اسفند 1393 ماجرای اسفبار و ویرانگر قاچاق کالا و اسکله های غیرقانونی مانند "عشق
سعدی" حدیث پنهانی نیست و «داستانی
شهباز نخعی
ماجرای اسفبار و ویرانگر قاچاق کالا و اسکله های غیرقانونی مانند "عشق
سعدی" حدیث پنهانی نیست و «داستانی است که برهرسربازاری
هست». این داستان تازه و مربوط به امروز و دیروز نیست و کم وبیش
قدمتی به اندازه دوران رهبری سیدعلی خامنه ای دارد. در دوره اول
ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، با تشکیل منطقه آزاد کیش، مصوبه
ای به تصویب رسید که به موجب آن هریک از افراد کشور می توانست
بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی ازطریق مناطق آزاد کالاهایی مانند
یخچال، فریزر و... را به کشور وارد کند.
درآن زمان، سران سپاه پاسداران که پس از سرکشیدن جام زهر توسط
آیت الله خمینی از جبهه ها بازگشته بودند، در تکاپوی دستیابی به منابع
درآمد بودند. علی آلفونه، پژوهشگر موسسه امریکن اینترپرایز واشنگتن و
متخصص مسایل سپاه پاسداران در پاییز سال 1390 در مصاحبه با "دویچه
وله" (صدای آلمان) با تاکید براین که موضوع اسکله های غیرمجاز بحثی
قدیمی است می گوید: «سپاه پاسداران شماره شناسنامه ی تمام
اعضای خود و حتی شماره شناسنامه ی اعضای خانواده سپاهی ها را
می گرفت و با استفاده از آنها شروع کرد به قاچاق قانونی یا شبه قانونی
اشیاء بزرگ مصرفی. زمانی که این اجناس مثل فریزر و یخچال در بازار
سیاه به فروش می رسید، 10 درصد از درآمد آن را به شخصی می دادند
که شماره شناسنامه اش را داده بود، باقی درآمد هم به بانک های سپاه
پاسداران واریز می شد، ازجمله بانک انصارالمجاهدین و غیره. الان هم
هیچ نیرویی [دیگر] در جمهوری اسلامی قدرت قاچاق منظم مثلا مشروبات الکلی و خیلی چیزهای دیگر را ندارد».
به این ترتیب بود که تخم مرغ دزد تبدیل به شتر دزد شد و کار "قاچاق شبه
قانونی" یخچال و فریزر به قاچاق ازطریق اسکله های غیرقانونی کشید و
سرطان قاچاق کالا درپیکر اقتصاد کشور ریشه دواند. کار به جایی رسید
که صدای محمود احمدی نژاد را نیز درآورد و او سه سال و نیم پیش با
اشاره به ارقام کلان حاصل از قاچاق – ازجمله 2 هزار میلیارد تومان قاچاق
سیگار – گفت: «این رقم همه قاچاقچیان درجه یک دنیا را به طمع می
اندازد چه رسد به برادران قاچاقچی خودمان»!
پس از گفته محمود احمدی نژاد درباره "برادران قاچاقچی" و افشای این که
در جنوب کشور بیش از 80 اسکله غیرمجاز وجود دارد، فرمانده سپاه
پاسداران دخالت این نهاد در قاچاق کالا را تکذیب کرد. علی آلفونه در این
مورد می گوید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئول حفاظت از بنادر
و اسکله های مناطق جنوب کشور است. ازاین رو، حتی اگر ادعا کنند که
هیچ دادوستد اقتصادی و تجارتی دراین بنادر انجام نشده است، باید جواب
دهند پس این همه قاچاق چه طور انجام می شود؟»!
درمورد میزان "این همه قاچاق"، حبیب الله حقیقی رییس ستاد مبارزه با
قاچاق کالا و ارز دردوم بهمن ماه گذشته اعلام کرد: «از مارس 2013 تا
مارس 2014، بیست و پنج میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور شده
است». به گفته وی میزان واردات قاچاق معادل دوبرابر بودجه عمرانی کشور است!
به این ترتیب، با احتمال نزدیک به یقین می توان گفت که در همه بیست و
چندسال دوران رهبری سیدعلی خامنه ای، تیول قاچاق کالا – و پیمانکاری
های نان و آب دار از بودجه عمومی کشور – باجی بوده که او آگاهانه به
سران سپاه پاسداران داده تا از یک سو از آنان به عنوان ابزار سرکوب
استفاده کند و ازسوی دیگر جلوی سهم خواهی ایشان از درآمد هنگفت
نفت را بگیرد.
این نیز گفتنی است که ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز به فرمان خامنه ای
و با این هدف تاسیس شده که برآن کنترل داشته باشد. سعید مرتضوی
ملیجک گوش به فرمان و محبوب رهبر و جنایتکاری که دستش به خون
بیگناهان بسیاری آلوده است، سال ها برمسند ریاست این ستاد تکیه زده
بود. درست به این می ماند که پدر خوانده مافیا رییس مبارزه با مواد مخدر
را منصوب کند!
درچنین پیش زمینه ای است که روز دوشنبه 4 اسفند متن سخنان
سیدعلی خامنه ای در 6 بهمن گذشته در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت
روز ملی مهندس منتشرشد. به گزارش "بی بی سی فارسی": «آیت
الله
علی خامنه ای رقم هایی که درباره "بیست و چند میلیارد دلار قاچاق"
اعلام می شود را عجیب و غریب و گیج کننده توصیف کرده است». او
گفته است: «واقعا سر انسان [ازاین رقم ها] گیج می رود. آن وقت به
بهانه این که قاچاق نشود، ما راه را بازکنیم که ازطریق قاچاق نیاید،
ازطریق گمرکات بیاید که ما بتوانیم سودی هم ببریم. این به نظرمن منطق قوی ای نیست»!
برای حضرت "آقا"، "منطق قوی" همان است که دربیش از دودهه گذشته
دردستور کار بوده است: تداوم یک ملوک الطوایفی که درآن هریک از منابع
درآمد – بدون توجه به مشروعیت یا عدم مشروعیت آن – به انحصار یک
دارودسته غارتگر داده شود تا همه با هم با سرکوب و ایجاد خفقان در حفظ
نظام پلید ولایت مطلقه فقیه بکوشند و کشور را درحالی با سرعت رو به
ویرانی و نابودی ببرند که رهبر ریاکار و دودوزه باز آن در منتهای وقاحت خود
را به بی اطلاعی می زند و مانند "آقا روباهه"ی شهرقصه زنده یاد بیژن
مفید فریاد "عجیبا!، غریبا!، شگفتا!" سرمی دهد!
شهباز نخعی
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire