روشنگری
” یک هزار و چهار صد سال پیش ” عرب پا برهنه ” به ایران حمله برد و کشور را ویران کرد،،،،،” ،،
” آیا امروز اینانی که بر ایران حکومت میکنند ، همان ماموران آن اعراب شیر شتر خور هستند ،،” ،،،،
این عبارات، بخشی از مقاله ” مناشه امیر ” ، مسول بخش فارسی رادیو اسرائیل است که در فضای اینترنتی منتشر شده، که مقاله فوق الذکر از جمله در سایت ” روزنه “، که از سایتهای رسمی حزب کمونیست کارگری است باز نشر شده است. حالا اینکه چه دلیلی باعث شده تا مسئولین این سایت ، این مقاله را در سایت خودشان قرار دهند، امری است که بهتر است خود آنان پاسخ دهند.
ابتدا عنوان کنم که در اینجا قصد من ، اصلا تحلیل کّل مقاله فوق الذکر نیست. بر خلاف مسئولین سایت ” روزنه ” ، نظرات سیاسی ” مناشه امیر ” را در آن حد و حدود نمیدانم که بخواهم آن رانقد کنم و یا احیانا باز نشر دهم. موضوع این مقاله ، خود آقای ” مناشه امیر ” به عنوان یک فرد است. ، و نه به عنوان یک شخصیت سیاسی. او را به عنوان ” منوچهر ساچمه چی ” تحلیل میکنم ، و نه به عنوان مسول بخش فارسی رادیو اسرائیل. تحلیل سیاستهای دولت صهیونیستی اسرائیل در اینجا مورد بحث نیست.
در اینجا بهتر است ، بهتر است ابتدا به پاراگراف اولی که در ابتدای این مطلب آوردهام ، اشارهای بکنم. ” یک هزار و چهار صد سال پیش ” عرب پابرهنه ” به ایران حمله برد و ” کشور ” را ویران کرد،،،
از عبارت ” عرب پابرهنه ” موقتاً میگذرم ، زیرا نکته با مزه این عبارت همان کلمه ” کشور ” هست. ” مناشه امیر ” ، در اینجا با زیرکی خاصی که فقط از یک صهیونیست بر میآید از لفظ ” کشور ” و نه ” این کشور ” استفاده میکند. بدینوسیله میخواهد یادآوری کند که خودش را ایرانی میداند و نه اسرائیلی. وقتی هم که میگوید ” عرب پا برهنه ” ، قند در دلً پهلوی چیهای پیر و پاتال لوس آنجلسی آب میکند. با یک تیر سه نشان میزند! هم خودش را بیشتر ایرانی معرفی میکند تا اسرائیلی، هم دلً سلطنت طلبها را بدست میآورد، و هم کینه شتری صهیونیستها را نسبت به اعراب بازتاب میدهد!
البته این حق طبیعی اوست که خودش را ایرانی بداند یا نداند. مخصوصا که میدانیم که او متولد ایران هم هست. اما اینجانب در داشتن احساسات وطندوستانه مناشه امیر شک و تردید جدی دارم. همانطور که در وطن فروشی سلطنت طلبان و جمهوری اسلامی کوچکترین شک و تردیدی ندارم. در ادامه به این موضوع خواهم پرداخت. برای درک بهتر این موضوع بهتر است کمی در زندگینامه ” مناشه امیر ” جستجو کنیم.
وی متولد سال ۱۹۴۰ میلادی ، در ایران است. نام ایرانی ایشان ” منوچهر ساچمه چی ” میباشد. که بعدها به ” مناشه امیر ” که نامی یهودی است تبدیل میکند. دوران مدرسه را در مدارس گوناگونی سپری میکند ، از جمله یک سال در مدرسه ” میسونرهای مسیحی ” که نام مدرسه ” نور و صداقت ” بوده است. و یک سال هم در مدرسه یهودی، که نام مدرسه دومی ” کوروش ” بوده ، و سپس یک سال نیز در مدرسه عمومی ” ادیب ” به تحصیل علم میپردازد. قهرمان ما از همین سال ، یعنی از ۱۷سالگی کار مطبوعاتی را در روزنامه کیهان آغاز میکند. از سال۱۹۵۹ ، یعنی بعد از ورود به اسرائیل نیز وارد رادیو اسرائیل شد، یعنی در سنّ ۱۹سالگی. تا اینجای کار مشخص میشود که قهرمان این داستان مهیج در پیمودن پلههای ترقی در سلسله مراتب سیستم ، از شتابی بی نظیر برخوردار بوده است. و پلهها را ۱۰ تا یکی ، پشت سر گذاشته است.
” منوچهر ساچمه چی ” ما ، یا همان ” مناشه امیر ” آنها ! ، در نخستین سال نخست وزیری امیر عباس هویدا ( سال ۱۳۴۴ ) اقدام به تأسیس یک شرکت به نام ( زرّ ساز ) کرد و در کارهای مقاطعه کاری شرکت نفت در حوزه فروش و انتقال نفت به اسرائیل به فعالیت پرداخت و از این رهگذر به سود قابل ملاحظهای دست یافت”. ( منبع ویکی پدیا).
در ضمن این نکته را نباید فراموش کنیم که ایشان همزمان در رادیو اسرائیل هم ، به فعالیتهای ضد بشر دوستانه بر علیه فلسطینیان ، مشغول بوده است! مناشه امیر مثال بارز آنانی است که ” نفت ” را به یک نظر به کیمیا تبدیل میکنند. مجموعه فعالیتهای اقتصادی ایشان ( تو بخوان چاپیدن ) و اسم شرکتی که انتخاب کرده خود موید این ادعاست ” زرّ ساز”!
الحق که مناشه امیر از همان اوان جوانی در ” زرّ سازی ” از نفت استعداد زیادی از خود نشان داد. در این زمان وی تنها ۲۵ سال داشته است. البته استعداد چاپیدن در مناشه امیر در اینجا خلاصه نمیشود. وی در کنار شرکت ” زرّ ساز ” ، شرکت دیگری به نام ” هیر السرأییل ” تاسیس میکند که در حقیقت پایگاهی برای جلب سرمایه یهودیان ایران به اسرائیل بود. البته اقدامات ایراندوستانه وی در اینجا پایان نمییابد.
وی از ابتدای تاسیس این شرکت ( منظور شرکت دومی است !) ، روزنامه اقتصادی ” اینو سترز ” را انتشار میدهد. وی در این نشریه به مزایای سرمایه گذاری در اسرائیل ، نظیر ” ریسک کم ” و ارزش افزوده ” و ” سود چشمگیر اشاره مینمود و و و ،،،، ” اقتباس از ویکی پدیا “،،،
این قسمت از بیوگرافی منوچهر خان را با هیچ چسب و سریشمی نمیتوان به اعمال ایراندوستانه ربط داد! فرار سرمایه از ایران ، هیچ تعریف وطندوستانهای ندارد! اما در همین قسمت به نگرش زالو صفتانه ” مناشه امیر “! در جلب سرمایه سرمایه داران یهودی به فلسطین اشغالی ، کاملا اشنا میشویم. وی برای جلب این سرمایهها به چند فاکتور اساسی اشاره میکند. ” ریسک کم ” ، ” ارزش افزوده ” و ” سود چشمگیر “!،، دلیل اصلی و استدلال این نگرش نیز هیچ چیزی نمیتواند باشد ، جز تکیه کردن بر استثمار وحشیانه فلسطینیهای بی نوا! این نگرش استوار است بر نگاهی بغایت غیر انسانی ، در کسب در آمد از کارگرانی که هم خانه و آشیانه آنها را غصب کرده اند و هم آنها را استثمار وحشیانه میکنند. استثمار نیروی کار ارزان قیمت در کشوری اشغال شده!
تا همین جای کار هم مشخص میشود که ” قهرمان زالو صفت ! ” ما ، در دلالی کردن ، چاپیدن ، خروج سرمایه از ایران ، نفتخوری! ، سابقهای درخشان داشته است. بئخود نیست که قهرمان زالو صفت ما ! ، اعراب را ” شیر شتر خور ” مینامد! البته تا همین جای کار هم مشخص است که قهرمان داستان ما ، مانند هر سرمایه دار زالو صفتی ، بجای شیر شتر ” شیره” جان آدمها را میمکیده است! البته در اینجا یک نکته بسیار حائز اهمیت هست و آن اینکه پیمودن این همه مدارج ترقی در سلسله مراتب سیستم ، فقط از عهده یک ” آقا زاده ” بر میآید. حالا پارتی ” آقا منوچهر ساچمه ” کی بوده، یا چه ارگانی بوده ، کسی نمیداند.
داستان زندگی قهرمان ما چیز بیشتری ندارد. ” مناشه امیر ” ، به صفت شخصی ، در حقیقت ، حرفی برای گفتن ندارد. او در حقیقت مهره یک دستگاه عریض و طویل است. اما او یک مهره کوچک نبوده و نیست. تأثیر گذار است. اما در یک نکته شک و تردیدی ندارم. آن هم اینست که سیاستی که مناشه امیر از آن هواداری میکند، سیاستی است ظالمانه و استثمارگر ، که تفاوت چندانی با جمهوری اسلامی ندارد!
سعید صارمی سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳
https://rowzane.com/iran/10462———–.html
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%87_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire