dimanche 25 août 2013

نوتزاریسم اوراسیا و حکومت اسلامی در ایران (۲)
کارل لیبکنشت
این نوشتار، به پروژه‌ی روند شکل‌گیری قطبی به رهبری الیگارش نئوتزاریسم روسیه می‌پردازد. رویای «امپراتوری» دیرینه‌ای که پیوسته در دوران تزاریسم کهن، جنگ سرد و فروپاشی بلوک، اکنون، قطبی در برابر دیگری قطب جهانی سرمایه‌ جاری بوده، محور تز اوراسیا می باشد. این قطب که به باز سازی خود پرداخته، در این‌ برهه، به بیان نظریه‌پردازان اوراسیا، با ایدئولوژی «ضد لیبرالیستی»، «ضد کمونیستی» و «ضد فاشیستی»،‌ ترکیبی از مذهب و نژاد پرستی را به نام «نظریه چهارم سیاسی»[1]  در هم آمیخته تا روسیه قدر قدرت را بار دیگر بر اروپا وآسیا حاکم گرداند. الکساندر دوگین ایدئولوگ این تز ارتجاعی است.  به موازی این تلاش، زون اقتصادی – سیاسی، گسترده در دوقاره، ‌اروپا و آسیا، در حال سامان‌دهی پرچم ایدئولوژیکی است تا زیر قدرت اتمی روسیه نئوتزاری، قطب‌ اقتصادی،‌ سیاسی و نظامی  ویرانگری را این بار در رقابت با قطب دیگر سرمایه‌داری بر پا سازد. تز اوراسیا، به رهبری عمده‌ترین تئورسین آن، آلکساندر دوگین، بر آن است تا خرده حکومت‌‌های منطقه‌ای سرمایه جهانی دو قاره را «علیه» کاپیتالیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم، متحد گرداند و اشتراکات مذاهب و باورهای دینی یهودیت، ‌مسیحیت،‌ اسلام،‌ بودائیسم  و ...  را زیر نام تئوری سیاسی چهارم، گرد آورد و با نقب زدن به دخمه‌های «عرفانیسم»اسلام در کنار ولایت فقیه و سپاه، کره شمالی دیگری در حوزه روس مسلح سازد و پروژه مافیایی- سیاسی خویش را در این بازار جهانی به پیش برد.
برای خواندن ادامه‌ی مطلب لینک زیر را کلیک کنید
******************************************************************
نوتزاریسم اوراسیا و حکومت اسلامی در ایران (۳)
کارل لیبکنشت
این نوشتار، به پروژه‌ی روند شکل‌گیری قطبی به رهبری الیگارش نئوتزاریسم روسیه می‌پردازد. رویای «امپراتوری» دیرینه‌ای که پیوسته در دوران تزاریسم کهن، جنگ سرد و فروپاشی بلوک، اکنون، قطبی در برابر دیگری قطب جهانی سرمایه‌ بوده، محور تز اوراسیا می باشد. این قطب که به بازسازی خود پرداخته، در این‌ برهه، به بیان نظریه‌پردازان اوراسیا، به ویژه الکساندر دوگین، با ایدئولوژی «ضد لیبرالیستی»، «ضد کمونیستی» و «ضد فاشیستی»،‌ ترکیبی از مذهب و نژاد پرستی را به نام «نظریه چهارم سیاسی»[1]  در هم آمیخته تا روسیه قدر قدرت را بار دیگر بر اروپا وآسیا حاکم گرداند. الکساندر دوگین، ایدئولوگ این تز ارتجاعی است. به موازی این تلاش، زون اقتصادی – سیاسی، گسترده‌ای به ویژه در دوقاره، ‌اروپا و آسیا، در حال سامان‌دهی پرچم ایدئولوژیکی است تا زیر قدرت اتمی روسیه نئوتزاری، قطب‌ اقتصادی،‌ سیاسی و نظامی ویرانگری را این بار در رقابت با قطب دیگر سرمایه‌داری بر پا سازد. تز اوراسیا، به رهبری عمده‌ترین تئورسین آن، آلکساندر دوگین، بر آن است تا خرده حکومت‌‌های منطقه‌ای سرمایه جهانی دو قاره را «علیه» کاپیتالیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم، متحد گرداند. به بیان دوگین، اشتراکات مذاهب و باورهای دینی یهودیت، ‌مسیحیت،‌ اسلام،‌ بودائیسم  و ... زیر نام تئوری سیاسی چهارم، گرد آورده شده است. به این‌وسیله، با نقب زدن به دخمه‌های «عرفانیسم»اسلام در کنار ولایت فقیه و سپاه، کره شمالی دیگری در حوزه روس، مسلح سازد و پروژه مافیایی- سیاسی خویش را در این بازار جهانی به پیش برد. پشتیبانی روسیه از سوریه و‌ حکومت اسلامی در ایران، را باید از بستر پروژه  اوراسیا ارزیابی کرد.
 


*************************************************************************************
نوتزاریسم اوراسیا و حکومت اسلامی در ایران (۴)
کارل لیبکنشت
این نوشتار پژوهشی  است که برای نخستین بار به روند شکل‌گیری قطب اروپا –آسیا و  به بیان دیگر «اوراسیا» می‌پردازد. اوراسیا، رویای برپایی «امپراتوری» دیرینه‌ای است که پیوسته از دوران تزاریسم تا جنگ سرد و فروپاشی بلوک «سوسیالیسم دولتی» و تا اکنون، به عنوان قطبی در برابر دیگری قطب جهانی سرمایه‌ جاری بوده است. این زون اقتصادی/سیاسی، پس از فروپاشی روسیه شوروی به ویژه برهه ریاست جمهوری بوریس یلتسین، این بار با ایدئولوژی ضدسوسیالیستی، به باز سازی خود پرداخته است. زون اقتصادی –سیاسی،  گسترده در دوقاره، ‌اروپا و آسیا، در حال بسیج، زیر پرچم ایدئولوژیکی است تا در پناه قدرت اتمی روسیه نوتزاری، قطب‌ اقتصادی،‌ سیاسی و نظامی ویرانگری را این بار در رقابت با دیگرقطب نیرومند سرمایه‌داری برپا سازد. تز اوراسیا، به رهبری عمده‌ترین تئورسین آن، آلکساندر دوگین، بر آن است تا خرده حکومت‌‌های منطقه‌ای سرمایه جهانی دو قاره را زیر شعارِ «علیه» کاپیتالیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم، متحد گرداند و اشتراکات مذاهب و باورهای دینی یهودیت، ‌مسیحیت،‌ اسلام،‌ بودائیسم و ... را زیر نام تئوری چهارم سیاسی[1]، گرد آورد و با نقب زدن به دخمه‌های اسلام و مسیحیت ارتودوکس و «عرفانیسم» بازدارنده و به پشتوانه ی بمب های اسلام ناب ولایت فقیه و سپاه، کره شمالی دیگری را در حوزه روسیه مسلح سازد و پروژه مافیایی- حکومتی خویش را در بازار جهانی سرمایه به پیش برد. در نوشته های پیشین، کارگزاران، دست آموزان و عوامل اوراسیا و دوگین، از جمله مهدی سنایی، سید حسن عباسی، ازغدی، شمقدری، محقق داماد، سید حسین نصر، ... که همگی تمامی سیاست های اینتلیجنسیای مافیای کرملین، با زبان ایرانی- اسلامی، واگویه می کنند را شناساندیم. در بخش پیشین بیان شد که استاد حسین نصر، مرید شعبده باز، فری شوف[2] ، رهبر فرقه «طریقه شاذلیه مریمیه»، و فرزند خلف وی، ولی رضا، نويسنده کتاب «نوزايی شيعه» و استاد روابط بين الملل دانشکده عالی چفلتچر در دانشگاه تافتس است که به عنوان مشاور باراک اوباما در امور خاورمیانه برگزیده شد، از جمله  بازیگران این پروژه هستند. در این بخش به دیگر کارگزاران این دسیسه نوتزاری می پردازیم.



   [1]The Fourth Political Teory
[2] Frithjof Schuon ('Isa Nur al-Din), 18 juni 1907 – 5 maj 1998
مرتجع مذهبی که او را فیلسوف مذهبی، ‌می‌نامند در سوئیس  زاده شد و فرقه‌ای به نام«طریقه شاذلیه مریمیه» برپا کرد و حسین نصر  دستیار وی گردید. در برخی کشورها از  جمله سوید و نروژ و ایران به عضوگیری پرداخت. افکار فری شوف در کشورهای و اسکاندیناوی، به وسیله Kurt AlmqvistTage Lindbom و Ashk Dahlén. ترجمه و پخش می‌شود
*********************************************************************************

نئوتزاریسم اوراسیا و حکومت اسلامی در ایران (۵)
کارل لیبکنشت
این نوشتارِ پژوهشی برای نخستین بار به پروژه‌ی روند شکل‌گیری نئوتزاریسم سرمایه‌ در قطب اروپا – آسیا می‌پردازد. نئوتزاریسم رؤیای «امپراتوری» دیرینه‌ای که پیوسته پس از فروپاشی آغاز سوسیالیسم شورایی، جنگ سرد و فروپاشی بلوک «سوسیالیسم دولتی»، جاری بوده است اکنون، به‌گونه‌ی قطبی در برابر دیگری قطب جهانی سرمایه‌ ، با محور تز اوراسیا جهت گرفته است. این قطب به ویژه با ظهور پوتین، در نیمه نیمه دوم سال 2000، به بازسازی خود پرداخته است، در حالی که در برهه‌ی رهبری بوریس یلتیسن، در کشورهای بلوک شرق، با شوک درمانی مکتب فریدمن، نولیبرالیسم اقتصادی حاکم گردید، نوتزاریسم، این بار با شعار »ضد لیبرالیستی»، «ضدکاپیتالیستی» و «ضد سوسیالیستی»، پرچمی ایدئولوژیک برافراشته است.زون اقتصادی –سیاسی،  گسترده در دوقاره، ‌اروپا و آسیا، در حال سامان‌دهی پرچم ایدئولوژیکی است تا زیر قدرت اتمی روسیه نوتزاری، قطب‌ اقتصادی،‌ سیاسی و نظامی ویرانگری را این بار در رقابت با قطب دیگر سرمایه‌داری ادامه دهد. تزاوراسیا، به رهبری عمده‌ترین تئورسین و ایدئولوگ آن، آلکساندر دوگین،  عوام فریبانه برآن است تا خرده حکومت‌‌های منطقه‌ای سرمایه جهانی دو قاره را  زیر شغار «علیه» کاپیتالیسم، لیبرالیسم وسوسیالیسم، متحد گرداند و اشتراکات مذاهب و باورهای دینی یهودیت، ‌مسیحیت،‌ اسلام،‌ بودائیسم و ...  را زیر نام تئوری سیاسی چهارم[1]، گرد آورد و با نقب زدن به دخمه‌های «عرفانیسم» بازدارنده  انسان، و با بمب های اسلام ناب در کنار ولایت فقیه و سپاه، کره شمالی دیگری در زون اقتصادی سیاسی فدراسیون روسیه، مسلح سازد و پروژه مافیایی- سیاسی خویش را در این بازار جهانی به پیش برد. در نوشته‌های پیشین، کارگزاران، دست آموزان و عوامل اوراسیا و دوگین را از جمله مهدی سنایی، سید حسن عباسی، ازغدی، شمقدری، محقق داماد، سید حسین نصر[2]، ... که همگی تمامی آموزش‌های استاد مافیای کرملین، با زبان ایرانی- اسلامی، واگویه می‌کنند. استاد حسین نصر، فری شوف[3]، رهبر فرقه «طریقه شاذلیه مریمیه»، و فزند خلف وی، ولی رضا، نوی‌سنده کتاب «نوزای‌ی شی‌عه» و استاد روابط بی‌ن الملل دانشکده عالی چفلتچر در دانشگاه تافتس است که به عنوان مشاور باراک اوباما در امور خاورمیانه برگزیده شد، و پایی در ایران و پایی در کریدورهای  کاخ سفید دارد،  از جمله  بازیگران این دسیسه اند...


   [1]The Fourth Political Teory
اعتراف سید حسن نصر، رابطه وی با ساواک، پرویز ثابتی و برپا سازی حسینیه ارشاد، همراه با شریعتی، مطهری و شاهچراغی.
[3] Frithjof Schuon ('Isa Nur al-Din), 18 juni 1907 – 5 maj 1998
 مرتجع مذهبی که او را فیلسوف مذهبی، ‌می‌نامند در سوئیس  زاده شد و فرقه‌ای به نام«طریقه شاذلیه مریمیه» برپا کرد و حسین نصر دستیار وی گردید. در برخی کشورها از  جمله سوید و انروژ و ایران به عضوگیری پرداخت. افکار فری شوف در کشورهای اروپایی واسکاندیناوی، به وسیله Kurt AlmqvistTage Lindbom وAshk Dahlén.  ترجمه و پخش می‌شود(http://sv.wikipedia.org/wiki/Frithjof_Schuon).
*************************************************************************
نوتزاریسم اوراسیا و حکومت اسلامی در ایران (۶)
کارل لیبکنشت
این نوشتارِ پژوهشی برای نخستین بار به پروژه‌ی روند شکل‌گیری قطب اروپا – آسیا می‌پردازد. نوتزاریسم رؤیای «امپراتوری» دیرینه‌ای که پیوسته پس از فروپاشی آغاز سوسیالیسم شورایی، جنگ سرد و فروپاشی بلوک «سوسیالیسم دولتی»، اکنون، قطبی در برابر دیگری قطب جهانی سرمایه‌ جاری بوده است، محور تز اوراسیا می باشد. این قطب به ویژه با ظهور پوتین در نیمه نیمه دوم سال 2000، به بازسازی خود پرداخته است، در حالی که با دوران بوریس یلتیسن، در کشورهای بلوک شرق، با شوک درمانی مکتب فریدمن، نولیبرالیسم اقتصادی حاکم گردید، نوتزاریسم، این بار با شعار ضد لیبرالیستی، و ضد سوسیالیستی پرچمی ایدئولوژیک برافراشته است. زون اقتصادی –سیاسی،  گسترده در دوقاره، ‌اروپا و آسیا، در حال سامان‌دهی پرچم ایدئولوژیکی است تا زیر قدرت اتمی روسیه نوتزاری، قطب‌ اقتصادی،‌ سیاسی و نظامی ویرانگری را این بار در رقابت با قطب دیگر سرمایه‌داری ادامه دهد. تز اوراسیا، به رهبری عمده‌ترین تئورسین و ایدئولوگ آن، آلکساندر دوگین،  عوام فریبانه برآن است تا خرده حکومت‌‌های منطقه‌ای سرمایه جهانی دو قاره را  زیر شغار «علیه» کاپیتالیسم، لیبرالیسم وسوسیالیسم، متحد گرداند و اشتراکات مذاهب و باورهای دینی یهودیت، ‌مسیحیت،‌ اسلام،‌ بودائیسم و ...  را زیر نام تئوری سیاسی چهارم[[1]]، گرد آورد و با نقب زدن به دخمه‌های «عرفانیسم» ضد زندگی، و با بمب‌های اسلام ناب در کنار ولایت فقیه و سپاه، کره شمالی دیگری در حوزه روس مسلح سازد و پروژه مافیایی- سیاسی خویش را در این بازار اقتصاد آزاد جهانی به پیش برد. در بخش‌‌های پیشین این نوشتار، کارگزاران، دست آموزان و عوامل اوراسیا و دوگین را از جمله مهدی سنایی، سید حسن عباسی، ازغدی، شمقدری، محقق داماد، سید حسین نصر، ... که همگی تمامی آموزش‌های استاد مافیای کرملین، با زبان ایرانی- اسلامی، واگویه می‌کنند. استاد حسین نصر، از رهبران رداپوش طریقت مریمیه‌ که  فریتیوف شوان بنیان نهاد، و با مرگ شوان (۱۹۹۸) رهبری آن به مارتین لینگز مرگ ۲۰۰۵) می‌باشد.[[2]] ، رهبر فرقه «طریقه شاذلیه مریمیه»، و فزند خلف وی، ولی رضا، نويسنده کتاب «نوزايی شيعه» و استاد روابط بين الملل دانشکده عالی چفلتچر در دانشگاه تافتس است که به عنوان مشاور باراک اوباما در امور خاورمیانه برگزیده شد، از جمله  بازیگران این دسیسه اند.

پس از اوج گرفتن شایعات درباره بابک زنجانی، «مهندس زنجانی»، در گفت و گویی با سایت باشگاه راه‌آهن به پاره‌ای از افشاگری‌‌ها پاسخ گفت:
مالک و رئیس هیات مدیره بـاشگاه فرهنگی ورزشی راه آهن تهران و مـدیرعـامل شرکت «هلدینگ سـورینت» درخصـوص تحـریم هـا و مسـائل اخیـر تـوضیح مـی دهـد :



   [1]The Fourth Political Teory
[2] Frithjof Schuon ('Isa Nur al-Din), 18 juni 1907 – 5 maj 1998
 مرتجع مذهبی که او را فیلسوف مذهبی، ‌می‌نامند در سوئیس  زاده شد و فرقه‌ای به نام«طریقه شاذلیه مریمیه» برپا کرد و حسین نصر  دستیار وی گردید. در برخی کشورها از  جمله سوید و نروژ و ایران به عضوگیری پرداخت. افکار  فریتهوف شوآن، در کشورهای اروپایی   و اسکاندیناوی، به وسیله Kurt AlmqvistTage Lindbom  (Ashk Dahlén، اشک دالن، از پیروان پیشین سروش و کنونی سیدحسن نصر) ترجمه و پخش می‌شود (http://sv.wikipedia.org/wiki/Frithjof_Schuon).




Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire