vendredi 3 octobre 2014

طعم تاریخ و تازیانه

طعم تاریخ و تازیانه

اکبر کرمیعبدالکریم سروش در یاداشتی با سرنام “بهشت با طعم تازیانه” (۱) آورده است:«این شعار حکیمانه حاکمان ماست! می‌گویند شما را با شلاق به بهشت می‌بریم تا آنچه را این جا از شما دریغ داشته‌ایم، آنجا به شما بدهند!»وی ادامه می‌دهد:«من با این شعار صمیمانه همدلم و از حسن روحانی رئیس جمهور محترم، شرافتمندانه می‌خواهم که با آن موافقت کند… نه تنها با آن شعار شیرین موافقم بلکه خواستار توسعه و تعمیم آن هم هستم. و لذا توصیه‌ای دارم که آن را تکمیل می‌کند و آن عبارتست از “تعمیم تئوری تازیانه”! چرا فقط روحانیان حاکم شلاق به دست گیرند و جسمانیان (مردم) را به بهشت برسانند؟ مردم هم باید به تکلیف دینی خود عمل کنند و تازیانه‌ی تأدیب به دست، روحانیان را به روضه رضوان برسانند… تأسیس وزارت “امر به معروف و نهی از منکر” هم که از آرزوهای برنیامده جمهوری اسلامی است، کار مبارکی است، به شرط آنکه آمران و ناهیان، رهبران و حاکمان را نشانه گیرند و تیر نهی و نقد را از کمان وزارت بر حکومتیان روانه کنند. منکر هم در شراب و رباب خلاصه نمی‌شود. افترا و قتل عام و شکنجه و حصر و استبداد و تجاوز و غارت بیت‌المال و… هم ازمنکرات ننگین و سنگین‌اند که جز از حکومتیان ساخته نیست. پیداست آنکه قدرت بیشتر دارد، مستعد رذالت بیشتر و لذا محتاج امر و نهی غلیظ‌تر است.»سروش تلاش می‌کند رفتار و کردار برخی از روحانیان حکومتی را نقد کند که از هدایت مردم با شلاق به بهشت خبر می‌دهند. او به طعنه آنان را گرفتار «رعونت، نخوت، مالیخولیایی قدرت» یا دست کم «غفلت» می‌داند که نمی‌گذارند تئوری تازیانه در مورد خودشان تعمیم پیدا کند.چنین منطقی تا چه پایه می‌تواند به حل و فصل مناقشات سیاسی و اجتماعی موجود کمک کند؟ آیا در اساس راه درست انتخاب شده است؟ و دیر یا زود تیری که از چله‌ی این نقد رها شده است به هدف می‌نشیند؟ و می‌تواند خوانش دینی حاکم و خوانش‌های همانند را از رونق بیندازد؟ یا به گونه‌ای وارونه با دمیدن در توهم “اسلام سیاسی خوب” و “اسلام حقیقت” (۲) گرهی بر گره‌های موجود می‌افزاید؟ آماج منتقدانی هم چون سروش چیست؟یکم. سروش در بخش

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire