقدام علیه بشر است، اما اسرائیل یک کشور محبوب برای قاچاق زنان از اتحاد جماهیر شوروی سابق است. بسیاری از آنها از طریق مرز این کشور با مصر قاچاق می‌شوند. گاهی اوقات قاچاقچیان حمل و نقل زنان مزبور به اسراییل را در سراسر صحرای سینا انجام می‌دهند.
بر اساس برخی برآوردها 3000 نفر از زنان روسی قاچاق شده در اسرائیل به عنوان روسپی کار و زندگی می‌کنند گرچه به دلیل ماهیت مرموز قاچاق انسان به دست آوردن ارقام دقیق سخت است.
هنگامی که آنها را وارد اسرائیل می‌کنند، آنها را با قیمت بالا به صاحبان فاحشه خانه می‌فروشند و آنها را مجبور می‌کنند 18-14 ساعت در روز کار کنند. این زنان نیز مجبورند به 15 تا 10 نفر مشتری در روز سرویس دهند، بدون دریافت هیچ پولی، درحالی که صاحبان فحشاخانه‌ها همه پول را دریافت می‌کنند.» (3)
هاآرتص در سال 2009 در گزارشی می‌نویسد پلیس می‌گوید: بزرگترین حلقه قاچاق انسان به اسرائیل رامنهدم کرده است که گفته می‌شود مسئول قاچاق هزاران زن از شوروی سابق به اسرائیل و همچنین به قبرس، بلژیک و انگلستان و وادارکردن آنها به فحشا است.
در پایان تحقیقات بین‌المللی طی دو سال، پلیس روز گذشته 12 اسرائیلی همراه با بیش از 20 مظنون را در چند کشور دیگر دستگیر کرده است. رامی سابان 35 ساله، از موشاو Magadim در شمال، که قبلا تحت اتهامی در رابطه با استخدام قاتلان از بلاروس برای ترور رهبران عالم اموات اسرائیل Nissim Alperon بود در این جرم مشکوک می‌باشد.
پلیس می‌گوید که زنان مجبور می‌شدند به عنوان روسپی کارکنند و از هر زنی که در پی فرار یا اطلاع رسانی به مقامات پلیس بود انتقام شدیدی گرفته می‌شد. مانند مرگ در اثر تصادف و… مانند موردی که در ازبکستان چند ماه پیش برای زنی که تصمیم به فرار داشت اتفاق افتاد و جان خود را در تصادف با اتومبیل از دست داد. آن چه پلیس اکنون می‌داند این است که بیش از هزاران نفر از زنان از روسیه، اوکراین، بلاروس، مولداوی و ازبکستان با وعده کار در اسرائیل به عنوان پیشخدمت یا رقاص استخدام شدند. زنان مزبور را با هواپیما به مصر منتقل کردند و از آنجا به اسراییل منتقل کردند. سال گذشته نیز، طی یک عملیات مشترک توسط نیروهای پلیس اسرائیل و روسیه منجر به دستگیری 13 اسرائیلی و روسی مظنون به دست داشتن در باندهای قاچاق انسان شد. افراد مظنون در حال حاضر تحت بازداشت در روسیه می‌باشند. شب گذشته، نیز گروه دوم از مظنونین از جمله سابان ، بازداشت شدند.
به گفته سرپرست پی نی آوراهام از تل آویو واحد مرکزی پلیس، این یکی از بزرگترین حلقه‌های قاچاق در اسرائیل و در اروپا است.
“او هم چنین اعلام کرد ما در حال صحبت کردن در مورد بیش از 2000 نفر از زنانی هستیم که، گمان می‌کنیم با تهدید و خشونت مجبور شدند به عنوان روسپی ، در اسرائیل و قبرس بلژیک و انگلستان کار کنند.”
آوراهام توضیح داد که این باند ابتدا بر انتقال زنان به اسرائیل متمرکز شده بود، اما دستگیری سال گذشته باعث شد رهبران باند ترسیده و عملیات خود را به قبرس انتقال دادند. علاوه بر مظنونانی که روز گذشته در اسرائیل دستگیرشدند، مظنونانی همچنین در روسیه، بلاروس و جمهوری ترک قبرس شمالی نیز دستگیر شدند. پلیس همچنین اشاره می‌کند که این دستگیری‌ها به دنبال بسته شدن سه باشگاه رقص استریپ تیز توسط پلیس در هفته گذشته رمت گن می‌باشد ، این عملیات به دلیل سوء ظنی صورت گرفت که به دنبال افزایش دو برابری روسپی در این منطقه بوجود آمد . همچنین سه فحشا خانه در نزدیکی ایستگاه اتوبوس قدیمی تل آویونیز بسته شد. در مجموع، واحد مرکزی پلیس تل آویواز تعطیلی 71 فاحشه خانه مشکوک در سال گذشته(2008)، در مقایسه با سال 2007 که تنها حدود 20 بود خبر می‌دهد.(4)
هاآرتص اعلام می‌کند: “در طول سه سال گذشته، اسرائیل غرور و افتخار داشت که در گزارش وزارت امور خارجه آمریکا در مورد قاچاق انسان، بالاترین موفقیت را کسب کرده است. اسرائیل توانست دوران رسوایی خود از بی‌توجهی خود به قاچاق زنان را محو کند که از 1996 تا اوایل 2000 شایع شده بود. اما به تازگی، قاچاق زنان دوباره به زندگی ما در یک فرم جدید بازگشته است.”
به طور پیوسته حلقه‌های قاچاق زنان به اسرائیل از اوکراین تحت پوشش گردشگری پزشکی در ماه سپتامبر و حلقه دیگری از جنوب امریکا در ماه اوت (اگوست) کشف شدند، در ماه مه دو مرد و یک زن که مجبور به کار تجارت جنسی می‌شوند با هماهنگی قاچاقچیان با استفاده از یک ویزای توریستی وارد اسرائیل می‌شوند و سپس به عنوان روسپی در به اصطلاح “سالن‌های ماساژ” و کاباره‌ها و سالن‌های رقص استریپ تیز مجبور به کار می‌شوند.
همچنین بروز فحشای اجباری در میان ساکنان اسرائیل در حال افزایش است. در سال 2012، پلیس تنها دو پرونده جنایی علیه شهروندانی که زنان را مجبور به کار در تجارت سکس بر خلاف میل خودشان وادار می‌کردند اما 29 پرونده مشابه در سال 2013 ، و 25 تا پرونده از آغاز سال 2014 باز کرده است.
تعجب آور نیست که افزایش قاچاق زنان بازگشته است.چون صنعت سکس محلی شده است یکی از دلایلش صبور بودن مقامات در مقابل این جرم است. پلیس تحمل فحشا محلی را نداشت و باسختی توانست در بعضی مناطق قانون منع بهره‌برداری از خانه‌های فحشا را اجرا کند. تعداد فاحشه‌خانه‌ها در حال افزایش است، دلالان کارگران محلی را استخدام می‌کنند. فحشا در بسیاری از حوزه‌ها – اینترنت، خیابان‌ها، هتل‌ها، آپارتمان‌های مخفی ، یا مکان‌های که ماساژ صورت می‌گیرد spa و خدمات اسکورت (5) در حال گسترش است.
صنعت فحشا پر رونق است و جیب صاحبان این صنعت در اسراییل پر می‌شود. برای مدیران فاحشه خانه، فاحشه خانه یک کسب و کار و فحشا حرفه و بدن زنان کالا است. استثمار و ستم براین زنان در “آپارتمان‌های لوکس مخفی این صنعت نشان می‌دهد که دلالان هزینه‌های استفاده از حوله، مصرف الکل و وسایل ضد بارداری برای رابطه جنسی مخفی را بر این زنان تحمیل می‌کنند و آنها بایداین هزینه‌ها را پرداخت کنند.
از زمانی که عنوان قاچاق زنان کمتر استفاده می شود، صنعت فحشا رونق گرفته تا تقاضا برای خدمات جنسی ثابت باقی بماند. رئیس سازمان مالیاتی در مقابل یکی ازکمیته‌های پارلمان اسراییل شهادت داده که قاچاق زنان و تن فروشی یک صنعت چند میلیارد دلاری برای اسراییل است .
مدت زیادی طول نکشید تا صنعت سکس اسرائیل توانست افراد جدیدی را از میان جوانان ، مادران مجرد ِدر آستانه گرسنگی و فقر، زنان مهاجر، مردان و زنان معتاد به مواد مخدر ، مردان و زنانی که در کودکی مورد آزارجنسی قرار گرفتند و هرگز در این زمینه کمکی دریافت نکردند، جذب کند. سازمان‌های حمایت‌کننده تخمین می‌زنند که صنعت روسپی‌گری اسرائیل در حال حاضر شامل حدود 15000، زن، مرد و افراد تراجنسیتی(6) (دو جنسیتی)می باشد این تعداد بی‌سابقه است.
صنعت بردگی جنسی سفید و آبی در مقایسه با روزهایی که قاچاق زنان پر رونق بود افزایش یافته است.در تل آویو250 تا 300 تا فحشاخانه در حال حاضر فعال می‌باشند. هم زمان شهرهای ایلات، حیفا ،اورشلیم، بی ایر شیوا، هلون، ریشون لیتزون، اشکلون و سایر شهرها صحنه فحشای زنده است. فحشا در هتل‌ها، تخت خواب و صبحانه، مجتمع‌های آپارتمانی، مناطق صنعتی، به همان صورت در خیابان و وب سایت‌ها بدون مانع اتفاق می‌افتد.
در اسرائیل، قوادها ( جاکشان دلالان جنسی) و اداره‌کنندگان فاحشه‌خانه‌ها زمانی که دیدند قوانین تغییر کرده است خود را تطبیق دادند. قاچاق و واردات زنان از اتحاد جماهیر شوروی سابق، خطر زندان دارد. در عوض، آنها در “استخدام” زنان محلی و دختران زیر سن قانونی سرمایه‌گذاری کردندکه مشکل اقتصادی داشتند. آنها فحشا را به عموم مردم به عنوان یک انتخاب و یک حرفه به بازار عرضه کردند، و سعی کردند با ترویج بحث “نهادینه شدن فحشا”به مشروع بودن جاکشی بپردازند.
این یک بازار برای گوشت انسان با یک مکانیسم سیاه عرضه و تقاضا است: دنیای تبهکاران و اراذل نیروی کار ارزان و ضعیفی را ترجیح می‌دهد که بتواند به آسانی سرکوب و استثمارکند.
در بخش دیگر از این نوشته آمده : ما به خوبی می‌بینیم که کشورهای هلند و آلمان پرچم فحشای قانونی را برافراشته‌اند و این مشکل قاچاق زنان را وخیم‌تر می‌کند و محرکی برای فحشای محلی است.هرکسی نمی‌خواهد شاهد موج رو به افزایش قاچاق زنان را در اسراییل باشد باید پلیس را تشویق به اجرای قانون برای بستن فاحشه خانه‌ها و ترویج تعیین جرم قانونی برای مشتریان و تشدید مجازات دلالان جنسی کند و از طرفی خدمات توانبخشی برای قربانیان فحشا را گسترش دهد.(7)
تایمز اسراییل در گزارشی تحت عنوان هزاران برده در اسراییل که حاصل مطالعه جهانی در سال 2013 است، می‌نویسد: ” در سال 2013 طبق گزارش رسمی سازمان جهانی8500 برده در اسراییل زندگی می‌کنند، همچنین اشاره می‌کند که 300 هزار کارگرخارجی در اسراییل کار می‌کنند و 15000 روسپی در اسراییل هستند که طبق تحقیقات محققین از سن 14 سالگی وارد این شغل می‌شوند. اسرائیل در سال 1990 به عنوان یک کشور مقصد برای قاچاق تاسیس شد و قربانیان قاچاق جنسی بین‌المللی جایگزین بازار محلی بود.” هیوزدر تحقیقش می‌نویسد: “تجارت تن در اسرائیل پررونق بود و بین نیم تاسه چهارم میلیارد دلار در سال است. این بازار به خصوص برای قاچاقچیان سودآور بود چرا که خرید خدمات جنسی وجود داشت و هنوز هم وجود دارد و در اسرائیل قانونی است.‌” (8)
در گزارش رسمی وزارت خارجه امریکا که تهیه کننده گزارش‌های مربوط به قاچاق انسان در جهان است، وضعیت قاچاق زنان از سال 2001تا 2005 آمده است: اسرائیل یک کشور مقصد برای افراد قاچاق شده، در درجه اول زنان است. زنان از ایالت‌های مستقل جدید (به طور خاص مولدووا، روسیه، و اوکراین)، برزیل، ترکیه، آفریقای جنوبی، و برخی از کشورها در آسیا به اسرائیل قاچاق می‌شوند. دولت اسرائیل حداقل استانداردهای لازم برای مبارزه با قاچاق انسان برآورده نکرده و هنوز امکانات لازم برای مبارزه با آن ساخته نشده است. (9)
گرچه بر اساس گزارش‌های امورخارجه امریکا رتبه اسراییل از نظر مکانیسم‌های مبارزه با قاچاق ارتقاء یافته واز رتبه 3 به رتبه 2و1 رسیده اما بر اساس گزارشات رسمی همین اداره و رسانه‌های اسراییلی بازار قاچاق انسان بخصوص زنان به منظور کار بردگی و تن فروشی هنوز در این کشور داغ است و به یکی از معضلات اجتماعی حاد جامعه اسراییل گردیده و اکنون نیز دامن دختران زیر سن و زنان اسراییلی را گرفته است .آنچه مسلم است بازار سرمایه ملیت نمی شناسد و سود تجاری بالا و ریسک کمتراز همه چیز برایش مهم تر است.
اما در گزارش‌های سال 2006 تا 2011 نوشته شده است:
اسرائیل یک کشور مقصد برای مردان و زنان قاچاق شده برای کار اجباری و بهره‌برداری جنسی تجاری است. کارگران غیرماهر از چین، رومانی، اردن، ترکیه، تایلند، فیلیپین، نپال، سریلانکا و هند داوطلبانه یا با قرار داد برای کار در در صنایع ساخت و ساز، کشاورزی، و مراقبت‌های بهداشتی مهاجرت دارند. برخی، با این حال، پس از آن شرایط کار اجباری، مانند غیرقانونی شدن گذرنامه، محدودیت در جابجایی، عدم پرداخت دستمزد، تهدید و ارعاب فیزیکی مواجه هستند. بسیاری از آژانس‌های استخدام نیروی کار در کشورهای منبع و در اسرائیل کارگرانی که نیاز به کاردارندرا با دریافت $ 000-10تا000 1- امریکا برای کار به اسراییل قاچاق می‌کنند. اسرائیل همچنین یک کشور مقصد برای قاچاق زنان از روسیه، اوکراین، مولداوی، ازبکستان، بلاروس، چین، و احتمالا فیلیپین به منظور بهره‌کشی جنسی می‌باشد. علاوه بر این، سازمان‌های غیردولتی گزارش‌هایی مبنی بر افزایش قاچاق داخلی زنان اسرائیل برای بهره‌برداری جنسی تجاری و گزارش‌هایی از موارد جدیدی از قاچاق زنان اسرائیلی به خارج از کشور به کانادا، ایرلند، و انگلستان اعلام کرده‌اند. پناهجویان آفریقایی غیرقانونی به اسرائیل در معرض آسیب‌پذیری قاچاق برای کار اجباری یا تن فروشی هستند.
در گزارش سال 2012 و 2013 نیز از وضعیت نابسامان نیروهای کار بردگی خارجی با شرایط بسیار غیر انسانی اما به ظاهر جذاب برای انسان‌هایی که با پرداخت مبلغی بیشتر به کارگزاران ویزای کار می‌پردازندخبر می‌دهدو می‌نویسد: اسرائیل یک کشور مقصد برای مردان و زنان برای کار اجباری و قاچاق جنسی است. کارگران غیر ماهر ازتایلند، چین، نپال، فیلیپین، هند، سری لانکا،و، به میزان کمتر، رومانی، داوطلبانه ویا با قرارداد کارقانونی به اسرائیل برای کار در ساخت و ساز،کشاورزی، و مراقبت صنایع مهاجرت می‌کنند. برخی پس از آن باشرایط کار اجباری روبرو می‌شوند، مانند موضوع گذرنامه غیرقانونی ، محدودیت در تغییر مکان عدم توانایی برای تغییر و یا انتخاب یک کارفرما، عدم پرداخت دستمزد، تهدید، تجاوز جنسی، و ارعاب فیزیکی است. بسیاری از آژانس‌های استخدام نیروی کار درکشورهای منبع یا کارگزاران در اسرائیل کارگران نیازمند کار با پرداخت هزینه استخدام گزاف برای تضمین شغل در اسرائیل معادل 20000تا 4000 دلار پرداخت می‌کنند. بر اساس شهادت مستند بسیاری از قربانی‌ها ، افزایش تعداد مهاجران و پناهجویان – در درجه اول از اریتره، سودان و به میزان کمتر اتیوپی به اسرائیل وارد می‌شوند، گزارش نشان می‌دهد که آنها مجبور به بردگی جنسی یا کار در طول اسارت خود در صحرای سینا در مصر هستند.و زنان از اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین، و جنوب امریکا به روسپیگری اجباری در اسرائیل نیز وادار می‌شوند. برخی از سازمان‌های غیر دولتی گزارش می‌دهند که زنان و دختران اسرائیلی همچنین در معرض قاچاق جنسی در اسرائیل هستند، اما پلیس ادعا می‌کند هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهنده قاچاق داخلی زنان و دختران اسراییلی باشد.
اما در گزارش 2014 اگر چه همانند سال‌های قبل رتبه اسراییل در مبارزه با قاچاق انسان ارتقاء یافته است اما وضعیت اسفبار این تجارت سیاه و کثیف را که تغییر شکل ظاهری داده و شکل قانونی به خود را گرفته، نمی شود پنهان کرد و لذا به بخش‌هایی از آن اشاره می‌شود:
اسرائیل یک کشور مقصد برای مردان و زنان برای کار اجباری و قاچاق جنسی است.کارگران در درجه اول از تایلند، چین، نپال، فیلیپین، هند، سری‌لانکا، بلغارستان، غنا، مولدووا، و به میزان کمتر از رومانی، داوطلبانه یا با قرارداد موقت قانونی کار در ساخت و ساز، کشاورزی، مراقبت، ماهیگیری و سایر صنایع به اسراییل مهاجرت می‌کنند. برخی پس از آن با شرایط کار اجباری روبرو می‌شوند، مانند موضوع گذرنامه غیرقانونی ، محدودیت در تغییر مکان، عدم توانایی برای تغییر یا انتخاب یک کارفرما، عدم پرداخت دستمزد، ساعات کار بسیار طولانی، تهدید، تجاوز جنسی، و ارعاب فیزیکی است.
در گزارش‌ها آمده کارفرما از دادن گذرنامه‌ به کارگران خارجی در بخش کشاورزی خودداری می‌کند، روزهای کاری طولانی بدون استراحت و حقوق کم است. و بنا به گزارش مردان از فیلیپین، سریلانکا، هند در شرایط سخت در قایق‌های ماهیگیری با سخت شرایط کاری مواجه هستند. در سال‌های اخیر، زنان از اوکراین، روسیه، مولدووا، ازبکستان، چین، غنا، و به میزان کمتر ، امریکا جنوبی ، به اسراییل قاچاق جنسی می‌شوند. برخی از این زنان با ویزای توریستی کوتاه مدت با هدف کار در فحشا به اسراییل وارد می‌شوند اما قبل از بازگشت به کشور خود در معرض فحشای اجباری قرار می‌گیرند. برخی از زنان و دختران اسرائیلی نیز ممکن است در اسرائیل قاچاق جنسی شوند.»
این تنها بخشی از صنعت برده ‌داری مدرن در گوشه ای کوچک از جهان یعنی خاور میانه است و در کشورهای دیگر جهان با توجه به فقر و مشکلات متعدد دیگر وضع به مراتب حادتر است .در نهایت مستندات و گزارش‌های رسمی نهادهای تقریبا مستقل و وابسته گرچه سعی در نشان دادن آمار کمتر و تلاش دولت‌ها و پلیس برای مبارزه با این فاجعه بزرگ جامعه سرمایه‌داری نشان می‌دهد که فقر و به دنبالش فرهنگ‌سازی رسانه‌های میلیاردی سرمایه‌داری در جهت فروپاشی جامعه بشری تن انسان را به کالای بر ارزشی تبدیل کرده که با آن باید فقط پول بدست آورد تا صاحبان سرمایه روز به روز سودهای کلانی را به جیب بزنند.
منابع:
2- http://www.economist.com/news/middle-east-and-africa/21635064-government-wants-controversial-law-would-deny-equality-arabs-how
3-
5- در کشورهایی که خرید و فروش رابطه جنسی جرم است این نوع فعالیت به عرصه دیگری کشیده شده است که به خانه‌های آپارتمانی و یا در مکان‌هایی که موسوم به اسپا یا مساز است این نوع فعالیت‌ها هم رواج پیدا کرده است. یکی دیگر از این نوع فعالیت‌ها در پوشش اسکورت است، اسکورت شرکت‌های هستند که از طریق تلفن امر فروش رابطه جنسی را به عهده می‌گیرند. هم شرکت و هم شخص متقاضی براساس در خواست جنسی مشتری شخص مورد نظر را به آدرس متقاضی می‌فرستند.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire