محمد نوری زاد: واکس زدنِ چکمه های نتانیاهو شرف دارد به این که جماعتی آخوند به اسم اسلام بدزدند و بکشند
کاغذ رنگی
یک: نمایشگاه نقاشی های استاد رها محسنی با عنوان » سرزمین من» در فرهنگسرای نیاوران بر پا شد و همین دیروز پایان پذیرفت. استاد محسنی را تازگی ها شناخته ام. من البته بیش از هنرمندی اش، به فهم او متمایلم. او هنرمندی فهیم است. فهم و هنر که با هم بیامیزند، گونه ای از عشق پیدا می شود. افسوس که غفلت من باعث شد خبرِ برگزاریِ نمایشگاهِ وی را کمی دیر به اطلاع شما برسانم. استاد، پوزش.
دو: دیروز شاگردان محمد علی طاهری جلوی اوین حضور یافتند و آزادی استادشان را خواستار شدند. حضور این همه شایستگی را به جامعه ی خفه و خفته و امنیتی و ترس زده ی خودمان تبریک می گویم. فیلم حضور شاگردان استاد طاهری را از اینجا تماشا کنید. https://www.facebook.com/video.php?v=746567462094714&set=vb.411392692278861&type=2&theater
سه: امروز در مراسم تشییع جناب انوشیروان ارجمند، آقای حسین پاکدل کتابی به من اهداء کرد به نام: یاد داشت های عراق. به قلم: ماریو بارگاس یوسا. پیشنهاد می کنم این کتاب را بخوانید. ناشر؟ نشر مروارید.
چهار: نمایشِ خارج از قاعده ی مراسم اربعین در عراق، شاید به یک جور یقه درانیِ حاکمان ایران شبیه باشد. که با این حضور میلیونیِ شیعیان، به طرفِ آمریکایی و اسراییلی و داعشی و سنیان بگویند: ما اینیم. ایکاش این همه جمعیت، به اسم امام حسین، یکی یک اصله درخت می نشاند. و به اسم امام حسین، یکی یک گرم زباله از حوالیِ همیشه کثیفِ کربلا می روفت. و ایکاش همه ی آنانی که رگ غیرت شان بر جهیده بود، به التماس های امام حسین بها می دادند که: اسم و رسم مرا در مواجهه و مبارزه با مفسده های جاری جامعه تان بجویید. و این که: منِ امام حسین، از کثرت مردمی که هیاهو می کنند و بر سر و سینه می زنند و همانجا دروغ می گویند و همانجا به چارستون هیبتِ دزدانی مثل سپاه و روحانیانِ حاکم بر ایران کاغذ رنگی می چسبانند، بی زارم.
پنج: جناب حاج حسین شریعتمداری در دانشگاه تهران سخنرانی فرموده و به دانشجویان معترض گفته: اگر حزب الله نبود شما الآن باید چکمه های نتانیاهو را واکس می زدید. می گویم: به پیر به پیغمبر، واکس زدنِ چکمه های نتانیاهو شرف دارد به این که جماعتی آخوند و پاسدار و اطلاعاتی به اسم اسلام سر به اندرون خصوصی ترین خصلت های مردم فرو ببرند و به اسم اسلام بدزدند و به اسم اسلام بکشند و به اسم اسلام دار و ندار مردم را بردارند و پول بی زبان مردم را هم خودشان بالا بکشند و هم به فلسطین و لبنان و سوریه ببخشند. کاش آن جناب، تنها به یکی از شایستگی های آخوندها و آیت الله ها و سرداران و حزب اللهی ها اشاره می فرمود. تنها به یکی. تنها به یکی. و می گویم: اگر مختصرکی عقل در کله ی حاکمانِ ما بود، اساساً جنگی هشت ساله پا نمی گرفت تا ناب ترین جوانان و مردمان ما از پا در آیند و ملتی به قعر ورشکستگی در افتد. بله، این همه را ما از حزب اللهِ جناب شریعتمداری داریم. همین اکنون.
محمد نوری زاد
بیست و پنجم آذر نود و سه – تهران
بیست و پنجم آذر نود و سه – تهران
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire