lundi 13 avril 2015

یک جامعه‌شناس می گوید در ایران پانزده میلیون حاشیه نشین وجود دارد و علت ظهور پدیده حاشیه‌نشینی ناتوانی برنامه‌ریزی‌های رسمی شهری در فراهم کردن مسکن برای اقشار تهی‌دست و فقیر جامعه است.



یک جامعه‌شناس می گوید در ایران پانزده میلیون حاشیه نشین وجود دارد و علت ظهور پدیده حاشیه‌نشینی ناتوانی برنامه‌ریزی‌های رسمی شهری در فراهم کردن مسکن برای اقشار تهی‌دست و فقیر جامعه است.

حسین ایمانی جاجرمی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا درباره پدیده حاشیه نشینی در کشور گفت: امروزه این نوع سکونتگاه‌ها صرفا در حاشیه شهر‌ها ایجاد نمی‌شوند بلکه ممکن است در داخل شهر نیز تشکیل شوند همچون سکونتگاه‌های غیر رسمی اطراف امجدیه یا اتوبانهای چمران و کردستان، به همین دلیل در ادبیات امروز از این مسئله تحت عنوان اسکان غیر رسمی یاد می‌شود.
وی با بیان اینکه وجود سکونتگاه‌های غیر رسمی مسئله‌ای جهانی بوده و مختص ایران نیست خاطر نشان کرد: علت ظهور این پدیده ناتوانی برنامه ریزی‌های رسمی شهری در فراهم کردن مسکن برای اقشار تهی‌دست و فقیر جامعه است.
این جامعه‌شناس در توضیح این مطلب افزود: کسانی که به شهر‌ها آمده‌اند و قادر به تامین مسکن مورد نیاز خود به دلایل مختلف و عمدتا اقتصادی نیستند از طریق نظام‌های رسمی برای نیاز خود پاسخی دریافت نمی‌کنند و به همین علت به سراغ نظام‌های غیر رسمی می‌روند.
جاجرمی ادامه داد: پشت پرده این نظام‌های غیر رسمی یا زمین خواران قرار دارند و یا اینکه فقرا خود شروع به ساخت مسکن در قطعات کوچک می‌کنند و از آنجا که این نوع مسکن‌ها بدون توجه به نیازمندی‌های عمومی همچون خیابان، دسترسی به معابر، پارک، آموزش و پرورش و نیروی انتظامی ساخته می‌شوند دارای مشکلات اساسی هستند.

بلایای طبیعی حاشیه‌نشینان را تهدید می‌کند
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران تاکید کرد: از آنجا که این نوع مسکن‌ها عموما در زمین‌های نامرغوب ساخته می‌شوند آسیب‌هایی همچون رانش زمین، سیل، و زلزله ساکنان این مناطق را تهدیدمی کنند.
وی اظهار کرد: مشکل دیگر این نوع سکونتگاه‌ها نبود امنیت مالکیت است یعنی ممکن است این زمین‌ها به زور تصاحب شده باشد و یا وضعیت مالکیت آن مبهم باشد همچنین ممکن است این زمین‌ها دولتی باشد به همین لحاظ مالکیت آن‌ها نیز معمولا فاقد امنیت است.
جاجرمی با بیان اینکه ما در شهر نشینی سنتی خود با معضل حاشیه نشینی مواجه نبوده‌ایم، گفت: در گذشته جامعه ما عموما روستایی و عشایری بوده است و اگر بخواهیم تاریخی برای این پدیده مشخص کنیم باید بگوییم از دهه ۱۳۴۰ به بعد با پدیده مهاجرت گسترده از روستا‌ها به شهرهای بزرگ و بویژه تهران مواجه هستیم که این مسئله پدیده فشار برای مسکن را دامن می‌زند.
این جامعه‌شناس اضافه کرد: در آن زمان از آنجا که نظامهای شهری ما قادر به پاسخگویی به نیازهای مسکن نبودند شاهد شکل گیری مناطق حاشیه‌ای در داخل یا اطراف شهر تهران هستیم که این مسئله بعد از انقلاب تشدید می‌شود.

رشد حاشیه‌نشینی نتیجه عملکرد ناکارآمد نظامات رسمی شهری
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران عنوان کرد: در مقاله‌ای که برنارد هورکارد و فرهاد خسرو خاور با عنوان «بوم انقلابی در تهران ۱۳۵۶-۱۳۶۰» نوشته‌اند به این مسئله اشاره می‌شود که در جریان سرنگونی رژیم سابق و خلاء موجود تا زمان استقرار نظام جدید ادارات بی‌ثبات بوده و طرح‌های جامع شهری عموما بی‌اثر هستند و افراد از این فرصت‌ها برای ساخت مسکن‌های جدید استفاده می‌کنند. بر اساس مقاله آن‌ها در طول دو سال اول پس از انقلاب، در کلیه شهرهای ایران و به ویژه تهران طی چند ماه ده‌ها هزار خانه شخصی بدون اخذ مجوز بر روی زمین‌های خالی که به جبر اشغال شده بود ساخته شد.
وی تصریح کرد: متاسفانه این پدیده آن چنان که شرکت عمران و بهسازی شهری وزارت راه و شهر سازی به عنوان متولی رسمی این مسئله بیان می‌کند، نه تنها حل نشده بلکه به نوعی تشدید نیز شده است. چنانکه اگر در ابتدای دهه ۸۰، ۷ میلیون نفر در مناطق حاشیه‌ای کشور زندگی می‌کنند در حال حاضر این رقم به ۱۵ میلیون نفر رسیده است.
جاجرمی معتقد است افزایش حاشیه نشینی در کشور بیانگر آن است که نظامات رسمی شهری که شهرداری‌ها در صدر آن قرار دارد و در مراحل بعدی استانداری‌ها و وزارت خانه‌های ستادی همچون وزارت کشور و وزارت راه وشهرسازی نتوانستند کار خود را بدرستی انجام داده و معضل حاشیه نشینی را حل کنند.

حاشیه‌نشینی نابرابری اجتماعی را تشدید می‌کند
این جامعه‌شناس با بیان اینکه حاشیه نشینی پیامدهایی را به دنبال دارد اظهار کرد: اولین پیامد این مسئله تشدید نابرابری‌های اجتماعی و طبقاتی به واسطه این نوع سکونت‌ها است به این معنا که گروهی از افراد از تمام امتیازات شهر نشینی همچون امنیت و دسترسی به معابر و خدمات استفاده می‌کنند اما عده‌ای دیگر از افراد که ساکن و شهروند همین کشور محسوب می‌شوند سکونتشان با این نوع خدمات و دسترسی‌ها همراه نیست.
وی با تاکید براینکه این نوع نابرابری کاملا قابل مشاهده بوده و به لحاظ فیزیکی خود را آشکار می‌کند افزود: در برخی از مناطق سکونتگاه‌های مرفه نشین و رسمی وجود دارد و دربرخی دیگر از مناطق که عموما غیر رسمی هستند فقرا یا تهی دستان شهری زندگی می‌کنند.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران عنوان کرد: پیامد دیگر زندگی در سکونتگاههای غیر رسمی کیفیت پایین زندگی در این مناطق است چرا که کودکانی که در این نواحی رشد می‌کنند و افراد ساکن در آن با انواع آسیبهای اجتماعی مواجه خواهند بود.
جاجرمی ادامه داد: لحظه‌ای تصور کنید در جایی زندگی می‌کنید که برای کمک گرفتن در موارد خاص به پلیس دسترسی نداریم یا مدرسه به اندازه کافی وجود ندارد یا تاسیسات زیربنایی همچون آب و فاضلاب، گاز و برق موجود نیست زندگی در چنین شرایطی بسیار سخت است.

حاشیه‌نشینی از مولفه‌های توسعه‌نیافتگی
وی تصریح کرد: اگر ضرورت حکومت قانون در کشور و تبعیت همگان از قانون را بپذیریم وجود سکونتگاههای غیر رسمی نوعی دهن کجی آشکار به مسئله قانون مداری است چرا که به عقیده من این خلاء‌ها شرایط را برای افراد فرصت طلب فراهم می‌کند که منافع خود را به بهانه‌های مختلف دنبال کنند و به نظامات رسمی شهرسازی و مقررات شهری بی‌توجهی کنند.
اینجامعه‌شناس تصریح کرد: این موضوع ناکارآمدی دستگاههای رسمی مسئول و مدیریت شهری را در حل مسئله حاشیه نشینی به صورت آشکار نشان می‌دهد.
وی با اشاره به اینکه حاشیه نشینی از نشانه‌های توسعه نیافتگی و شهرنشینی جهان سومی است گفت: همچنین این مسئله نشانه شهرنشینی توسعه نیافته است و بیانگر وجود ایرادات اساسی در سیاستهای کلان، سازمانهای اداری مربوطه و بویژه فرهنگ شهر نشینی است.
جاجرمی تاکید کرد: کشورهای توسعه یافته کمتر با مسئله حاشینی مواجه هستند در حالی که این مسئله عموما در کشورهای در حال توسعه آشکار است چنانکه کشورهایی همچون ایران، ‌پاکستان، کنیا، مصر با این معضل مواجه هستند بنابراین حاشیه نشینی نشانه آشکار مسئله توسعه نیافتگی و یا به قول برخی دانشمندان نشانه توسعه توسعه نیافتگی است.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران توضیح داد: توسعه توسعه نیافتگی به این معنا است که به ظاهر برنامه‌هایی برای توسعه اجرا می‌شود اما این اقدامات به جای حل مشکلات و داشتن پیامدهای مثبت به تشدید مشکلات و افزایش توسعه نیافتگی می‌انجامد به عنوان مثال اگر یکی از اهداف توسعه گسترش عدالت اجتماعی باشد در جامعه‌ای که جمعیت حاشیه نشین آن زیاد شده است بی‌عدالتی گسترش می‌یابد که در خصوص این موضوع باید تدابیر لازم اتخاذ شود.

نقش دولت‌ها را دست کم نگیرید
این جامعه‌شناس در خصوص راهکارهای حل این معضل گفت: یکی از مشکلات ما دست کم گرفتن نقش دولتهای محلی است یعنی دولت مرکزی تصمیم دارد خودش مسئله را حل کند مثلا در بحث مسکن مهر یکی از سیاستهایی است که با قصد حل مسئله حاشیه نشینی مطرح شد اما عموم برنامه‌هایی از این دست از آنجا که بدون توجه به تفاوتهای محلی انجام می‌شود، شکست می‌خورند.
وی خاطر نشان کرد: بنابراین ضروری است سیاستگذاری‌های کلان توسط دولت مرکزی انجام شود اما مباحث اجرایی به دولتهای محلی که در کشور ما شهرداری‌ها و شورای شهر هستند واگذار شود.
جاجرمی با تاکید برضرورت توجه به طرح‌ها و برنامه‌های بالا دستی گفت: بخشی از این مسئله به طرح آمایش سرزمین و برنامه ریزی فضا در کشور باز می‌گردد همچنین یکی از مشکلاتی که از دوران قبل از انقلاب همچنان حل نشده باقی مانده است مسئله توزیع بهینه جمعیت است یعنی توزیع جمعیت در کشور باید متعادل باشد.

وجود عدم تقارن در جمعیت شهرهای کشور
وی اضافه کرد: اگر به نقشه نگاه کنیم مشاهده می‌کنیم در جمعیت شهرهای کشور عدم تقارن وجود دارد یعنی برخی از پهنه‌های کشور همچون تهران، تبریز و مشهد جمعیت زیادی را در خود جای داده است در حالی که برخی عرصه‌های کشور خالی از جمعیت است به عنوان مثال مناطق شرق وجنوب شرقی کشور جمعیت بسیار کمی دارد.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران تصریح کرد: این مسئله یک ضعف و مسئله اساسی در سیاستهای کلان کشور است و نشانگر آن است که نتوانسته‌ایم مسئله توزیع بهینه جمعیت را حل کنیم.
این جامعه‌شناس با اشاره به از میان رفتن مناطق روستایی تهران و چشم اندازهای زیبای طبیعی آن و ساخت و ساز در این مناطق گفت: اگر چه دغدغه ما حفظ محیط زیست است اما با وضعیت تراکم جمعیت فعلی هر قدر هم مقامات کشور برضرورت حفظ محیط زیست تاکید کنند کسی به آن توجه نمی‌کند.

توجه به آمایش سرزمینی کشور ضروری است
جاجرمی خاطر نشان کرد: برای حل این مشکلات در مرحله اول باید به برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمینی کشور توجه کرده و همچنین در خصوص طرح‌های منطقه‌ای و ناحیه‌ای تعیین تکلیف شود به این معنا که باید مشخص شود کدام مناطق باید جمعیت پذیر باشد خلاء جمعیتی کدام مناطق باید کم شود کدام مناطق استعداد بیشتری برای رشد دارد و کدام مناطق به دلیل انجام سرمایه گذاری‌های اولیه در آن باید به حال خود واگذار شوند و کدام مناطق نیازمند کمک هستند.
وی با بیان اینکه مسئله حاشیه نشینی مسئله‌ای شهری نیست بلکه‌ای مسئله‌ای شهری و روستایی است گفت: باید تا آنجا که در توان داریم در روستا‌ها سرمایه گذاری کرده و روستا‌ها را قابل اشتغال و قابل زیست کنیم که به این شیوه تاحدود زیادی از پدیده مهاجرت ممانعت خواهد شد.

مدیریت شهری، شهر را برای تامین درآمد‌هایش هزینه می‌کند
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با تاکید بر وجود معضلات اساسی در مدیریتهای شهری کشور گفت: هر قدر برنامه ریزیهای درستی در خصوص حل معضل حاشیه نشینی انجام شود اگر به مشکلات محلی بی‌توجه باشیم نمی‌توانیم انتظار موفقیت داشته باشیم.
این جامعه‌شناس با بیان اینکه در آمد یکی از معضلات اساسی مدیریتهای محلی کشور است بیان کرد: بر اساس آمار رسمی ۸۰ درصد در آمدهای مدیر یت محلی در ایران ناپایدار است که این مسئله مهم این سوال را ایجاد می‌کند که مدیریت‌های شهری از چه طریق هزینه خود را تامین می‌کند مثلا شهرداری تهران چگونه به کارمندان خود حقوق داده یا پروژه اجرا می‌کنند و در واقع در این میان چه چیز هزینه می‌شود.
وی افزود: پاسخ این مسئله روشن است یعنی مدیریت شهری، شهر را برای تامین درآمدهای خود هزینه می‌کند که تغییر کاربری‌ها، بی‌اعتنایی به تخلفات و بی‌توجهی به ضوابط نشانگر وجود چتین معضلی است.
جاجرمی در پایان خاطر نشان کرد: برای حل معضلات شهر نشینی از جمله مسئله حاشیه نشینی باید گامی بزرگ برداشته شده و در خصوص در آمد شهرداری‌ها و دهیاری‌ها فکری اساسی شود و ضروری است وضعیت ناپایداری در آمدی را تغییر دهیم. باید توجه داشت که مساله مسکن تنها به ابعاد کالبدی- مهندسی خلاصه نمی‌شود و نشان از مسائل کلان اقتصادی- اجتماعی دارد از این رو برای حل آن باید نگرش‌هایی جامع و عمیق مبتنی بر فرصت‌ها و تهدیدهای هر منطقه از کشور داشت. همچنین در تامین مسکن باید توجه داشت که نیاز به مسکن برای قشرهای مختلف اجتماعی متفاوت است و نمی‌توان مانند طرح مسکن مهر، مساکنی قالبی و تحمیلی برای نیازهای متفاوت ساخت.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire