mercredi 23 juillet 2014



در این یادداشت قصد قضاوت ندارم و در ابتدای امر نیز جنایات اسراییل در باریکه 360 کیلومتری مربعی غزه را به شدت محکوم می کنم.اما چند نکته:

اساتید و اندیشمندان ارتباطات و رسانه؛ نقش های مختلفی برای رسانه دیده اند از جمله آموزش – خبر رسانی – تفریح و سرگرمی – همگن سازی – احساس تعلق اجتماعی – تبلیغ و البته اثر گذاری و اثر بخشی. سخن  معروف " برنارد کوهن "که رسانه ها نمی توانند به مخاطب خود بگویند که چگونه فکر کنند اما می توانند بگویند که به چیزی فکر کنند را حتما شنیده اید و این همان اهمیت موضوع است که با برجسته کردن فونت تیر و یا صفحه بندی خاص در نگاه اول برای ذهن ناخودآگاه مخاطب طبقه بندی می شود.

در کشور ما روزنامه ها با گرایش های مختلف منشر می شوند و هر کدام مخاطب خاص خود را دارند و البته کاربرد های مختلف. به عنوان مثال روزنامه های طیف اصلاح طلب، روزنامه های اصولگرای کیهان و وطن امروز را رادیکال می دانند و روزنامه های اصولگرا نیز روزنامه هایی همانند اعتماد، آرمان و شرق را تند رو و در مواقعی همسو با جریان خارج نشین می پندارند. 

 همه ما با توجه به فهم و عقل سلیم خود ، شناختی درباره تضاد داریم؛ موقعیت ها ، افراد و گروه هایی که در ارزشها و اهداف با دیگران مخالفند. برخی بر این باورند که تضاد پدیده ای است که باید از آن دوری جست و بنابراین ، باید در برابر تضادهایی که بالقوه وجود دارند، هشیار بود و تلاش کرد تا پیش از این که ناخوشایند شوند، آنها را در اختیار گرفت و بر آنها غلبه کرد.

 برخی دیگر تضاد را یک مرحله طبیعی به حساب می آورند که در روابط ممکن است وجود داشته باشد و بنابراین باید آن را کنترل و اداره کرد. اگر این نظر را بپذیریم به خوبی می توانیم از عهده فهم تضاد برآییم و بدانیم که چگونه باید با آن رفتار کنیم.

بگذریم؛ این اختلاف در انتخاب تیتر و عکس صفحه اول روزنامه ها تا جایی برای عده ای مهم شد که روزنامه جوان صفحه اول خود را به عکس روزنامه های دیروز اختصاص داد و نوشت : " آبروي ژورناليسم متعهد مردمي و ظلم ستيز رفت. اين آبرو همين ديروز رفت، درست وقتي كه چشم روزنامه خوان‌ها به صفحات اول روزنامه دولتي ايران و روزنامه‌هاي تحت زنجير اعتماد، شرق، آرمان، ابتكار و ديگر حلقه‌هاي اين زنجير افتاد.  "

نویسنده این یادداشت نیز هماهنند برخی کاربران فضای مجازی معتقد است :  يك روز با هماهنگي از بالا همگي به آن مي‌پردازند و روز ديگر دستور از همان بالا مي‌شود: «نه غزه ! نه قدس ! نه لبنان ! فقط خود خودمان!

این مورد که نظریه برجسته سازی بیان می کند که رسانه های جمعی در ایجاد اولویتهای فکری و تعیین موضوعات مهم و مورد بحث عامه مخاطبان ، نقش اساسی ایفا می کنند بی شک درست است.

اما در این موضوع خاص فقط اگر بتوان به یک سوال جواب داد شاید این سکوت برخی روزنامه ها مهم به نظر برسد و آن این سوال است که : چه سود و منفعتی برای این جریان فکری خاص دارد؟

اگر چند رسانه با هم هماهنگ باشند خوب است.نشان از قدرت و هماهنگی درون شبکه ای دارد. اما برای موضوعی که سود و منفعت مشترکی برای آنان داشته باشد. کدام انسان است که از کشتار خوشحال شود؟ این فاجعه که در غزه در حال تکرار شدن است قطعا و طبعا دل هر انسانی را به درد می آورد چرا که موضوع پیش از آنکه سیاسی،جناحی، منطقه ای و حتی اسلامی  باشد موضوعی انسانی است.

اصلا مگر نه اینکه مطرح کردن یک موضوع برای اثر گذاری است؟

 این اثر گذاری از دو نوع بیشتر خارج نیست؛ یا اثرگذاری عینی است که منجر به تغییر عملکرد یا گفتارمخاطبین می شود و یا اثرگذاری ذهنی که تغییرات احساسات ، ارزش ها ، هنجارها ، باورها و ...  را در پی خواهد داشت.اگر خدایی ناکرده این جنگ دو ماه به طول انجامید، آیا هر روز باید تیتر یک روزنامه های ما باشد؟آیا اینکه یک رسانه بتواند اثرگذار و اثر بخش باشد کافی نیست؟

به عنوان نمونه بخشي از تيتر مطالبي كه با اين مضمون در روزنامه‌هاي یاد شده در روزهای قبل را مرور مي‌كنيم و شما قضاوت کنید که آیا تاثیر گذار هستند یا خیر؟

 «آيا كودكان غزه فينال آرژانتين- آلمان را ديدند؟ اعتماد 23/04/93»،

 «فاجعه هولناك در غزه، آرمان 23/04/93»،

«حمام خون در غزه، روزنامه آرمان 21/04/93»،

 «با من از غزه حرف بزن، حملات نيروهاي رژيم‌صهيونيستي به كودكان و مردم بي‌پناه فلسطين ادامه دارد، اعتماد 22/04/93»،

 «مردم غزه! آغوش ما پناه شماست، همان»

، «جنايات اسرائيل و انفعال جهان، شرق 21/04/93»،

«هر4‌دقيقه يك حمله اسرائيل به غزه، همان»،

 «غزه در آتش و خون، سكوت شوراي امنيت در برابر حملات صهيونيست‌ها به فلسطيني‌ها، آفتاب يزد 21/04/93»،

 «نداي مظلوميت فلسطين، همان»، «فلسطين در آتش و خون، اعتماد 18/04/93»

، «نسل‌كشي در غزه، شهروند 21/04/93»،

 «حملات هوايي رژيم صهيونيستي، 104شهيد 670 زخمي در غزه خونين، اعتماد 21/04/93.»

هرچند همانطور که در بالا گفته شد عده ای معتقدند؛ يك روز با هماهنگي از بالا همگي به آن مي‌پردازند و روز ديگر دستور از همان بالا می گویند امروز نیازی نیست به آن بپردازید.واقعا اگر جریان روزنامه نگار اصلاح طلب چنین رهبری داشت اکنون در این جایگاه بود؟

بیایید به خودمان احترام بگذاریمٰ؛ دائم به دنبال توطئه نگردیم، بین افراد و مسایل و مشکلات تفاوت بگذاریم. برای مخالفین خود احترام قایل شویم و به خاطر داشته باشیم که اهداف  و ارزشهای افراد است که بعضی مواقع با آن مخالفیم نه خود افراد.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire