من وکیل تعدادی از بهاییان در سمنان بوده ام, سپس با تعدادی از آن ها در زندان حبس گذرانده ام. داستان همه ی آن ها دنباله دار است. با هرکدام که صحبت می کنید یا تازه از زندان آمده یا منتظر ابلاغ حکم است یا در انتظار اجرای حکم به سر می برد. سوسن تبیانیان از جمله کسانی بوده است که مدتی مشترکا با هم حبس تحمل کردیم. از اردیبهشت تا شهریور 1390 . بعضی مشترکات ما را به هم پیوند داده بود. هر دو فرزندانی خردسال داشتیم که سن شان شبیه یکدیگر بود و البته هر دو نگران فرزندان مان بودیم.
سوسن در طی سه سال گذشته که آزاد شده بود, با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده بود. او به مانند بسیاری از بهاییان سمنان شرایط اقتصادی سختی را گذرانده است و همچنان می گذراند. بهاییان سال هاست از استخدام در ادارات دولتی محروم اند و به همین دلیل به کار آزاد و مغازه داری روی آورده اند. بعضی از آن ها کارخانه هایی را نیز تاسیس کرده بودند و برخی دیگر از آن ها به آبادانی و کشاورزی پرداخته بودند.
اما بتدریج مغازه های آن ها بسته شده است, کارخانه هایشان تعطیل و زمین هایشان از آن ها باز پس گرفته شده است یا در حال باز پس گیری است. نوعی محاصره اقتصادی که ادامه ی حیات و معاش را مشقت بار نموده است.
سوسن تبیانیان در ماه های اخیر بازداشت شد و پس از گذراندن 40 روز زندان با وثیقه آزاد شد, سپس محاکمه و مجددا به یک سال حبس محکوم شد. حالا او منتظر ابلاغ حکم اش است.
از دیگر هم بندانم صهبا رضوانی بود که سال گذشته برادرش عطاالله رضوانی در شهر بندرعباس کشته شد و علیرغم پیگیری های فراوان تا کنون قاتل وی شناسایی نشده است.
من هفته ی پیش به دیدارصهبا, سوسن و بهاییان سمنان رفته بودم تا به آن ها بگویم ما در کنار یکدیگریم. چون همه, ایرانی هستیم و همه انسانیم و از درد مشترکی رنج می بریم, از نقض حقوق مان و شما البته حقوق تان بیش از ما نقض می شود. حق کار, حق تحصیل, حق مالکیت و حق حیات.
این روز ها در کشور ما, ایران خبرهای خوبی نیست: بهایی بودن, کمونیست بودن, مسیحی بودن, به ویژه از نوع مسلمانانی که بعدا مسیحی شده اند, یهودی یا زرتشتی بودن, لیبرال بودن, لاییک بودن, سکولار بودن, همگی مردود است. مسلمانان هم چندان در امان نیستند, مسلمانانی مورد تاییدند که اصلاح طلب نباشند, از پیروان عرفان کیهانی نباشند, از دراویش گنابادی نباشند, روزنامه نگار مستقل نباشند, خواهان جدایی دین از سیاست نباشند, وکیل مستقل نباشند و معترض به هیچیک از عملکردهای حاکمیت نباشند و....
راستی با این تعاریف کدام ایرانی حتما و مطمئنا از بازداشت در امان می ماند؟
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire