تاریخچه جنبش دانشجویی در ایران (بخش اول )
رزگار شیخ جگری
رزگار شیخ جگری
برای بررسی تاریخچه جنبش دانشجویی، اجبارا جریان پیوسته ای از حرکات و فعالیتهای دانشجویی بایستی بررسی شود که شامل نشان دادن فراز و فرود هاست و تنها در مقاطعی عنوان جنبش را یدک می کشد.
در جنبش دانشجویی هم مجموعه ای از دانشجویان به صورت داوطلبانه حرکتی جمعی را برای ایجاد تغییر و تحولات در دانشگاه و جامعه صورت می دهند. تغییرات مورد نظر ممکن است در حیطه های مختلف فرهنگی، ارزشی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باشد.
جنبش دانشجویی، کوششی است در راستای رسیدن به اهداف و آرمانهای مشترک که با شبکه های تعامل غیر رسمی انجام می شود. این حرکت، رهبری مشخص ندارد و معمولا دارای رهبری چند سر از سلولهای مختلف است.
باورها و تعلقات خاص مشترک جنبش دانشجویی است که سبب شکل گیری هویت جمعی دانشجویی گردیده، سبب انسجام و همبستگی موثر و کارآمد در جهت فعالیت های سیاسی می شود.
پیش از تاسیس موسسات آموزشی به سبک جدید در ایران، تحصیل علم بیشتر در مساجد و مکتبخانه ها انجام میگرفت. با تاسیس دارالفنون در سال 1268 ق، به تدریج مدارس و مراکز آموزش عالی به سبک جدید مانند مدرسه رشدیه در 1276 ش و دانشسرای عالی تهران در 1313 ش تاسیس و از همان ابتدا محلی برای فعالیت سیاسی دانشجویان گردید. دانشجویان به دلیل جوانی و شجاعت در بیان خواسته ها و مشکلات عمومی جامعه و روحیه آرمانگرایی، نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه خود واکنش نشان می دهند. معمولا فعالیت سیاسی دانشجویی از سازماندهی منسجمی، همانند احزاب و گروههای سیاسی، برخوردار نیست. در واقع جنبش دانشجویی، کوشش جمعمی دانشجویان برای دگرگونی و تغییر ساختار سیاسی ـ اجتماعی است. جنبش دانشجویی در ایران پیش از انقلاب را می توان به چهار دوره تقسیم کرد:
1ـ از زمان تاسیس دانشگاه تهران تا پایان سلطنت رضا شاه در شهر یور 1320
2ـ از شهریور 1320 تا 16 آذر 1332
3ـ از 16 آذر 1332 تا 1341 شمسی
4ـ از 1341 شمسی تا پیروزی انقلاب سال 1357 شمسی
در دوره اول به دلیل تازه تاسیس بودن دانشگاه تهران و تعداد کم دانشجویان، امکان شکل گیری حرکات دانشجویی به صورت گسترده وجود نداشت، ضمن انکه در زمان حکومت رضا شاه اجازه فعالیت به احزاب و گروههای سیاسی مستقل از دولت داده نمی شد. در آن زمان فعالترین گروههای سیاسی، کمونیستها بودند و به تدریج شماری از دانشجویان جذب این تفکر شدند.
مهمترین گروهی که در دوره اول شکل گرفت، گروه تقی ارانی با گرایشات کمونیستی بود. هدف آنان مبارزه انقلابی با دیکتارتوری رضا شاه بودکه پس از دستگیری آنان در 1316ش به گروه 53 نفر مشهور شدند. با از بین رفتن این گروه، جنبش دانشجویی در داخل ایران تا سقوط سلطنت رضا شاه، متوقف ماند.
در تاریخ 16 مهر سال 1332، در حالی که بیشتر از 50 روز از کودتای آمریکایی ارتشبد زاهدی نگذشته بود، اولین تظاهرات یکپارچه مردم علیه رژیم کودتا اتفاق افتاد، دانشگاه وبازار به طرفداری از تظاهرکنندگان اعتصاب کردند. تظاهرات به قدری سنگین بود که کودتاچیان وارد معرکه شدند و طاق بازار را بر سر بازاریان خراب کردند و دکانهای آنان را به وسیله مزدوران خود غارت کردند.
کودتای 28 مرداد که با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و آژانس مرکزی آمریکا، سیا و با همراهی ارتش شاهنشاهی ایران،بر ضد دولت محمد مصدق درمرداد 1332 به انجام رسید. که در آمریکااز آن به نام عملیات آژاکس نیز یاد می شود.
مدت اندکی پس از خروج رضاشاه ازکشور بود که با آزادی گروه 53 نفره چپ ،حزب توده شکل گرفت .
این حزب به عنوان وارث سوسیال دموکراسی عهد مشروطه وحزب کمونیست ایران دهه 1920 (در10 مهر سال 1320 )درتهران تاسیس شد . بنیانگذاران آن عده ای ازروشنفکران وفعالان چپ گراوملی گرای ایران نظیر :سلیمان میرزا اسکندری ،ایرج اسکندری ،بزرگ علوی ،انورخامه ای ،احسان طبری ،خلیل ملکی ،فریدون کشاورز ،عبدالحسین نوشین ورضا رادمنش بودند که اغلب دردوره رضاشاه تحت تعقیب یا در زندان بودند.
و اما حزب کمونیست ایران، حزبی سیاسی و کمونیستی ایرانی بود که در ژوئن 1920م، 1299 ش در بندرانزلی در استان گیلان تاسیس شد. حیدر عمو اوغلی از رهبران جنبش مشروطه ایران در تاسیس حزب نقش داشت و به عوان اولین دبیر کل حزب انتخاب شد.
اتحادیه دانشجویی حزب توده که زیر نظر سازمان جوانان حزب توده بود، فعالیتش را در دانشگاه آغاز کرد.
برای اولین بار، این سازمان در دانشکده داروسازی دانشگاه تهران به فعالیت پرداخت و اتفاقا مقامات دانشگاه آنها را به عنوان نمانیدگان رسمی دانشجویان دانشکده پذیرفتند. با گذشت 2 سال محدوده فعالیت اتحادیه به دانشگده های حقوق، فنی، ادبیات، و کشاورزی نیر تسری یافتو
دورده دوم جنبش دانشجوییی پس از برکناری رضا شاه از سلطنت آغاز شد. با از بین رفتن حکومت دیکتاتوری، مشکلات بسیاری چون حضور نیروهای متفقین در ایران و گسترش فقر وبیکاری، باردیگر جنبش دانشجویی را احیا کرد. دراین زمان سه گرایش در میان دانشجویان وجود داشت:
گرایش چپ که از سال 1320 به رهبری حزب توده ایران فعالیت می کرد و شعار آنان مبارزه با دیکتاتوری، استعمار فقر بود. حزب توده با این شعارها بدون مطرح کردن وابستگی خود به کشور شوری، در میان دانشجویان طرفداران بسیاری پیدا کرد، به شکلی که در دهه 1320 شمسی، بیشتر دانشجویان دانشگاه تهران عضو حزب توده ایران بودند. اما با مشخص شدن وابستگی حزب توده به شوروی و مخالفت آنان با دولت دکتر محمد مصدق عده ای از دانشجویان از حزب توده کنار گرفتند.
در سال 1327 و همزمان با غیرقانونی اعلام شدن حزب توده، اتحادیه دانشجویی فعالیت قانونی خود را از دست داد. بدین جهت حزب توده اقدام به تشکیل سازمان دانشجویان دانشگاه تهران کرد. در کتابی به نام "سازمان دانشجویان دانشگاه تهران" نگاهی دیگر به پیشینه مبارزات دانشجویی دانشگاه تهران 1320 تا 1332 ش به نویسندگی ضیاء ظریفی ـ ابوالحسن که خود یکی از بنیانگذاران سازمان دانشجویان دانشگاه تهران بود پرداخته است. این سازمان ارتباط تشکیلاتی قوی با انجمن بین المللی دانشجویان در پراگ برقرار کرد.
از ابتدای تاسیس اتحادیه دانشجویی و سپس سازمان دانشجویان، با گذشت زمان ایدئولوژی مارکسیستی به صورت شدیدتری رشد و قدرت می یافت. همین غلبه فوق تصور گفتمان چپ بر فضای دانشگاهها بود که سپس ایجاد تشکل های رقیب شد. در این بیین نیروهای اسلامگرا در کنار ملی گرایان لیبرال برای رقابت با توده ای ها در دانشگاه سعی در ایجاد تشکلیات مستقل کردند.
گرایشهای اسلامی نیز در میان دانشجویان طرفدارانی داشت. عده ای از دانشجویان در واکنش به گسترش تفکرات گروههای چپ و کمونیست که با فرهنگ سنتی اسلامی مردم مخالفت داشت، انتجمنهای اسلامی دانشجویان را به سال 1322ش در دانشگاه تهران تشکیل دادند. در ابتدا فعالیت انجمنهای مختلف از سخنرانانی چون آیت الله سید محمود طالقانی، دکتر یدالله سحابی و حجت الاسلام محمد تقی فلسفی دعوت کردند.
بدین ترتیب بود که انجمن اسلامی دانشگده پزشکی دانشگاه تهران به عنوان اولین گروه اسلامگرا در سال 1322 تاسیس شد.تاریخچه دانشکده پزشکی به تشکیل دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳بر می گردد. نفوذ گرایش چپ تاحدی بود که تعدادی از دانشجویان مسلمان در تقابل با گرایش چپ جامعه تشیکلاتی ، را تحت نام نهضت خداپرستان سوسیالیست در سال 1322 شکل دادند. این تشکل در سال 1322 به رهبری محمد نخشب و حسین راضی و مهندس آشتیانی تاسیس شد وهم توسط عده ای از جوانان مذهبی که متمائل به خردگرایی غربی، تجدد و سوسیالیزم داشتند، تاسیس شد.
این حزب، بر محور فعالیت های فکری، حزبی محمد نخشب به همراه حسین راضی تاسیس شد. این تشکل، با تلفیق نگرش اسلامی مورد نظر رهبران آن با اندیشه های مدرن چپ فعالیت میکرد. می توان پیدایش گرایش اسلامگرایی در دانشگاه را به اوایل دهه 20 و تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی مربوط دانست که در ادامه در دانشکده های مثل فنی نیز گسترش یافت. اما برای تبدیل این گرایش به گفتمان هژمون جنبش دانشجویی بایستی 3 دهه صبر پیشه میکرد. نهضت 15 خرداد خمینی هم در تقویت این تفکر نوپا نقش بارزی داشت.
سازمان دانشجویی جبهه ملی هم در سال 1329 برای مقابله با توده ها تشکیل شد. این سازمان که در پی شکست از چپی ها در انتخابات سازمان دانشجویان با نام سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران کارش را آغاز کرد، دارای خرده گفتمان ناسیونالیستی ـ لیبرالیستی بود و بیشتر تاکیدش بر دموکراسی و آزادیخواهی بود در برابر فضای چپ دانشگاهی که بیشتر مطالبات عدالت طلبانه، فقرستیزانه، ضد استعمار، ضد امپریالیستی و ضد سرمایه داری داشت.
اگر چه می توان گفت که در کل این برهه تا اواسط دهه پنجاه ادبیات مارکسیتی بر دانشگاه غلبه داشت، ما در این بین شاهد اوفولها و نهفتگی هایی در آن همانند پس از کودتای 28 مرداد سال 32 بودیم. همچنین در این بازه حزکت هایی مستقل و جدای از جریان موجود را به عنوان مثال در جریان حرکت خودجوش 16 آذر سال 32 شاهدیم.
خودگرایش مارکسیستی هم که در دانشگاهها وجود داشت، بصورت ثابت و فقط درحیطه مارکسیسم ـ لنینیسم، بسیار سیال و متحرک بود و در محدوده ای وسیع در حرکت بود.
از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه بود که گفتمان چپ در قالب نگاه رادیگالی در سازمانهای چریکی و به صورت مبارزات مسلحانه نمود یافت، اغلب این گروهها با یارگیر از بدنه جنبش دانشجویی شکل یافته بود و در موارد بسیاری دانشجویان بودند که رهبری و تشکل آنها را در دست داشتند.
این گروهها که با تکیه بر الگوهای آمرکای لاتین، آفریقا، آسیای جنوب شرقی انتجام می گرفت، دارای چهرهایی الگو از مناطق مختلف همچون مائو در چین (کاسترو و چگوارا) در کوبا (فرانتس فانون) در الجزایر و (جیاپ) در ویتنانم بودند که روشهای گوناگون آنها را به عنوان راههای مفید جهت مبارزه مورد استعمال قرار می دادند.
علاوه بر چپ ها گروهایی که از جریان دانشجویی یارگیری می کردند را می توان در موارد زیر بیان داشت:
1ـ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران ـ ( فدایئان مارکسیست )
2ـ مارکسیستهای منشعب از ( مجاهدین خلق ـ مجاهدین مارکسیست )
3ـ گروهای کوچک مارکسیست که در دو گروه مستقل و وابسته می توان تقسم بندی گردد. مستقل مثل سازمان آزادیبخش خلق ایران، گروه لرستان و سازمان آرمان خلق، و شبتکه های متعلق به احزاب سیاسی طرفدار مبارزه مسلحانه مانند گروه توفان،سازمان انقلاب حزب توده ، واتحادیه کمونیست ها .
این گروهها که هسته اولیه بسیاری از آنها از جنبش دانشجویی بود ،مبارزه مسلحانه و جنگ چریکی را به عنوان آخرین حربه برای مبارزه با رژیم به کارگرفتند ، اما توفیقی حاصل نکردند . همراه باسرکوب جنبش مسلحانه بود که جنبش چپ به انتهای راه رسید .
درطول دودهه 1330 و 1350 ش ، جنبش دانشجویی از حالت صنفی خارج گردید و به بیرون از دانشگاه گسترش یافت و دانشجویان همگام با مردم و به مناسبتهای مختلف ،دست به
تظاهرات گسترده علیه رژیم شاه می زدند . علاوه بر برگزاری مراسم سالگرد 16 آذر عمده ترین تظاهرات دانشجویی عبارت بود از :
تظاهرات 29 مهر 1333 دراعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفتی اعتراض به تغییر قانون استقلال دانشگاه در17 دی 1333
اعتراض به تقلب درانتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی دربهمن 1339
شدیدترین برخورد درروز اول بهمن 1340 اتفاق افتاد . زمانی که دانشجویان دراعتراض به اخراج پانزده دانش آموز دانشسرای عالی ،تظاهراتی برپاکردند .
تظاهرات به مناسبت درگذشت غلامرضاتختی دردی 1346
3 اسفند 1348 شرکت واحد اتوبوسرانی تهران درخط مسیر اتوبوسها تغییراتی انجام داد ودرنتیجه این تغییرات عملا نرخ اتوبوسها افزایش پیداکرد .دربعضی از خطوط این افزایش تا3 برابر هم رسید .
پس از این افزایش قیمت از بامداد 4 اسفند 1348 دانشجویان تهران درمقابل دانشگاه ،اتوبوسهای شرکت واحدراسنگباران کردند ومانع آمدو شد آنها درخیابانها شدند . زدوخورد میان پلیس و دانشجویان درمقابل دانشگاه آغاز شد . به وسیله دانشجویان چندین اتوبوس به آتش کشیده شد . پلیس بادرگیرشدن با دانشجویان عده ای راکشته وبرخی دیگر رازخمی کرد . تعدادزیادی از دانشجویان دراین شورش بازداشت شدند
این اعتراضات ،نخست غیرسیاسی بود ودانشجویان زیادی در آن شرکت کرده بودند ،ولی کم کم حال وهوای سیاسی پیداکرد و دانشجویان دانشگاههای تهران با بر پایی تظاهرات خواستار آزادی بازداشت شدگان گردیدند .
شعاردانشجویان دراین درگیریها خطاب به شاه این بود :
دزدی زکیسه ما دگر بس است خائن
اعتراض علیه جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی در11 اردیبهشت 1350
اعتراض دانشجویان به آخرین سفر محمد رضا پهلوی به آمریکا
محمد رضا پهلوی برای آخرین بار درکسوت شاه در23 آبان سال 1356 وارد آمریکا شد او برای تحکیم روابط دو کشور و مستحکم کردن پایه های قدرت خودبه واشنگتن آمده بود .
دانشجویان مخالف شاه از چند روز قبل برای برگزاری تظاهرات ضد حکومت پهلوی برنامه ریزی کرده بودند وبا حضور شاه درکاخ سفید این اعتراضات به اوج خود رسید تا جایی که درگیری بین دانشجویان ،طرفداران شاه و پلیس درگرفت . این درگیریها کار را به جایی رساند که پلیس مجبور به استفاده از گاز اشک آور شد . گاز اشک آور بر اثر وزش باد درکاخ سفید پراکنده شد و در چشمان شاه و حاضران رفت .
تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران ،به عنوان اعتراض به ورود « دنیس رایت » کاردار جدید سفارت انگلیس در ایران ،ازروز 14 آذر 1332 آغاز گردید . دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم سیاسی ،علوم ،دندان پزشکی ،فنی ،پزشکی وداروسازی در دانشگاه های خود تظاهرات پرشوری علیه رژیم کودتا و مقاصد آن برپا کردند . روز 15 آذر ماه تظاهرات پرشوری علیه رژیم ومقاصد آن برپا کردند . روز 15 آذر ماه تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و ماموران نظامی درزدوخورد با دانشجویان ،شماری را مجروح وگروهی را دستگیر و زندانی کردند .
روز دوشنبه 16 آذر ،تعداد سربازان درداخل دانشگاه افزایش یافت . پیش از ظهر آن روز بین دانشجویان دانشگاههای حقوق و علوم وماموران فرمانداری نظامی ،برخوردهایی روی داد ولی در دانشکده فنی ،به علت حضور یکی از گروهبانان در سر کلاس ، برای دستگیری دانشجویانی که شعار داده بودند ،کار به خشونت کشیده شد . هنگامی که گروهبان مزبور به کلاس درس هجوم می آورد ،با اعتراض یکی از اساتید مواجه می شود و دانشجویان نیز علیه حضور نظامیان در کلاس درس اعتراض می کنند . نظامیان نیز دانشجویان معترضی را تعقیب کرده ودر سرسرا وسالن دانشکده فنی ، آنهارا به گلوله می بندند . در نتیجه سه تن از دانشجویان به نامهای مصطفی بزرگ نیا،مهدی شریعت رضوی و احمد قند چی کشته می شوند و عده ای نیز مجروح می کردند .
خبر واقعه 16 آذر به سرعت در تمام تهران پخش شد . در روز 17 آذر تمام دانشگاههای تهران و اغلب شهرستانها در اعتصاب کامل به سر بردند . حتی بسیاری از دبیرستانها هم با تعطیل کردن مدرسه خود هم دوش دانشگاهیان در علیه فجایع 16 آذروسفر نیکسون به تهران شرکت کردند.
جنبش دانشجویی پس از واقعه 16 آذر منسجم تر شد و موجب وحشت حکومت شاه از فعالیت سیاسی دانشجویان گردید . زیرا پس از آن دانشجویان نسبت به هر اقدام غیر مردمی حکومت واکنش نشان دادند.
تهیه و تنظیم : رزگار شیخ جگری
منابع :
ویکی پدیا
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire